روزنوشتههای علیمحمد مؤدب
شعر بدون دیدار و بدون شناخت ممکن نیست. بخصوص شعر مذهبی باید مبتنی بر متن باشد، چون یک بال شعر، وجود شاعر و احساسات اوست و بال دیگر باید تکیه بر متن داشته باشد. شعر مذهبی نباید تنها به احساسات صرف شاعر اکتفا کند. شاعر مذهبی اگر سفر شاعرانهاش را از ایستگاه متن آغاز کند شعرش میتواند معرفتافزا باشد. گاهی شعر مذهبی با اطلاعات کمی سروده میشود و نتیجه آن هم این است که شاعران از روی دست یکدیگر مینویسند و حرف تازهای ندارند. برای مثال در شعر رضوی گنبد طلا، کبوتر و آهو عناصر مشهوری است که خیلی در سرودهها تکرار میشود. کسی که میخواهد شعر برای هیئت و اهل بیت(ع) بگوید باید مطالعات جدی داشته باشد تا بتواند شعری بگوید که به کار آید.
متأسفانه اشعار احساس محور، زیادند حتی این موضوع در مورد آدمهای شاخص هم صدق میکند که صرفاً احساسات خاص خودشان را نسبت به اولیا بیان میکنند. این احساس ممکن است زیبا و جذاب باشد ولی از این سنخ احساس در شعر بودایی هم میشود پیدا کرد. اساس شعر مذهبی، باید متکی به دانش باشد. قطعاً شعر مذهبی باید کوشش زیاد داشته باشد، معتقدم که برای شعر مذهبی گفتن شاعر چند دیدار را باید طی کند، دیدار اول، دیدار در متن روایت است چرا که بنا به روایات ما، جمال امام در کلام ایشان قابل مشاهده است. دیدار در متن تاریخ، دیدار دومی است که برای فهم زمینه و زمانه کلام امام واجب است، با این دو دیدار شاعر به فهم کلام و کمال و جمال امام نزدیک میشود.
دیدار سوم و چهارم دیدار در متن آثار ادبی و دیدار در متن آثار هنری است. پیش از ما شاعرانی درباره حضرات ائمه شعر گفتهاند و هنرمندانی در این میدان دویدهاند. دیدار با امام در متن این اشعار به ما امکان میدهد تا بتوانیم درست درباره امام حرف بزنیم چون با نحوه و نحو سخن بزرگان درباره امام آشنا میشویم و ادب حضور ادبی در محضر امام را فرا میگیریم.
مرحله دیگر پس از این دیدارها که همه از سنخ دیدار در متن هستند، دیدار در حرم است. حضور در آرامگاه و حرمها کمک میکند تا آن دانشها و بینشها در وجود آدم شکل تازه و نویی پیدا کند و اگر توفیق و توسلی باشد ممکن است شاعر، توفیق دیدار در عالم مثال و تمثل پیدا کند. در پی این مجموعه دیدارها شاعر میتواند روایت درستی از زندگی، مصیبتها یا مکارم و منقبتهای اهل بیت(ع) داشته باشد. نمیشود بدون دیدار و بدون شناخت، شعر خوب گفت. طبیعتاً در مورد ما که ساکنان وادی غیبتایم این مشاهده روش و معنایش متفاوت است.
از مجموعه این دیدارها شاعر توشهای برمیدارد و شاید به دیداری برسد و جبرئیل دست او را بگیرد تا بتواند کلمهای شایسته در باب اولیاالله بگوید.
نظر شما