حجت میان آبادی
پژوهشگر دیپلماسی آب/
با وجود آنکه سالانه صدها پژوهش، مقاله و طرح مطالعاتی در مورد مسائل و چالشهای آب در کشور انجام میشود، اما نگاهی به خروجی این پژوهشها نشان میدهد که هنوز پاسخ روشن و مشخصی برای برخی از ابتداییترین سؤالات مرتبط با سیاست گذاری آب در کشور در دست نداریم.
برای نمونه، در بحث مدیریت سیل در کشور، یک سؤال ابتدایی که تاکنون بیپاسخ مانده آن است که از بین سازمانها و نهادهای متولی مختلف، «مدیریت (راهبردی) سیل باید در دست چه نهاد یا سازمانی باشد؟»
در این عرصه شاهد آن هستیم که مدیریت راهبردی سیل در کشور به صورت سعی و خطا در بین سازمانها، نهادها و دستگاههای متولی مختلف جابهجا و دست به دست میچرخد.
یک بار وزارت نیرو متولی اصلی مدیریت سیل میشود. سپس، این مسئولیت از وزارت نیرو سلب و به ستاد مدیریت بحران کشور سپرده میشود و پس از مدتی، مجدد این مسئولیت از این ستاد سلب و به وزارت کشور واگذار میشود و سرانجام مجدد به وزارت نیرو برگردانده میشود؛ درحالیکه همچنان نمیدانیم متولی اصلی مدیریت راهبردی سیل در کشور چه نهاد یا سازمان و یا ستادی باید باشد؟ به بیان ساده، در مورد ساختار مدیریت راهبردی سیل، هنوز به یک اجماع علمی و مناسب دست نیافتهایم.
همزمان با سیل های فروردین ماه، مطالب و تحلیل های متعددی در خصوص این رخداد ارائه شده است که متأسفانه دراغلب این تحلیل ها و بررسی ها، از لزوم نقد و بررسی «ساختار مدیریت سیل» در کشور غفلت شده است.
مکرر اشاره کردهام که سیستم های آبی، سیستم های درهم تنیده طبیعی-انسانی هستند که از چهار زیرسیستم تشکیل شدهاند.
1- زیر سیستم طبیعی
2- زیرسیستم انسانی، اجتماعی – اقتصادی
3- زیرسیستم اداری، سازمانی و حقوقی
4- زیرسیستم سیاسی و هیدروپلیتیکی
بخشی نگری و توجه صرف تنها به یک زیرسیستم و غفلت از نگاه جامع با رویکرد کل گرایی در مطالعه و واکاوی سیستمها و زیرسیستم های آبی، می تواند هر مطالعه و تحلیلی را در این زمینه با آسیب و نقصان جدی مواجه کند که این مشکل و مسئله عمدهای است که دربسیاری از مطالعات کشور رخ داده است. این روزها که لزوم بحث تهیه گزارش ملی در مورد سیل های اخیر به درستی توسط رئیس جمهور مطرح شده است، توجه همزمان به هر چهار زیرسیستم مؤثر فوق (مسائل طبیعی، مسائل ساختاری و سازمانی و حقوقی، مسائل اجتماعی و اقتصادی و در نهایت مسائل و مشکلات سیاسی) با رویکرد «کل گرایی» ضروری است. نکته دیگر آنکه سیل اخیر ترکیبی درهم تنیده از مسائل طبیعی-انسانی بود که تقلیل دادن آن تنها به مسائل طبیعی و «قهر طبیعت» یا تمرکز صرف و جزیی بر مسائل انسانی، از جمله خطاهای فاحش مطالعه مسائل سیل اخیر است. در نهایت، نباید فراموش کرد که مدیریت سیل (و همچنین مدیریت خشکسالی) یک «پروسه» است نه یک «پروژه». شاید نگاه پروژه محور به سیل و خشکسالی به صورت خاص و به مدیریت سیستمهای آبی در کشور به طور عام، را بتوان از مهم ترین چالشها و مشکلات مدیریت سیستمهای آبی در کشور بر شمرد که متأسفانه در نگاه بسیاری از مدیران و سیاست گذاران کشور ریشه دوانده است. بدیهی است هر گزارش ملی که از این مسائل غافل بوده و یا در نهایت بخواهد آن ها را به صورت جزیی و با رویکرد «تقلیل گرایی» تهیه و ارائه کند، نمیتواند راهگشای مناسبی برای ریشه یابی و شناخت مسائل و مصائب مدیریت سیل (و همچنین خشکسالی) در کشور باشد.
نظر شما