هرچند این مشکل تقریباً در تمام شهرهای ایران وجود دارد، اما به استناد نظر همه کارشناسان این حوزه، مشهد پس از تهران دارای بیشترین بافت فرسوده میباشد و همین امر حساسیت توجه بیشتر به این موضوع در مشهد را دوچندان کرده است.
پرونده فرسوده بافت فرسوده
با نگاهی به آرشیو اخبار در دو دهه اخیر میبینیم همواره مدیران شهری و استانی به اشکال مختلف ساماندهی بافتهای فرسوده را در فهرست برنامههای اعلامی خود داشتند، اما بی تعارف باید گفت خروجی کار آنچنان که باید مطلوب نیست. اگر بخواهیم به صورت ریز وارد اقدامهای صورت گرفته در حوزه بهسازی بافتهای ناکارآمد شهر مشهد بشویم، پروندهای خواهد بود که مجالی کافی میخواهد، اما با گردشی در محلههایی که به نوعی محدوده اصلی کارهای اجرایی بوده به روشنی به این نتیجه میرسیم که گامهای روبه جلوی زیادی برداشته نشده است و شاید بتوان گفت آنچه که اجرا شده هنوز ناقص است.
آبکوه؛ مشت نمونه خروار
برای آنکه به نتایج اجرای این طرح در مشهد بیشتر نزدیک شویم برای نمونه به یکی از مناطق هدف میرویم منطقهای که از هر نظر میتوان آن را به عنوان یک اولویت خاص مطرح کرد.
قلعه آبکوه با مساحت حدود ۳۰ هکتار و حدود ۹۰۰۰ نفر جمعیت بهدلیل فرسودگی کالبدی در بافت، کمبود خدمات رفاهی- اجتماعی و کمبود مبلمان شهری مناسب به عنوان پهنهای آسیب پذیر در روند توسعه شهر و تعارض با حوزههای همجوار خود در محدوده بلوار فلسطین بوده و هست.
در سال ۸۹، با هدف بازسازی این پهنه فرسوده و یکسانسازی فضای آن با سایر مناطق شهر مشهد با آنچه در این طرح «تأکید بر حفظ ارزشهای بومی و پاسخگویی به نیازهای روز» عنوان شده است، آغاز شد.
ایراد و انتقاد از گام اول
طرح بهسازی آبکوه قرار بود در مدت پنج سال اجرا شود و این بخش از شهر را به تناسب مناطق همجوار خود از مزایای شهری برخوردار نماید.
با آغاز عملیات اجرایی طرح در گام اول باید املاک خریداری میشدند و همین موضوع چون پای منافع مادی صاحبان زمینها از یک سو و منابع مالی مجریان طرح از سوی دیگر در میان بود، انتقاداتی را به همراه داشت به نحوی که گزارشهای متعددی از برخی تخلفات هم در سالهای ابتدایی آغاز طرح به گوش میرسید به طوری که برخی از ساکنان منطقه معتقد بودند به دلیل زد و بندهایی که صورت میگیرد، پولهای زیادی به جیب عدهای خاص سرازیر میکند و به جای آنکه اعتبارات صرف آبادانی منطقه شود بیشتر نصیب دلالان و افراد خاص میشود.
زخم بهسازی بر تن بافت فرسوده
هرچه بود با تغییر در مدیریت طرح و عوامل اجرایی و فراز و فرودهای چندساله کارهایی انجام شد، اما در یک سال اخیر دیگر از همان تغییرات آرام طرح هم خبری نیست و اهالی از وضعیت موجود بشدت گلایه دارند.
یکی از ساکنان قدیمی آبکوه میگوید: در گذشته اگر منطقه نواقص زیادی داشت، اما به لحاظ ظاهری شبیه یک محله بود و زندگی در میان کوچههای باریک و خانههای کوچک در جریان بود، اما وقتی خانههای زیادی را خریداری کردند و تخریب نمودند دیگر آن احساس قدیمی را نداریم.
محمدی میافزاید: به دلیل اینکه اقدامهای صورت گرفته در یک محدوده خاص نبوده؛ مثلاً چند کوچه کاملاً تخریب شده و به مرور باقیمانده املاک خریداری شدند و به صورت پراکنده تخریب نمودهاند همین امر موجب شده تا احساس ناامنی برای افرادی که در کنار این زمینهای خالی زندگی میکنند، ایجاد شود.
یکی دیگر از اهالی میگوید: در حال حاضر کسانی که هنوز در منطقه ساکن هستند در یک بلاتکلیفی به سر میبرند چون نمیدانند چه باید بکنند. اگر در نزدیک به ۱۰ سال که از اجرای این طرح میگذرد کار جدی انجام میشد تا نتیجه آن را ببینیم نگرانی نداشتیم، اما نتیجه کار در این سالها فقط چند زمین خالی و خانههای متروکه است و خروجی کار ملموس نیست.
جای خالی سکنه در طرح
یکی از انتقادهای اهالی از همان آغاز طرح این بود که طرح دستوری بوده و نقشی برای اهالی در آینده دیده نشده است و فقط فروش ملک وظیفه آنها بوده و به همین دلیل مشارکت جدی در اجرا نداشتند.
البته بسیاری از کارشناسان هم از همان ابتدا ضمن تأیید این موضوع بر این نکته تأکید داشتند که اگر طرح به نحوی نوشته شود که اهالی به مشارکت بیشتر ترغیب شوند، اقدامهای اجرایی سرعت بیشتری خواهد گرفت. با این وصف انتشار اوراق مشارکت هم آن گونه که باید نتوانست اعتبارات لازم را فراهم کند و با تحولات صورت گرفته در حوزه اقتصاد کشور، طرح بهسازی بافت فرسوده آبکوه هم بر اساس برنامه ریزیهای اولیه پیش نرفت و مدتی است که به حالت سکون درآمده است.
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما