به گزارش گروه اقتصادی قدس آنلاین، مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گزارشی به بررسی آثار رشد اقتصادی بر رشد اشتغال پرداخته و نوشته است: طبق نظریه های اقتصادی، رشد اشتغال در گرو رشد اقتصادی می باشد. به معنای دیگر هیچ راهی برای ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری وجود ندارد مگر اینکه تولید افزایش یابد و سرمایه گذاری جدیدی صورت گیرد. نظریه پردازان معتقدند که به ازای هر یک درصد رشد اقتصادی در کشور حدود یکصد هزار نفر به شاغلین اضافه می شود. حال این سوال مطرح است که آیا این تئوری منهای درجه همبستگی می تواند در تمامی فعالیت ها مصداق داشته باشد و یا در برخی فعالیت ها اینگونه نمی باشد؟
به دنبال پاسخ به این پرسش به بررسی سهم گروه های فعالیت های اقتصادی از رشد اقتصادی ایجاد شده و ظرفیت اشتغال هر یک می پردازیم. به منظور دست یافتن به تحلیلی درست در این خصوص، بایستی اجزا و زیر بخش های مسبب این رشد با توجه به ظرفیت ایجاد اشتغال آنها مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان به استدلال معقولی در خصوص افزایش اشتغال و کاهش نرخ بیکاری دست یافت.
طبق نتایج طرح نیروی کار، تعداد شاغلان در سال ۱۳۹۵ نسبت به سال ۱۳۹۴، ۶۱۵۹۶۸ نفر افزایش داشته است (جدول ۱)، که از این میزان افزایش ۷۵.۰ درصد مربوط به بخش خدمات، حدود ۷.۸ درصد بخش صنعت و ۱۶ . ۱ درصد مربوط به بخش کشاورزی می باشد.
از سوی دیگر بر اساس نتایج حسابهای ملی سالانه مرکز آمار ایران نرخ رشد محصول ناخالص داخلی به قیمت بازار در سال ۱۳۹۵ به میزان ۱۲.۲ درصد بوده است که سهم هر یک از سه گروه اصلی به ترتیب ۶.۲ درصد مربوط به بخش خدمات حدود ۴.۹ درصد بخش صنعت و حدود ۱.۱ درصد مربوط به بخش کشاورزی بوده است.
در سال ۱۳۹۵، رشد اقتصادی اتفاق افتاده در گروه صنعت بیشتر مربوط به زیر گروه معدن بوده که بخش عمده آن به استخراج نفت خام و گاز طبیعی اختصاص داشته است. بنابراین این خود موید این واقعیت است که در سال ۱۳۹۵ اقتصاد کشور وابسته به میزان تولید و فروش نفت بوده و بیشترین رشد اقتصادی در این بخش، از فعالیت های نفتی این کشور شده است.
رشد اشتغال در سال ۱۳۹۵ نسبت به سال ۱۳۹۴، کمی بیش از ۶۰۰ هزار نفر بوده است که با فرض درست بودن نظریه وجود رابطه مستقیم بین افزایش اشتغال و رشد اقتصادی، بایستی اشتغال جدید قریب به یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر باشند، بنابراین می توان گفت که بین رشد اقتصادی و اشتغال رابطه متقارن و سریعی وجود ندارد.
به عبارت بهتر در این فعالیت ها افزایش تولید مستلزم جذب نیروی کار نبوده و وابسته به ماشین آلات و تکنولوژی است. همچنین اینگونه فعالیت ها غالبا وابسته به بخش عمومی بوده و اشتغال آنها از نوع اشتغال رسمی می باشد. در چارچوب قانون کار در بخش اشتغال رسمی که اغلب شرکت های بزرگ خصوصی و عمومی از قبیل خودرو سازی، نفت، گاز، پتروشیمی او را در بر دارد، تعداد شاغلان در زمان
افت تولید با اوج تولید تغییری نکرده و تقریبا یکسان است. پس در چنین فعالیت هایی رشد اقتصادی در کمیت اشتغال و تعداد مطلق شاغلان تاثیری ندارد، لذا افزایش ارزش افزوده تنها منجر به افزایش بهره وری شده و اشتغال تقریبا ثابت خواهد ماند.
آمار رشد اقتصادی نشان می دهد در سال ۱۳۹۶ نسبت به سال ۱۳۹۵، با کاهش شدید رشد اقتصادی مواجه بوده ایم؛ به طوری که نرخ رشد اقتصادی به ۳٫۹ درصد رسیده است که سهم هر یک از سه گروه اصلی به ترتیب حدود ۱.۹ درصد مربوط به بخش خدمات، حدود ۱۶ درصد بخش صنعت و حدود ۰٫۳ درصد مربوط به بخش کشاورزی، بوده است. این در حالی است که میزان افزایش اشتغال در این سال نسبت به سال ۱۳۹۵ بیشتر بوده است.
رشد اقتصادی ۱۹ درصدی در بخش خدمات، افزایش ۴۵۳ هزار نفری شاغل را به همراه داشته است، به طوری که نزدیک به ۶۰ درصد رشد اشتغال در سال ۱۳۹۶، در این بخش اتفاق افتاده و بخش های دیگر در این امر سهم کمتری داشته اند که با توجه به ظرفیت ایجاد اشتغال در زیر بخش های آن، منطقی و چه بسا فراتر از تصور می باشد.
در گروه صنعت نیز رشد ۱۶ درصدی اقتصاد (تفاوت اندک با رشد اقتصادی بخش خدمات دارد)، منتج به افزایش ۳۸۸ هزار نفر شاغل نسبت به سال ۱۳۹۵ شده است. لازم به ذکر است بیشترین میزان افزایش رشد اقتصادی در گروه صنعت مربوط به زیر گروه های صنعت و ساختمان بوده است. شاید بتوان گفت در زیر گروه ساختمان، افزایش قیمت مسکن و سودآوری در ساخت و ساز آن نسبت به سایا فعالیت ها و در زیر گروه صنعت، افزایش شاخص تولید کارگاه های بزرگ صنعتی و اعطای تسهیلات بانکی در تامین مالی بخش صنعت عطای تسهیلات لازم به بنگاه های کوچک و متوسط در افزایش رشد ارزش افزوده این بخش نقش قابل توجهی داشته است. البته تا خودروسازی را در رشد اقتصادی سال ۱۳۹۵، نمی توان نادیده گرفت.
با توجه به آنچه گفته شد و نقش بخش معدن در رشد اقتصادی، به بررسی تعداد شاغلان در بخش استخراج معدن طی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۶ در کنار رشد اقتصادی میپردازیم.
با بررسی اطلاعات جدول ۳ میتوان دید که رشد اقتصادی بخش معدن از سال ۱۳۸۵ تا کنون فراز و نشیبهایی داشته ولیکن تعداد شاغلان در بخش معدن (بخش قابل توجهی از آن مربوط به استخراج نفت خام و گاز طبیعی می باشد) متاثر از نوسانات رشد اقتصادی نبوده است.
با مقایسه رشد اقتصادی بخش معدن در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۵ که به ترتیب کمترین و بیشترین میزان رشد اقتصادی را طی سالهای مذکور داشتهاند (افزایش حدود ۵.۷۱ درصدی)، میتوان دید تعداد شاغلان فقط حدود ۲۲ درصد افزایش داشته است در صورتی که با توجه به این میزان رشد اقتصادی، تغییرات بیشتری در تعداد شاغلان متصور بوده است.
از سوی دیگر مقایسه رشد اقتصادی بخش معدن در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ ،نشان میدهد که کاهش نزدیک به ۳۱ درصدی رشد اقتصادی در سال ۱۳۹۶ نسبت به سال ۱۳۹۵ ،افزایش بیش از ۲۲ درصدی تعداد شاغلان در بخش معدن را دارا بوده است.
نتیجه گیری
سهم نزدیک به ۲۵ درصدی فعالیت های وابسته به استخراج نفت خام و گاز طبیعی از ۱۲.۲ درصد رشد اقتصادی در سال ۱۳۹۵، نشان دهنده اهمیت سهم نفت در تولید ناخالص داخلی و اقتصاد کشور و اتکای انکار ناپذیر رشد اقتصادی به درآمدهای حاصل از صادرات نفت است.
از سوی دیگر استفاده از فناوری های نوین در فعالیت های نفتی و محدودیت ظرفیت اشتغال در این بخش، گویای این واقعیت است که رشد اقتصادی متضمن ایجاد تقاضای نیروی کار فراوان برای تمام زیر بخش های اقتصادی نبوده و بنابراین حلال سریع مشکل بیکاری کشور نمی باشد و به همین دلیل با وجود ایجاد اشتغال در برخی فعالیت ها، رشد اقتصادی اعلام شده اخیر، پاسخگوی باورهای پر متعارف بسیاری از منتقدان نبوده است.
اما این سهم در سال ۱۳۹۶ به ۹.۵ درصد رسیده است. شاید بتوان گفت، در سال ۱۳۹۵ مهم ترین دلیل ثبت رشد اقتصادی بالا، افزایش تولید در بخش نفت بوده که این نقش را در سال ۱۳۹۶ بخش خدمات ایفا کرده است. زیرا نیمی از تولید ناخالص داخلی در این گروه شکل می گیرد. این بخش از گروه هایی مانند عمده و خرده فروشی، هتل و رستوران، حمل ونقل و ارتباطات، واسطه گری مالی، مستغلات، کرایه و خدمات کسب و کار، امور عمومی، آموزش، بهداشت و مددکاری، خدمات اجتماعی و شخصی و خانگی تشکیل شده است.
از سوی دیگر مقایسه رشد اقتصادی بخش معدن در سال های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶، نشان می دهد که در مقابل کاهش نزدیک به ۳۱ درصدی رشد اقتصادی در سال ۱۳۹۶ نسبت به سال ۱۳۹۵، افزایش بیش از ۲۲ درصدی تعداد شاغلان در بخش معدن را شاهد بوده ایم. این بدان است که بین رشد اقتصادی و اشتغال در همه فعالیت های اقتصادی نمی توان رابطه متقارنی فرض کرد.
تابع تولید متشکل از عوامل، شامل نیروی کار، سرمایه، تکنولوژی، بهره وری، آموزش و .... است؛ بنابراین لزوما رشد هر کدام از این عوامل تولید به تنهایی برای داشتن رشد اقتصادی کفایت نمی کند اما داشتن رشد اقتصادی می تواند نشان دهنده رشد عوامل تولید از جمله افزایش نیروی کار باشد و معمولا از طریق رشد سرمایه گذاری با تاخیر بر اشتغال، می تواند اثر گذارد.
لذا رشد اقتصادی در فعالیت هایی که نیروی انسانی در آنها نقش موثری در تولید و ایجاد ارزش افزوده دارد، اثر سریع تر و ملموس تری نسبت به سایر فعالیت ها در رشد اشتغال، نشان می دهد.
منبع: فارس
انتهای پیام/
نظر شما