محمود مصدق / از شهادت به عنوان موتور محرکه انقلاب اسلامی یاد میشود. شاید به همین خاطر است که مقام معظم رهبری همواره بر زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا تأکید میکنند؛ اما کیست که نداند این تأکیدات آن گونه که شایسته است مورد توجه قرار نمیگیرد تا جایی که انتقاد بعضی از کارشناسان را به دنبال داشته است. ابراهیم فیاض که به بهانه روز بزرگداشت شهدا به سراغش رفتهایم معتقد است پس از پایان جنگ تحمیلی تقریباً همه دولتها در معرفی جلوههای اجتماعی شهدا به بیراهه رفتهاند.
گفتوگوی ما را با دکتر فیاض جامعهشناس و دانشیار گروه مردمشناسی دانشگاه تهران بخوانید.
آقای فیاض اگر بخواهید به مهمترین شاخصهای زندگی اجتماعی شهدا اشاره کنید ترجیحاً چه موضوعاتی را مورد تأکید قرار میدهید؟ به دیگر تعبیر چه مفاهیمی در حیات و شهادت شهدا وجود داشته که آنها را از دیگران متمایز میکند؟
نکته مهم در مورد شهدا این است که آنها اصلاً فلسفی نیستند؛ بلکه اسطورهای هستند؛ یعنی فقط قابل تبیین اسطورهای هستند، اما قابل طرح فلسفی نیستند. به عبارت دیگر حقیقتی که مطلق است نه حقیقتی که به صورت واقعیت درآمده است. حقیقت مطلقی که زمان و مکان ندارد و نسبیت در آن نیست. اسطوره همیشه حماسه ایجاد میکند و فلسفه میآفریند. پس کار شهدا در بُعد ادبیات و اجتماع حماسه آفرینی است. کاری که فردوسی هم در تاریخ ایران کرد همین گونه است. یعنی او با شاهنامه و اسطورههایی چون آرش کمانگیر، رستم، سیاوش و... موجب هویت ایرانی و فلسفه ایرانی شد به همین خاطر است که میگوید: بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی. پس یاد شهدا بشدت فلسفه ساز، هویتساز و کشور ساز میشود. نا گفته نماند که ما اعتقاد داریم که شهدا در استدراج به سوی خدا هستند. یعنی حتی در آن دنیا هم روز به روز بر مقام شهدا اضافه میشود و تجلیشان بیشتر خواهد شد. مثلاً تجلی امام حسین (ع) در زمان بنی عباس کجا و تجلی امام سوم شیعیان در حال حاضر کجا. الان دیگر امام حسین (ع) جهانی میشود. در نتیجه تجلی و مقام معنوی شهدا روز به روز بیشتر میشود. این یک ساختار است در نتیجه بُعد فرهنگسازی و بُعد جامعهسازی شهدا بشدت اوج میگیرد.
مدتی است که صحبت از بیمهری در حق شهدا میشود. پرسش این است که کارگزاران فرهنگی و اجتماعی جامعه چقدر در معرفی جلوههای بارز اجتماعی شهدا توفیق داشته و چقدر به بیراهه رفته اند؟
درحقیقت بعد از جنگ در این زمینه به بیراهه رفتهایم. پس از دوره دوم خرداد شهدا و میراث انقلاب اسلامی مورد بیمهری واقع شدهاند. به طوری که در ابتدا نگذاشتند پیکر شهدای گمنام را در دانشگاه صنعتی شریف دفن کنند. حتی در دانشگاه تهران هم بعداً پیکر شهدا را دفن کردهاند. اینها نشان میدهد که دوم خردادیها ضد شهدا شدهاند.البته این سیاست همچنان ادامه دارد و دولت فعلی هم ضد شهداست. این دولت هم راه جنگ و راه شهدا را در پیش نگرفت؛ بلکه دچار غربگرایی شده است. یعنی برجام نشانه انحطاط و عقب ماندگی ماست. این دولت ما را به دوره قاجار برگردانده است. این درحالی است که مرحوم شریعتی با مفهوم شهادت، انقلاب را شروع کرد. یعنی انقلاب با مفهوم شهادت طلبی شروع شد، اما اینها برگشتند به دوره قاجاریه. یعنی دولتهای غربگرا کاری کردند که مردم همه غربگرا شوند. در حالی که راه انقلاب و شهدا هیچ ارتباطی با انحطاط ندارد.
این نظر را که میگویند معرفی جلوههای بارز اجتماعی ایثار شهدا بویژه برای نسل جوان امروز کار سادهای نیست قبول دارید؟
بنده چنین نظری ندارم. اتفاقاً برعکس معتقدم خیلی هم آسان است.هیچ کشور و جامعهای بدون حماسه نیست. مردم عاشق امام حسین(ع)هستند و در راهپیمایی اربعین حسینی میبینیم که حضور مردم چقدر با شکوه است.
اگر معرفی جلوههای اجتماعی شهدا آسان است پس چرا باوجود همه تبلیغات این اتفاق نمیافتد؟
چون آقایان اعتقادی به راه شهدا ندارند و راه غلط قاجاریه را رفتهاند. از دولت هاشمی به بعد همه دولتهایی که روی کار آمد-البته به جز دولت نهم که آن هم در دور بعد قمپوزی شد- راه قاجاریه را در پیش گرفتند. به همین دلیل ما پس از جنگ دچار ذلت و نکبت شدهایم.
جدا از دولتها بخشی از کار معرفی جلوههای اجتماعی شهدا به مردم بر میگردد. مردم در این زمینه چه عملکردی داشتهاند؟ آیا مردم هم به بیراهه رفتهاند؟
خیر. اکثر مردم در راه انقلاب و شهدا ایستادند. دولتمردان ما غربگرا بودهاند، اما مردم عاشق ایران هستند و پای این کشور در بدترین شرایط ایستادند و حماسه آفریدند. در واقع هرچه دولتمردان ما ترسو و ذلتپذیر بودهاند مردم به میدان آمدند؛ بنابراین معتقدم مردم بخوبی توانستند جلوههای اجتماعی شهدا را معرفی کنند. مثلاً در فتنه 88 که هم احمدینژاد و هم موسوی و کروبی فتنهگری کردند مردم در 9 دی به میدان آمدند و بساط فتنه را جمع کردند. الان هم بحث تحریم و فشارها مطرح است که باز هم مردم با حضور پرشکوه در راهپیمایی 22 بهمن حماسه آفریدند. مردم وسط کار هستند چون هنوز دارند برای ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی شهید میدهند. قصه مردم همچنان ادامه دارد چون آنها به اسطوره بودن شهدا باور دارند.
برای آنکه تأثیرگذاری یاد و نام شهدا تنها در قاب دیوارها یا بر تابلو خیابانها محدود نشود و به عنوان یک یا چند شاخصه مهم در ذهنها بماند چه باید کرد؟
باید ساختارها و فلسفه شهدا را اصلاح کنیم. باید به دفاع مقدس در بُعد تئوریک و فلسفی هم نگاه کنیم.این مهمترین کاری است که باید انجام دهیم. فیلمسازان ما کم
روضه خوانی شهدا را نکردند. یک بار به ابراهیم حاتمی کیا بابت کارگردانی فیلم از کرخه تا راین گفتم تو روضه خوان بچههای شهدا هستی. باید روضه خوانی شهدا را در حوزه شعر و ادبیات و سایر حوزههای هنری و فرهنگی مثل نقاشی داشته باشیم.
ضمن اینکه نیاز است تا جشنواره موسیقی دفاع مقدس داشته باشیم. باید هر سال چندین کنسرت و سمفونی و حتی اپرا درباره جنگ و شهدا برگزار کنیم.
به نظر شما اگر نام و یاد شهدا در جامعه به درستی تبیین شود چه تغییراتی را در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نهادهای اجتماعی، مدیریت خرد و کلان شاهد خواهیم بود؟
شهدا معنا زایی میکنند و معنی هم کنش به وجود میآورد و کنش هم ساختار اجتماعی ایجاد میکند.اصلاً بدون حماسه هیچ کشوری فلسفه ندارد. اگر شیلر نبود که فلسفه آلمانی شکل نمیگرفت.
یعنی بدون حماسه، هیچ فلسفه و ایدهای به وجود نمیآید. از اسطوره حماسه و فلسفه ایجاد میشود موقعی که فلسفه تبیین شود تمام ساختارهای سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی تحت تأثیر واقع میشوند و ساختار اجتماعی بشدت فعال شده و به جلو میرود. به همین دلیل است که دکتر شریعتی گفته است شهید قلب تاریخ است.یعنی این شهادت است که تاریخ را به تحرک در میآورد. بدون شهدا و حماسه آفرینی، تمدن به وجود نمیآید. موتور محرک تمدن ما هم شهدا هستند. البته الان به سرعت به سوی تمدن پیش میرویم. مرحله اول این حرکت همین تولید موشکها و سلاحهای نظامی است. در مرحله دوم هم داریم وارد خودکفایی کشاورزی و غذایی میشویم. مرحله سوم در حوزه صنعت است. در این مرحله بشدت جهش صنعتی خواهیم داشت.
اگر یاد شهدا به درستی تبیین شود ایران در حوزههای نظامی، فرهنگی، اجتماعی سرآمد خواهد شد؛ اما فعلاً دولتهای غربگرا نمیگذارند این اتفاق بیفتد.
نظر شما