تحولات منطقه

جایی در رؤیاهای دیر و دوری که نه هیچ وقت فراموششان می‌کنیم، نه سراغی ازشان می‌گیریم، همه ما یک خانه دلباز کاهگلی داریم؛ خانه‌ای با دیوارهای نه چندان بلند؛ با حوض و باغچه و شمعدانی؛ با ابر و آفتاب و آسمان. باران که ببارد، عطر کاهگل می‌پیچد توی حیاط آجرفرش. آن وقت آدم هوس می‌کند استکان چای پر رنگش را بردارد برود بگذارد لب هِرّه دیوار. زل بزند به آسمان ابری و تا جایی که می‌تواند، بوی کاهگل نم‌ خورده را فرو بدهد در ریه‌های رخوت‌ گرفته‌اش. در پس پسله‌های ذهن همه ما آدم‌های خسته و بی‌حوصله، جایی هست که همیشه خدا بوی کاهگل نم‌ خورده می‌دهد؛ بوی خاطره‌های خاک‌ گرفته‌؛ خاطره‌های دیر و دوری که لابد یک روز خوب، نزدیکی‌های نوروز، در یک جای دور، اتفاق افتاده است.

صنعتِ  سنّت
زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه

حسن احمدی‌ فرد / جایی در رؤیاهای دیر و دوری که نه هیچ وقت فراموششان می‌‌کنیم، نه سراغی ازشان می‌گیریم، همه ما یک خانه دلباز کاهگلی داریم؛ خانه‌ای با دیوارهای نه چندان بلند؛ با حوض و باغچه و شمعدانی؛ با ابر و آفتاب و آسمان. باران که ببارد، عطر کاهگل می‌‌پیچد توی حیاط آجرفرش. آن وقت آدم هوس می‌کند استکان چای پر رنگش را بردارد برود بگذارد لب هِرّه دیوار. زل بزند به آسمان ابری و تا جایی که می‌تواند، بوی کاهگل نم‌ خورده را فرو بدهد در ریه‌های رخوت‌ گرفته‌اش. 
در پس پسله‌های ذهن همه ما آدم‌های خسته و بی‌حوصله، جایی هست که همیشه خدا بوی کاهگل نم‌ خورده می‌دهد؛ بوی خاطره‌های خاک‌ گرفته‌؛ خاطره‌های دیر و دوری که لابد یک روز خوب، نزدیکی‌های نوروز، در یک جای دور، اتفاق افتاده است.
خانه‌های کاهگلی، جزیی از خاطره جمعی ما ایرانی‌هاست. خاطره‌هایی که حالا به همت یک جوان نخبه شیرازی، دارد دوباره جان می‌‌گیرد. «حبیب مشکین ‌فام»، دانشجوی کارشناسی ارشد مرمت بنا در دانشگاه تهران؛ رتبه 2 کنکورکارشناسی ارشد مرمت در سال 97، مخترع برتر شیراز در سال 95 و برگزیده جشنواره اختراعات بنیاد ملی نخبگان در سال 93، با استفاده از فناوری نانو، کاهگل مقاوم و ضد آب اختراع کرده است؛ کاهگلی که همه ویژه‌های این مصالح باستانی را دارد اما بسیار مقاوم و ضد آب است.
کاهگل نانویی که او اختراع کرده، علاوه بر آنکه می‌‌تواند در بازسازی و مرمت خانه‌های تاریخی و سنتی به کار بیاید، می‌‌تواند به خوبی در معماری‌های مدرن هم استفاده شود. حالا با «کاهگل مشکین ‌فام» خانه‌های کاهگلی می‌تواند دوباره صف بکشد پیش چشم ما آدم‌ها که از تماشای ساختمان‌های نتراشیده و نخراشیده، خسته شده‌ایم. 
 

  بوی کاهگل برای شما هم نوستالژی است؟
بله. من در شیراز بزرگ شده‌ام؛ در کوچه پس‌کوچه‌های قدیمی شهر. من وقتی وارد یک خانه قدیمی و تاریخی می‌‌شوم، روحم تازه می‌‌شود. حتی اگر خانه خراب هم باشد باز همین قدر که نشان‌ دهنده قدمت و غنای تاریخی است، همین، روحم را تازه می‌‌کند. 
من، نوه حاج‌ حبیب مشکین ‌فام هستم. برای زنده نگه ‌داشتن نام ایشان بوده که پدرم اسم مرا هم حبیب گذاشته است. مرحوم پدربزرگم استاد صاحب ‌نام حجاری و خوشنویسی بود. کارهای ایشان و آثار خانواده ما و هنرمندان استان فارس با تلاش عمویم استاد حسن مشکین ‌فام حالا در خانه تاریخی «فروغ‌ الملک» با عنوان «موزه هنر مشکین‌ فام» نگهداری می‌شود. خانه «فروغ‌ الملک» در محله «سنگ ‌سیاه» شیراز است؛ پشت امامزاده «بی ‌بی دخترون». من در این فضای خانوادگی بزرگ شده‌ام؛ برای همین هم عاشق بناهای قدیمی هستم. گاهی لابه‌لای این خانه‌های قدیمی، آجرکاری‌ها یا طاق ‌نماهای ویژه‌ای هست که انصافاً دیدنی است؛ گاهی می‌‌بینی از یک کاشیکاری یا آینه ‌کاری تنها یک تکه باقی مانده؛ اما همان هم دیدنی است. من این‌ها را دوست داشتم و دارم. این‌ها به من انرژی و انگیزه می‌دهد. 

  همین‌ها موجب شد تا به فکر ساخت مصالحی سنتی برای روزگار مدرن بیفتید؟ 
بله. معتقدم هرچه می‌توانیم باید برای حفظ معماری کهن ایرانی بکوشیم. معماری ما، یک معماری پویا بوده است. قدمت استفاده از کاهگل در معماری ما به بیش از 7000 سال می‌‌رسد. در همه این هزاره‌ها، این معماری بر پایه خشت و گل بنا شده. می‌دانید که کاهگل در میان مصالح معماری ایرانی، بسیار ویژه است. عمده بناهای تاریخی ایران خشت و گلی است. خانه‌های روستایی کاهگلی است؛ دیواره کوچه ‌باغ‌ها کاهگلی است. کاهگل نوستالژی ایرانی‌هاست. حتی در شهری مثل شیراز که سراهای اعیان، آجری بوده، باز مردم عادی خانه‌هایشان‌ از خشت خام و کاهگل درست می‌شده است. همین حال بروید کوچه‌باغ‌های «قصردشت» شیراز را ببینید. ببینید ترکیب دیوارهای کاهگلی و گل و گیاه، چه زیبایی ویژه‌ای خلق کرده است.
حیف نیست که همه آن شکوه و زیبایی، در روزگار ما جای خودش را به معماری‌های بی‌هویت بدهد؟

  چطور به کاهگل نانو رسیدید؟ 
من از سال 88 در زمینه فناوری نانو مشغول تحقیق هستم. سال 89 طرحی را با عنوان «ضد آب ‌سازی مصالح سنتی» ارائه کردم که در «بنیاد نخبگان و همکاری‌های علمی شهید فهمیده» منطقه جنوب تأیید شد. این طرح شامل نانوموادی بود که روی سطح اسپری می‌شد و به آن‌ها ویژگی ضد آب می‌‌داد. این ایده هم از یک سری مواد خارجی به ذهنم رسید. موادی را که در بازار ایران بود، تست کردم تا ببینم چه کیفیتی دارند. دیدم این مواد در تماس دائم با آب، کارایی ضعیفی دارند. درواقع این مواد صرفاً در تست قطره یا در تست‌های مشابه، خاصیت ضد آبی از خود نشان می‌دادند و در شرایط واقعی، کارایی چندانی نداشتند. اما موادی که من در قالب آن طرح ساختم، در تماس‌های طولانی‌ با آب، خاصیت ضدآبی خود را حفظ می‌‌کرد. 
بعد از تکمیل کار و دریافت تأییدیه، پیگیر شدم تا بتوانم برای این مواد کاربری پیدا کنم. به ادارات و ارگان‌های مختلفی مراجعه کردم و طرحم و نتایجش را ارائه کردم اما متأسفانه استقبالی نشد؛ خیلی‌ها هم می‌گفتند این کار غیر ممکن است و توجهی هم به نتایج ثبت شده کار نمی‌‌کردند. خلاصه از آن طرح استقبالی نشد.
من از سال 90، مشخصاً کار روی طرح کاهگل ضد آب را شروع کردم. کار بعد از دو سال به سرانجام رسید. سرانجام سال 92 با عنوان پوشش مقاوم کاهگلی ضد آب به ثبت رسید. 

  استقبال نهادها و ارگان‌هایی که کارشان ساخت و ساز است، از طرح شما، چطوربود؟
استقبال آن‌ها شبیه استقبال سایر بخش‌ها از طرح‌های علمی و خلاقانه بود. سه، چهار سال کارم این بود که بروم بنیاد مسکن و بگویم تو را به خدا بگذارید ماده‌ای که ساخته‌ام را رایگان در پروژه‌های شما استفاده کنم. می‌گفتم هیچ پولی نمی‌خواهم، کار را هم خودم اجرا می‌کنم، فقط بگذارید حاصل کارم آنجا باشد و دیده بشود. 
در پروژه منطقه تاریخی بیشاپور و پروژه‌های مشابه هم همین‌طور. به هر جایی که در پروژه‌هایشان ازکاهگل استفاده می‌‌کردند، مراجعه کردم تا بتوانم محصولی را که ساخته‌ام، معرفی کنم و آن‌ها رایگان از آن استفاده کنند؛ اما باور کنید بعد از معرفی بعضی‌هایشان تلفنم را جواب نمی‌‌دادند. 
در جلسه‌ای خدمت معاونت محترم سازمان میراث فرهنگی جناب آقای دکتر طالبیان بودیم. ایشان که کار من و پروژه‌هایی که کاهگل نانو کار شده بود را می‌‌شناخت، گفت این ماده عالی است و همه پایگاه‌های ما هم آن را می‌خواهند. بعد هم ما را به بخش «امور پایگاه‌ها» ارجاع داد تا وارد همکاری بشویم. حالا ما مدام به امور پایگاه‌ها مراجعه می‌کردیم و جوابی نمی‌گرفتیم. می‌‌رفتیم و راهمان نمی‌‌دادند. می‌گفتند اگر خواستیم خبرتان می‌کنیم.
سرانجام توانستم با شهرداری شیراز چند پروژه اجرا کنم و بعد از آن، با پایگاه پژوهشی پاسارگاد (پارسه) هم وارد همکاری بشوم. تازه بعد از این کارها بود که اختراعم دیده شد؛ آن‌ قدر که حتی خبرنگار واحد مرکزی خبرفارس با معرفی بنیاد ملی نخبگان استان فارس و لطف جناب آقای دکتر حبیب شریف هم گزارشی درباره کاهگل نانو تهیه کرد و از بخش اخباراستان فارس، خبر ساعت 14 شبکه یک وخبر ساعت 20 شبکه چهارسیما پخش شد. بعد از آن هم همکاری‌هایم با همه ارگان‌ها و مراکز ساخت و ساز آغاز شد. 
کاهگل اختراعی من، عمدتاً در روستاهای هدف گردشگری استفاده شده است. من تأییدیه بنیاد مسکن استان فارس را دارم. برای شهرداری شیراز هم کار کرده‌ام و گواهی رضایت آن‌ها را دارم. علاوه بر این‌ها پروژه‌های زیادی در سراسر ایران و بویژه در شمال کشور با کاهگل ضد آب کار کرده‌ام. حتی در خارج از کشور در عمان هم پروژه‌هایی را اجرا کرده‌ام. بزودی در امارات هم پروژه‌ای را با کاهگل نانو آغاز می‌‌کنم. 
 
  چه افقی را دربرابر اختراعتان‌ می‌بینید؟ 
دلم می‌خواهد همه دوباره به این مصالح سنتی برگردند و مطمئنم این اتفاق رخ می‌‌دهد. اجرای کاهگل ضد آب نیازی به تجهیزات و ماشین ‌آلات خاصی هم ندارد. من دلم می‌خواهد دوباره کاهگل جای ویژه خودش را در بین مصالح ساختمانی پیدا کند. با کاری که من کرده‌ام، معایب کاهگل کنار رفته و محاسن آن هم که معلوم است. من بنای پژوهشم را گذاشتم روی ساختار گِل؛ روی کاهگل. کاهگل عایق حرارتی است. این را همه تجربه کرده‌ایم. بناهای خشت و گلی بهترین عایق حرارت و صوت هستند. در هنگام سرما فضای داخل بنا گرم است و درهنگام سرما فضای داخل سرد است. علاوه بر این، محصول که من ساخته‌ام تنوع رنگ دارد. من روی خاک‌های مختلف کار کرده‌ام. 
خب ترکیب‌های تشکیل دهنده خاک روشن مناطق کویری با خاک تیره مناطق معتدل متفاوت است. خاکی که رنگش قرمز است به علت وجود بیشتر آهن در ترکیب خاک با خاکی که سرخ نیست، فرق می‌کند. 
استان فارس دارای تنوع خاک بسیار گسترده‌ای است؛ از خاک سرخ، مثل خاکی که در ابیانه است، بگیرید تا خاک روشن یزد و کرمان. خاک‌های روشن‌تری، مثل خاک جزیره کیش هم در استان ما یافت می‌شود. وجود این خاک‌ها کمک کرد تا بتوانم نمونه‌های متنوعی از کاهگل را تولید کنم که مشابه کاهگلی است که در آن اقلیم‌ها استفاده می‌شود. 
  یعنی می‌‌توانید به هر کسی که علاقه‌مند است، کاهگلی متناسب با اقلیم خودش پیشنهاد کنید؟
بله. این مهم است که کاهگل نانو مورد استفاده درروستای هدف گردشگری مورد نظر با کاهگل سنتی همان منطقه همخوان باشد. 
یک بار آقایی به من زنگ زد که فلانی من کاهگل آبی می‌خواهم. روستایی هست در آفریقا که رنگ خاکش، آبی است؛ چون جنس خاکش آبی است، کاهگل و نمای بناهای آن روستا هم آبی است. او ظاهراً همان را دیده بود و می‌گفت کاهگل آبی می‌‌خواهم. من به او گفتم اولاً کاهگل آبی وجود ندارد اما اگر وجود داشت هم من به شما نمی‌‌دادم؛ چرا چون مال این اقلیم نیست. کار ما باید منطبق بر اقلیمی باشد که در آن زیست می‌کنیم.
دغدغه اصلی من، احیای بافت‌های تاریخی است. من دلم می‌خواهد کمک کنم تا هویت معماری روستاها بهتر حفظ بشود. حتی این که کار توسط خود محلی‌ها اجرا بشود، برای من بسیار مهم است. 
خیلی‌ها به من می‌گویند شما که کاهگل نانو را برای ما ارسال می‌کنید اجرای کاهگل را نیز برای ما انجام دهید. من همیشه می‌‌گویم می‌توانم کار را اجرا کنم، اما بهتر است خودتان اجرا کنید. 
در روستای «گاره» جهرم کار می‌کردم؛ آنجا خانمی که مسئول پروژه بود به من ‌گفت نیرو از شیراز بفرست که اینجا کار کند. گفتم من یک نفر را فرستاده‌ام به روستای هدف گردشگری «دشتک» در مرودشت. او رفته آنجا و دو، سه تا از جوان‌های آنجا را آموزش داده است. آموزش هم یک ربع ساعت طول کشیده؛ نهایتاً یک ساعت هم بر کارشان نظارت کرده و تمام. خود جوان‌های آن روستا که حتی کاهگل سنتی هم بلد نبودند در کوتاه‌ترین مدت کاهگل‌ کاری نانو را یاد گرفته‌اند. گفتم پولی که قراراست به من بدهی تا نیروی کار از شیراز بفرستم را بده جوان‌های روستا؛ هم کاری یاد گرفته‌اند و هم درآمدی کسب کرده‌اند.

  خانه خودتان هم کاهگلی است؟
الان در تهران دانشجو هستم و بین تهران و شیراز در رفت‌ وآمدم. اما در حیاط خانه پدری‌ام در شیراز، بخشی از دیوار را از همین کاهگل نانو زده‌ام. هر وقتم هم که خسته و بی ‌حوصله‌ام، می‌‌روم آنجا‌ و حس و حالم بهتر می‌شود. جالب است که میهمان‌هایی هم که به خانه ما می‌آیند، آنجای حیاط را خیلی دوست دارند.

  کاهگل نانو، تنها اختراع شماست؟
نه. من حدود 10 طرح پژوهشی دارم که بعضی‌هایشان به سرانجام هم رسیده است. اختراع دیگرم که ثبت هم شده، کاور محافظ بتن است. این کاور، یک پوشش مقاوم سیمانی ضد آب است؛ یک لایه سیمانی در ضخامت یک تا دو میلیمتر که روی سطوح بتنیِ نما مثل پل‌ها یا تونل‌ها کار می‌‌شود. این پوشش همه منافذ ریز بتن مثل جای حباب‌های هوایی که پشت قالب بتن مانده را پر می‌کند و یک سطح صاف و صیقلی به شما می‌دهد که در نگاه اول نمی‌شود تشخیص داد که رنگ است یا خود بتن. این سطح بشدت در برابرآب، اسید، نمک و... کاملاً مقاوم است و شوره نمی‌‌زند و خوردگی ندارد. درصد جذب این پوشش سه دهم درصد است و درصد پایین جذبش در حد بتن‌هایی است که در سواحل استفاده می‌‌کند که در برابر امواج دریا و املاح آن مقاوم است. 
این اختراع بعدی من است اما نیاز است که شهرداری یا ارگان‌هایی که متولی پروژه‌های بزرگ هستند، برای استفاده از این اختراع، اعلام آمادگی کنند.البته وقتی دیدم کاری را که وارد بازار می‌‌کنم و بلافاصله انواع و اقسام موارد مشابه تقلبی بازار را پر می‌کند، این کارم را به بازار ندادم و می‌‌بینید که هنوز هم هیچ مورد مشابهی هم در بازار وجود ندارد. 

  خب چرا برای شناخته شدن کارتان، کار تبلیغاتی نمی‌کنید؟ چرا مثلاً به تلویزیون آگهی نمی‌دهید؟ 
من توانی برای پرداخت هزینه‌های سنگین تبلیغات تلویزیونی ندارم. این کارها هزینه دارد و من پولی برای انجامشان ندارم. حتی یک غرفه معمولی در چند نمایشگاه معمولی در سال حداقل 10، 15 میلیون تومان هزینه دارد. البته من هم کارهایی برای تبلیغ محصول اختراعی‌ام انجام داده‌ام اما اساساً با خودم قرار گذاشته‌ام که به جای هزینه کردن در تبلیغات، کارم را با قیمت مناسب‌‌تری به دست آن‌هایی برسانم که می‌خواهند از آن استفاده کنند؛ بویژه آن‌هایی که برای پرداخت هزینه مشکل دارند. مثلاً در یکی از روستاها، پیرزنی بود که نمی‌توانست هزینه نوسازی خانه‌اش را بپردازد، آنجا ما بدون هیچ هزینه‌ای، مقدار ماده لازم برای نوسازی خانه‌اش را در اختیارش گذاشتیم. 
شما هم این را در روزنامه بنویسید. بنویسید روستاهای هدف گردشگری، روستاهایی که می‌‌خواهند بافت سنتی ‌شان را حفظ کنند، مساجد و بناهای تاریخی یا هر جا و هر کسی که می‌‌خواهد در خانه‌اش از کاهگل استفاده کند، اما نگران هزینه آن است، می‌تواند روی همکاری من حساب کند. من دنبال پولدار شدن نیستم؛ بلکه می‌خواهم دین‌ام را به وطنم، به تاریخ و گذشته‌اش ادا کنم. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.