علیرضا رضاخواه/
نتایج انتخابات اخیر شهرداریها در ترکیه را میتوان یک شوک برای نظام سیاسی این کشور دانست. بر اساس نتایج اولیه منتشر شده، پس از سالها پیروزی حزب عدالت و توسعه رجب طیب اردوغان در چند انتخابات ترکیه، این حزب در انتخابات محلی اخیر در شهرهای اصلی ترکیه صحنه رقابت را به حزب رقیب اصلی خود باخته است.
حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان را میتوان حزبی محافظهکار با گرایشهای عثمانی گرایانه توصیف کرد، که در بیش از یک دهه اخیر توانست جایگاهی ویژه برای خود در تاریخ سیاسی ترکیه بدست آورد. در مقابل، حزب جمهوریخواه خلق که در انتخابات اخیر در شهرهای اصلی به پیروزی رسیده، حزبی سکولار و ملیگرا و پیرو مشی کمال آتاترک است. در دور اخیر انتخابات شهرداریها، در استانبول اکرم اماماغلو از حزب جمهوریخواه خلق موفق شد منصب شهرداری را از دست همحزبی اردوغان، یعنی بنعلی ییلدیریم، درآورد و در آنکارا نیز پس از ۲۵ سال حاکمیت حزب اردوغان بر شهرداری این شهر، این هفته «منصور یواش» از حزب جمهوریخواه خلق عهدهدار این منصب شد. اکنون از آنتالیا، ازمیر و مرسین گرفته تا اسکیشهر و دیاربکر، مردم شهرهای بزرگ با رأی خود از حزب اردوغان روی گردانده و به مخالفان رأی دادهاند. هرچند در برخی از این شهرها اپوزیسیون با اختلاف کم توانسته بر حزب اردوغان پیروز شود اما در هر صورت این پیروزیها روندی است جدید، به گونهای که برخی از تحلیلگران این روزها از پایان دوره اردوغانیسم در ترکیه سخن راندهاند. عدم تحقق دو «دال مرکزی» گفتمان سیاسی اردوغانیسم، یعنی «عدالت» و «توسعه» را میتوان در تحلیل چرایی افول گفتمان اردوغان در شهرهای بزرگ ترکیه مؤثر دانست.
اردوغانیسم یا «دوران اردوغانی» دورهای است که در تاریخ سیاسی ترکیه جایگاهی ویژه دارد. در این دوران رجب طیب اردوغان که از طبقه کم برخوردار جامعه وارد عرصه سیاسی شده بود، توانست به رهبر حزب حاکم، نخستوزیر مقبول و در نهایت به رئیس جمهوری مقتدر بدل شود.در این دوران هم اردوغان و هم ترکیه افتوخیزهای جدیای را پشت سر گذاشتند. اردوغان از شهرداری که حامی طبیعت بود به حاکمی که با ساخت پل سوم بر روی بسفر - که خود در زمان شهردار بودنش بشدت با آن مخالف بود- ساخت فرودگاه جدید و سایر طرحهایی که با نادیده گرفتن عوامل زیستی صرفاً در پی توسعه شهرهای بزرگ بود، تبدیل شد. با این حال با وجود پیشرفت در حوزه توسعه اقتصادی، اردوغان در تحقق توسعه سیاسی ناکام بود.
با سرکوب مخالفان و زندانی کردن روزنامهنگاران منتقد در دوره اردوغان، ترکیه از یک مدل سیاسی برای کشورهای اسلامی به کشوری که «دیکتاتوری خاورمیانهای» دارد، تغییر چهره داد؛ بنابراین برخی معتقدند از منظر توسعه هم دوره اوج و هم روزگار حضیض ترکیه در این دوران جای دارد و این هر دو محصول سیاستهای شخص اردوغان است.
همچنین مفهوم عدالت نیز در این دوره دگرگون شد و امروز شاهدیم که همچنان در ترکیه عدالت مسئلهای حلنشده است. «عدالت» شعاری بود که رهبر مخالفان را همراه خیل طرفدارانش در سال ۲۰۱۷ پای پیاده از آنکارا تا استانبول میکشاند.
در کنار به چالش کشیده شدن دو آرمان اصلی حزب در این سالها، بسیاری از حامیان اولیه حزب عدالت و توسعه نیز به واسطه سیاستهای اردوغان از حزب و شخص او فاصله گرفتهاند. بخشی از بدنه لیبرالهای ترکیه و بعضی چهرههای مارکسیست که در ابتدا از ایدههای این حزب دفاع میکردند، از سال ۲۰۱۳ و بخصوص پس از جریان پارکِ گزی نیز از این حزب فاصله گرفتند. کردها هم که در دوران زمامداری او به بعضی از حقوق درخواستی خود رسیده بودند و با شکلگیری گفتمان صلح، امید به آشتی در ترکیه بیش از همیشه نزدیک به نظر میرسید، با تغییر راهبرد اردوغان و جنگ در مناطق کردنشین، حمایت خود را از او بازپس گرفتند. همچنین برخی از جریانهای اسلامگرا نیز از همین دوره در تکاپو برای جدا شدن از بدنه حزب بودند. زمانی که اردوغان در سال ۲۰۱۴ در شرف رسیدن به ریاست جمهوری بود، با یکی از مهمترین جریانهای اسلامگرای حامی خود یعنی فتحالله گولن نیز دچار اختلاف نظر شد. بنابراین میتوان این گونه گفت که پیام انتخابات اخیر آغاز پایانی برای اردوغانیسم است، مگر اینکه حزب عدالت و توسعه مرزهای سیاست گفتمانی خود را تغییر دهد.
نظر شما