به گزارش گروه اجتماعی قدس آنلاین، رسیدگی به پرونده فساد گروه هدایتی که در ادامه رسیدگی به پرونده بانک سرمایه است به ایستگاه سوم رسید.
ساعاتی پیش قاضی مسعودی مقام جلسه سوم رسیدگی به این پرونده را کلید زد.
قاضی مسعودی مقام در آغاز دادگاه از وکیل مدافع موسوی نژاد خواست تا دفاعیات خود را مطرح کند.
وکیل مدافع موسوی نژاد گفت: مطابق اسناد و مدارک موکل من نتوانست تسهیلات را اخذ کند، یکی توان سپرده گذاری نداشت و دیگری شرکت های تجاری را نداشت.
وی افزود: لذا برقراری روابط نامتعارف موکل بنده رد میشود. موکل من اگر میتوانست این تسهیلات را اخذ کند برای خودش این کار را میکرد نه برای آقای حسین هدایتی.
پای مسئولین شهرداری جهرم هم به دادگاه باز شد
وی گفت: حسین هدایتی اگر با مسئولین شهرداری جهرم و بانک سرمایه چنین تسهیلاتی را اخذ کرده است ربطی به موکل من ندارد. پروژه کارسان و لیان را به مبلغ ۱۴۵ میلیارد تومان فروختم که ناشی از هشدار به بانک سرمایه بوده و میگوید کارشناسیهای توصیفی اعتباری ندارد.
کارشناسی توصیفی برای ترغیب متقاضیان برای خرید آن ملک که نهایتاً آبادانی شهر جهرم بوده است. سوری بودن معامله صرفاً یک ادعاست و معامله کاملاً واقعی بوده است.
وی افزود: رأی صادره نه خدشه وارد شده و نه صوری بوده، اظهارات حسین هدایتی نفی صوری بودن معامله است، پروژه های لیان و کارسان مجموعا در حدود ۴ هزار نفر متقاضی داشت.
رابطه افزایش قیمت ملک و متقاضیان آن
وقتی متقاضی برای یک ملک زیاد میشود ارزش آن ملک بالا میرود. این ملکها چیزی در حدود ۷۰ هزار متر یکی از آنها زیربنا داشته، الان ۳۲ میلیارد اعلام میکنند برای اینکه این ملکها زبانزد شده و موکل من این ملک ها را به آقای هدایتی فروخته است.
وی گفت: دلایل زیادی وجود دارد که آقای هدایتی رفته و آن ملک را دیده، کسانی که دور و بر آقای هدایتی بودند به دنبال منفعت بودند، در هیچ محکمهای نه شاکی (بانک سرمایه) و نه بازپرس محترم صوری بودن معامله را اعلام نکرده اند.
وی افزود: شکایت آقای هدایتی از موکل بنده (موسوی نژاد) صوری نبوده است که در کیفرخواست این مطلب را گفتهاند. نماینده محترم دادستان فرمودند در تاریخ ۹۵.۱۱.۲ مصوبه تسهیلات به آقای حسین هدایتی ابلاغ شده و ۱۰ روز بعد به شعبه فرمانیه بانک سرمایه ابلاغ شده و گفته اند موکل من در آن شعبه رایزنی کرده است، رایزنی موکل من چه اثری داشت؟
جای جرم و مجرم عوض میشود؟
وکیل موسوی نژاد گفت: اگر بر فرض در پرداخت تسهیلات به آقای هدایتی نقش داشته آیا گرفتن تسهیلات جرم است یا رایزنی آن؟!
وی افزود: اعمال موکل من هیچ نقشی در اخذ تسهیلات نداشته است.
جرم زمانی اتفاق افتاده که سپرده آقای هدایتی قبل از تسویه تسهیلات از بانک خارج شده است و هم در تحقیقات و هم بازپرسی هیچ دلیلی بر دخیل بودن موکل بنده نیاورده اند.
وی بیان داشت: تسهیلات موضوع له مبایعه نامه ها مصروف نگردیده و بانک هم نرفته و بگوید چقدر شما در این پروژه ها هزینه کردید.
فرود شمشیر عدالت بر سر متهمان
نماینده دادستان خطاب به وکیل موسوی نژاد گفت: سپرده بابت این بوده است که پشتوانه معنوی برای آقای هدایتی باشد، قرار نبوده از آن سپرده ها چیزی برداشته شود. ضمن اینکه قراردادهای اولیه به نام آقای موسوی نژاد بوده است و بعد از اینکه به نام آقای هدایتی زدند این باهوشی آقای موسوی نژاد بوده، شما مطمئن باشید که شمشیر عدالت بر فرق متهمان فرود خواهد آمد.
وی افزود: آقای موسوی نژاد برای پسرشان ۲۴۲ حساب باز کرده است و این نشان میدهد پولشویی انجام شده است.
نماینده دادستان از خانم یدیسار که رئیس شعبه فرمانیه بانک سرمایه در زمان اخذ تسهیلات بوده است برای ارائه توضیحات دعوت کرد.
وی افزود: من متوجه شدم که این یک سناریو است، رئیس شعبه جدید را میآورند، تسهیلات انجام میشود و رئیس شعبه قبلی را بیرون میکنند. من باید مصوبه ها را اجرا میکردم.
یدیسار گفت: در تاریخ ۹۲.۲.۱۰ قبل از اینکه من بیایم ارزیاب قبلی که ۲۱۰ میلیارد تومان آن ملک کارسان و لیان را کارشناسی کرده بودند. رئیس شعبه عوض میشود و امکان دارد بگوید که من نمیخواهم تسهیلات را بدهم. به من گفتند ایشان دوست اعضای هیأت مدیره هستند.
ماجرای نحوه ورود یک مدیر به بانک
این مطلع گفت: من میخواستم وارد بانک شوم و باید مورد تائید آقایان قرار میگرفتم و سرویس میدادم.
وی افزود: نمیشد بگوییم که ما میخواهیم آنها را دور بزنیم، ما اول باید به رئیس حوزه مراجعه میکردیم، مگر من جرأت داشتم که به آقای حسامی زنگ بزنم، یک بار هم زنگ زدم و چنان داد زدم سر من زد که من گفتم آیا شما میدانید من چند سالمه؟ آقای موسوی نژاد هیچ موقع از ما کار خلاف نمیخواستند.
یدیسار گفت: اولین مقاومت من در مصوبه این بود که به یک شرکت ثمین تالار که مسئولیت محدود بود گفتند وام بده و من ندادم. من اگر قرار است کار کنم در قالب مسئولیتم منافع بانک را حفظ میکنم.
من به دو شرکت دیگر مصوبه دادم و در این مصوبات چیزی که امروز متوجه شدم این است که از پروندههای اعتباری این شرکتها برگههایی برداشته شده و یک سری برگه هایی را در پروندهها گذاشتند و من عکس آن برگه ها را دادم.
وی افزود: به من گفتند خط اعتبار ۳ هزار میلیارد را باز کن و من باز نکردم، حالا کسی که سعی میکند تمام مقررات در حیطه های کار شعبه رعایت میکردم و منافع و مصالح آنها را حفظ کنم هیچوقت از ریز قضایا خبر نداشتم.
نماینده دادستان خطاب به وی گفت: این قضیه که شما کاری را نکردید مورد بحث نیست. ما خودمان بهتر میدانیم. شما بگوئید آقای موسوی نژاد چرا میآمدند؟
رفت و آمدهای متهم به بانک
یدیسار گفت: طبیعی بود که آقای موسوی نژاد میآمدند و پروسه تسهیلات لازمه اش این است که یک نماینده باشد و به دنبال کارها برود. بله میآمدند و میرفتند.
صحبتهایی که در شعبه داشتند در جهت اخذ تسهیلات بود.
آقای موسوی نژاد مشتریای بود که با هیأت مدیره کانکت بود و میگفتند با فلانی رابطه دارد. در همین ۵ شرکت نورد آرتین و ... من ۲ ضمناتنامه دارم، یک ضمانتنامه را به من گفتند ما تسهیل میکنیم و یک وام دیگری به ما بده. تحصیل دار بانک عسگریه بود که آمد و یک چک داد ، تا دیدم در وجه بانک سرمایه است گفتم تسویهاش کنید.
یدیسار اظهارداشت: علی بخشایش هامش نویسی میکرد، من روی آن هامش نویسیهای آقای بخشایش تسویه را تحویل میدادم.
نماینده دادستان گفت: آقای موسوی نژاد گفته که نقشی در اخذ تسهیلات نداشته، شما تائید میکنید؟
اظهار بی اطلاعی یک مطلع
یدیسار گفت: من نمیدانم، چیزهایی که برای من میآورند به امضای آقای موسوی نژاد بود.
نماینده دادستان گفت: آقای خانی دستور حذف اسناد به خانم سمیرا مسئول دفترشان میدهند که خیلی از اسناد از پرونده حذف شدند.
یدیسار گفت: قبل از سفرم آقای علایی گفتند که آقای بخشایش گفته چرا هامش نویسیهای من باید در پرونده باشد؟ من چند نسخه از این دست نوشته ها بیشتر ندارم، تمام اسناد و مدارک در صندوق شعبه نگه داشته میشد و کسی امکان دسترسی نداشت. بعد از دستگیری فهمیدم که براساس چیزهایی که گذاشتند و چیزهایی که برداشتند ارائه تسهیلات غیرممکن بود.
وی افزود: من نمیخواستم اخراج شوم چون محل زندگی ما برج فرمانیه بود و حاشیه اخراج من زیاد بود، ترجیح میدادم که ۱۰ بار استعفا بدهم، ۲۳۸ میلیارد را که آقای نماینده دادستان میفرمایند به عنوان وثیقه از من قبول نکردند.
نوبت دادگاه به ماشین امضا رسید
قاضی خطاب به هانیه پهلوان گفت تا در جایگاه متهمین قرار بگیرد.
خانم هانیه پهلوان فرزند هوشنگ حسب محتویات پرونده مستند به شکایت بانک سرمایه، گزارش حسابرسی بانک سرمایه، گزارش معاونت بر نظارت بانک ها و موسسات اعتباری و ... تفهیم اتهام شدید توضیحات خود را ارائه کنید.
پهلوان گفت: به من سربرگ های خالی میدادند و میگفتند که امضا بزنم.
شوهرم نمی گذاشت مدیرعامل شوم، من در شهرری زندگی میکنم و وضعیت زندگیمان نیز متوسط است.
سربرگ های خالی را به شوهرم میدادند و شوهرم به خانه میآورد و من امضا میکردم. آن برگه ها را آقای یقینی به شوهرم میدادند.
پهلوان گفت: شوهرم به آقای یقینی خیلی اطمینان داشت. شوهرم میگفت همان چیزهایی که تو میدانی من هم میدانم.
باز هم رد کردن همه اتهامات از سوی یک متهم
قاضی با دعوت از متهم علی تولائی به تفهیم اتهامات وی پرداخت و گفت: اخلال در نظام اقتصادی کشور، اختلاس در نظام بانکی و پولی متهم به معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور در راستای همراهی با متهمین هدایتی و موسوی نژاد آیا اتهام انتسابی را قبول دارید؟
تولائی گفت: خیر. من از سال ۷۹ با آقای ضیایی همکلاسی بودیم و دوره های لیسانس و فوق لیسانس را با هم گذراندیم و از سال ۹۰ -۹۱ بود که مجدداً روابط ما صمیمی شد و ایشان میگفتند که یکسری مشکلات حقوقی و دادگاهی دارم و گفتند که اگر میشود از حساب تو استفاده کنم و چون رفت و آمد دوستانه خیلی داشتیم و اعتماد داشتم اجازه استفاده از حساب را دادم و من چندین بار گفتم که یک موقع مشکلی پیش نیاید؛ ایشان یک بی ام و داشتند و چون گواهینامه نداشت پشت ماشین مینشستند و پیامک های خلافی که برای من میآمد به ایشان میگفتم.
تولائی گفت: من کارم رنگ و تینر بود، گردش حسابم بالا برود اعتبارم بالا میرود. من ۳ ماه است متوجه شدم و از طریق ضابطین فهمیدم و آنها گفتند از طریق یک شرکتی به نام جاوید گشت مبلغ ۲۰۰ میلیون به حساب من آمده. بعدا متوجه شدم که شرکت جاوید گشت متعلق به آقای هدایتی است.
قاضی گفت: شما فقط آقای ضیایی را همراهی کردید؟
تولائی گفت: بله ولی من از کارهای ایشان بی خبر بودم. من هنوز هم تولیدکننده رنگ و تینر هستم.
قاضی گفت: شما میگویید که حساب بانکی و مراودات مالی آقای ضیایی را انجام میدادم.
تولائی گفت: بله ایشان از من میخواستند.
قاضی: با کدام متهمین در ارتباط بودید؟ در زمان وقوع جرائم؟
تولائی گفت: با هیچکدام.
قاضی: پس قرارداد اجاره آقای ضیایی چیست؟
تولائی گفت: ایشان مشکلی داشتند جهت بدهکاری که آن ملک را به نام من زدند.
کارشناس ارشدی که میگوید هیچ کاره است
قاضی: شما موجر بودید یا مستاجر؟
تولائی: من مستأجر بودم.
قاضی: در مورد خودرو توضیح بدهید؟
تولائی: به من گفتند یک بی ام و را خریدم و برو تحویل بگیر، برج ۱۰ سال ۹۳ بود. وجوهی که به حساب من آمده مبلغ ۱ میلیاردی بود و من از آقای ضیایی پرسیدم و آقای ضیایی گفتند من بده بستان با آقای هدایتی دارم، من خبر نداشتم.
قاضی: چه میزان منتفع شدید؟
تولائی: هیچ چیز.
قاضی: در راه رضای خدا بوده؟
تولائی: هیچ ریالی من دریافت نکردم. صورت هایی در قالب اسناد مشتری بوده که موجود است.
قاضی: چه سالی؟
تولایی: از سال ۹۲
قاضی: خب در همان سال ماجرای بانک سرمایه هم به میان آمد
تولایی: من حتی سیمکارت موبایل را برای ایشان میگرفتم.
سوء استفاده از ضرب المثلها توسط یک وکیل
قاضی: شما مثل اینکه خیلی بیکار بودید؟
تولائی: میگفت من مشکل حقوقی دارم و نمیتوانم چیزی را خرید کنم و به چه صورتی است. ما روابط صمیمی داشتیم ولی نه او در کار من دخالت میکرد و نه من.
قاضی: ولی شما در کار او دخالت میکردید.
تولائی: من از روی عدم آگاهی بود.
نماینده دادستان در مورد تولائی گفت: ایشان کارشناسی ارشد و مقالات ISI در حوزه بازرگانی دارند. شما میگویید به دلیل مشکلات آقای ضیایی تمام پول ها را دریافت میکردم. شما چرا از شرکت های آقای هدایتی دریافت میکردید چرا از طریق بانک سرمایه به حساب آقای ضیایی واریز میکردید؟ شما با این سطح سواد چطور ضیایی ۹۳ وارد بانک میشود و یک بی ام و، خودروی النترا و یک خانه در شمال تهران و ارقام زیاد حساب ایشان چی؟
تولائی: خودروی النترا را از شرکت عظیم خودرو گرفته بودند.
نماینده دادستان گفت: ایشان النترا را که به نام آقای ضیایی بوده به یک فردی انتقال داده که ایشان استفاده میکردند.
قاضی از وکیل تولائی خواست که با توجه به اتهامات انتسابی از موکل خود دفاع کند.
وکیل تولائی گفت: موکل من مصداق بارز آش نخورده و دهن سوخته است. پولشویی و معاونت در تحصیل مال نامشروع.
قاضی: پولشویی مورد دادگاه ما نیست.
وکیل تولائی: مستحضرید اخلال در نظام منطبق بر کارشناسی های زیاد و تخصصی است. ایشان باید در این پروسه عمل تسریع را دارا باشد که اینطور نیست. آقای ضیایی شماره حساب ها را اعلام کردند.
قاضی: عایدات حاصل از وقوع جرم نیست، بحث معاونت در تحصیل است یعنی تقدم و افتراق زمانی که موجب اخلال شده وجود داشته است.
من فقط یک شاهد بودم
قاضی در ادامه جلسه دادگاه خطاب به مجتبی کیانپیشه گفت: حسب محتویات پرونده و شکایات مطروحه و اقاریر متهمین، مبلغ ۵ هزار و ۸۶۹ میلیون ریال تحصیل مال را قبول دارید؟
کیان پیشه: خیر. قبلاً کارمند آقای هدایتی بودم و الان هم در شرکت استیل آذین هستم. در بیشتر کارهای آقای هدایتی من حضور داشتم. در مورد این تسهیلات که سال ۹۲ اتفاق افتاده از طرف آقای هادی سهامی به آقای هدایتی معرفی میشوند و من هم به عنوان شاهد حضور داشتم.
کیان پیشه گفت: ضمانتنامه هایی برای شرکت های کوه آوران و عمران تجارت اخذ شد و این فرایند توسط آقای موسوی نژاد انجام شد. موسوی نژاد با توافق بانک اسناد را به نام من و بعد من به آقای هدایتی انتقال دادم.
قاضی: وجوه را به حساب چه کسانی واریز میکردید؟
کیان پیشه گفت: به حساب آقای ضیایی واریز میکردم.
قاضی: چه تعداد شرکت به نام آقای هدایتی است؟
کیان پیشه: شرکت های زیادی است ولی تماماً اجارهای است.
کیان پیشه به ورزشکاران از طرف هدایتی پول میداده است
نماینده دادستان گفت: بسیاری از پرداختیها به ورزشکاران را آقای کیان پیشه امضا کرده و مورد اعتماد آقای هدایتی بوده و حق دلالیها هم از حساب ایشان رفته است. ما منتظریم ببینم ته چک هایتان را بیاورید ببینیم به حساب چه کسانی واریز کردید.
آقای کیان پیشه در اظهارات آقای رفیعی در فرایند توسیع، مبایعه نامه و چیزهای دیگر حضور داشته است.
وکیل کیان پیشه گفت: من وکیل تسخیری هستم. اطلاع زیادی ندارم.
قاضی گفت: متهمان اقتصادی که اینجا میآیند چون تمکن مالی برای وکیل ندارند به وکیل تسخیری روی میآورند و این هزینه را به دستگاه قضایی اعمال میکنند.
امینی که با هدایتی قول و قرار کذاشت
پس از آن نوبت به حسین شریعتی رسید که متهم به اخلال در نظام اقتصادی کشور به میزان ۲۱۰۰ میلیارد ریال است که در پاسخ به قاضی دادگاه درباره اینکه آیا اتهامات را قبول دارید یا خیر گفت: خیر.
کار من ملک است. چند ملک را آقای هدایتی برای خرید پیشنهاد دادند. یک توافنامه با بانک سرمایه در مورد سپرده گذاری که در واقع من سپرده گذار باشم و ۷۰ درصد آن را تسهیلات به شرکت های معرفی شونده بدهم.
قاضی پرسید میزان سرمایه چقدر بوده است و از کدام منابع؟
شریعتی گفت ۳ هزار میلیارد ریال. از منابع شخصی.
قاضی پرسید یعنی من پول میآورم و از همان پول به خودم تسهیلات دهید. درست است؟
شریعتی: شرط من هم همین بود. من ۲ سال بود آقای هدایتی را ندیده بودم بعد از تماس نماینده بازرسی متوجه شدم این توافقنامه اجرا شده و خبر هم نداشتم و مدرک هم نداشتم و نمی دانستم که چه کار کردم، نه وجهی گرفتم و در جریان این موضوعات هم نیستم.
قاضی گفت: به شما زنگ زدند یک پولی میخواهیم سپرده گذاری کنیم و هیچکسی نیست و شما بیایید.
شریعتی گفت: من گفتم اگر به این شرط باشد من قبول میکنم و آنها دنبال امین میگشتند. این قرارداد هم آخر سر انجام نشد.
نماینده دادستان گفت: آقای شریعتی نه یک توافقنامه بلکه ۲ توافقنامه امضا کردند و بنا بوده شخص شما سپرده گذاری کنید. شما میفرمائید آقای نوید جواهری حالا یکی از بستگان معاون رئیس جمهوری است به ما ارتباطی ندارد، شما میگوئید آقای جواهری این کارها را کرده و حدود ۲ میلیارد یا بیشتر تسهیلات گرفتند.
شریعتی گفت: نوید جواهری درصد ها را گرفته، من فقط قرارداد را امضا کردم و منافعی هم کسب نکردم. آقای جواهری به من گفت که ۳ شرکت برای اعتبارسنجی معرفی شده و من را معرفی کردند و از هیچ چیز دیگری خبری ندارم.
نماینده دادستان تهران گفت: شما ۳ شرکت را معرفی به بانک کردید. شما میفرمائید من هیچکاره بودم و نوید جواهری همه این کارها را کرده است.
شریعتی: آقای جواهری به من گفت اینها را امضا کن برای اعتبار سنجی.
نماینده دادستان: بدون کسب منافع و در راه رضای خدا این کار را کردید.
پای یکی از اقوام رئیس جمهور هم به دادگاه باز شد
شریعتی: طبق ضوابط بانکی و مقررات بوده و آخر هم انجام نشد. طبیعتاً از فرایند هم بی اطلاع بودم. یکی از شرط هایم این بود که این پول در اختیار من بیاید. قرار بود وجه سپرده در اختیار من باشد.
نماینده دادستان تهران گفت: سپرده را از جیب خودتان نمیدادید که، از بانک بوده.
شریعتی: قرار بوده من سپرده را بیاورم. در قرارداد هم تمام قواعد و قانون مکتوب شده بود.
قاضی گفت: صورت ظاهرش درست بوده ولی ماهیتش درست نبوده.
شریعتی: من وجهی از هیچکدام از آقایان گرفتم.
قاضی گفت: لزوماً نمیشود همیشه وجهی دریافت کنید. اولین سوال از یک شخص این است که برای چه چیزی این پول باید در حساب من باشد؟
شریعتی گفت: توافقنامه ای که با آقای جواهری داشتم ایشان گفتند همه چیز طبق قواعد و قانون است.
قاضی: شما دوست داشتید به این عزیزان وصل شوید این کار را کردید؟
شریعتی: بله.
وکیل شریعتی در ادامه اظهارداشت: موکل من طبق قوانین و مقررات کارهای فوق را انجام داده است.
تفهیم اتهام به وکیل متهم فراری
قاضی مسعودی مقام به وکیل یقینی تفهیم اتهام کرده.
قاضی گفت: موکل شما متهم است به اخلال در نظام اقتصادی به میزان ۵ هزار و ۸۶۹ میلیارد و ۳۹۶ میلیون ریال از طریق معرفی شرکت های مختلف به آقای هدایتی آیا اتهامات موکل خود را قبول دارید.
وکیل گفت: خیر. موکل بنده چیزی را امضا نکرده و امضاهای موجود را نمیتوان به موکل بنده تعمیم داد.
وی افزود: مسئولیت اقدامات اصطلاح عامل پشت پرده را در صورت تعمیم به آقای یقینی معنی این بوده که تمامی این ارکان در مشت آقای یقینی بوده که هیچ دلیل و مستندی در دادسرا وجود ندارد.
وکیل یقینی ادامه داد: این موضوع در جرایم یقه سفیدها با قدرتی که دارند به سادگی میتوانند با جلب اعتماد دیگران همراهی آنان را داشته باشند بسیار مشهود است.
وی افزود: با توجه به نقش شرکت ها در اخذ تسهیلات از مجموع ۸ شرکتی که آقای هدایتی اقدام به دریافت تسهیلات کرده است ۵ شرکت به نام آقای یقینی بوده است. شرکت های کوه آوران جیحون، طراحی تونال پاسارگاد، ذوب و نورد آرتین، عمران تجارت امین و جاوید گشت هیرمند به نام آقای یقینی است.
وکیل یقینی گفت: در کیفرخواست آمده که جهت اخذ تسهیلات دریافتی از طرف آقای هدایتی شرکت تأسیس شده در صورتیکه آقای هدایتی و یقینی از خیلی وقت قبل با هم ارتباط داشتند و تأسیس این شرکت ها از قبل بوده است.
وکیل یقینی ادامه داد: ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان وجه المعامله واگذاری ۵ شرکت بوده، چرا چنین مبلغی در قبال واگذاری ۵ شرکت اداری که فعالیت عمده نداشته خرج شده؟ پاسخ، زمان است. آقای هدایتی با خریدن زمان کارهایشان را انجام میدادند. شرکت فروشی جرم نیست. موکل من بدهی مالیاتی ندارد.
شرکت مرده فروشی جرم است
نماینده دادستان گفت: خانم پهلوان توضیح داده که برگه ها را سفید امضا میکردند. آقایان همه بدهی مالیاتی دارند. ایشان به اقرار خودشان ۹ میلیارد دریافت کرده و ۱۳۰ میلیون وثیقه ای را در نجف آباد اجاره کرده ، چرا ملک خودش را وثیقه نگذاشته که امروز متواری باشد؟ ایشان مثل مرد بیاید اینجا دفاع کند. شرکت مرده فروشی جرم است، صورتحسابها را چه کسی میآورده است؟
نماینده دادستان گفت: صورتحسابها را آقای یقینی تهیه و در اختیار آقای هدایتی برای اخذ تسهیلات قرار میداده است. شما اگر شرکتی را فروخته اید بیجا میکنید که صورتحساب را برای آقای هدایتی میفرستادید. ایشان گفته بود برای مدیران شرکت ها وکیل میگیرم، به ایشان چه ارتباطی دارد که برای آنها وکیل بگیرد؟ فرمودید ثبت شرکت جرم نیست، اینها جرم نیست و ایرادی وارد نیست، ایراد این است که شما شرکت مرده درست کنی و بی بضاعتها را به سمت شرکت هدایت کنید.
قاضی گفت: ایشان اسناد و مدارک را حمل میکرده و به شعب بانک واگذار میکرده است.
قاضی مسعودی مقام در پایان اظهارات قهرمانی نماینده دادستان ضمن اعلام پایان جلسه سوم رسیدگی به متهمان گروه هدایتی، جلسه بعدی را به روز سهشنبه هفته جاری ساعت ۹ صبح موکول کرد.
منبع: فارس
انتهای پیام/
نظر شما