ناهید لالهزاری/
به عقیده مرحوم استاد صفایی حائری، تجلّی نظام اخلاقی اسلام در دعای مکارم الاخلاق اتفاق افتاده است. ایشان در تبیین تفاوت نظام اخلاقی با احکام اخلاقی میگوید نظام اخلاقی اسلام تنها وعظ و دستور و حکم نیست، بلکه با شناختها شروع میشود و با عشقها گره میخورد و به آزادی، توحید، رضا، رضوان، حیرت و تفویض میرسد.
در این نظام و همراه این جریان، احکام اخلاقی که مسائلی از قبیل دروغ نگو، غیبت نکن، دزدی و خیانت نکن و... را در برمیگیرد، قابل اجرا، تحمل و حتی شیرین میشود. عظمت این نظام اخلاقی این است که دستور نمیدهد، بلکه تبدیل میکند؛ با ترکیب شناخت و غرایز و با ترکیب عشق و غرایز، به آنها جهت میدهد و به آنها شکل میدهد.
بخل و ریا و ترس و یأس را تبدیل به گذشت، ایثار، قدرت، انقطاع و آزادی مینماید. توضیح بیشتر اینکه، در نظام اخلاقی اسلام با ترکیب معرفت و احساس و با تمرین و تدریج، آدمی بدیهایش را به خوبیها تبدیل میکند؛ تبدیلی که نتیجه دو عامل ترکیب محبت با احساسات انسانی و معرفت با معارف انسانی است؛ پس نظام اخلاقی اسلام مبتنی بر دو اصل ترکیب و تبدیل است.
به تعبیر استاد، من ریاکارم و میخواهم خودم را نشان دهم، چون نیاز به مقبولیت یک نیاز روانی انسان است؛ حال اگر این معرفت در انسان بهوجود بیاید که چه چشمی سزاوار است که تو را ببیند و چه وجودی ارزش آن را دارد که خودت را به او عرضه کنی؟ این معرفت به بیارزشی چشمها و ناپایداری آدمها و توجهشان، تو را وادار میکند که به خاطر نظر حق، برای کسی و نظری، خودت را عرضه نکنی. ایشان در ادامه میگوید: هنگامی که این شناخت با این احساسها ترکیب میشود، در تو ترس و خوف به وجود میآید. علی(ع) درباره متقین میفرماید: هنگامی که از آنها تعریف میکنی ترس برشان میدارد؛ یعنی ترکیب جدیدی به وجود آمده که مقبولیت و تظاهر و ریا را به خوف تبدیل و به پنهانکاری وادار کرده است.
به عقیده استاد صفایی، این خصلت ممتاز اخلاقیات اسلامی است که میتواند همراه ترکیب، انسان را تبدیل کند و این چنین انسانِ مبدلی که به دگرگونی رسیده، میتواند طالب حضور باشد و در سلوک خود به آداب حضور روی بیاورد و به فقه اسلام گره بخورد.
هنگامی که انسان اصالت را نه به اجزاء (عقل، شهوت، غضب، تخیل و ...) و نه به شرایط داخلی و خارجی، بلکه به ترکیب داد، یک مبنای اساسی برای او پیش میآید که در همه مسائل حتی در مسائل حکومتی، هنر، روان شناسی، تربیتی و... کارگشا خواهد بود و به مقتضای دعای مکارم الاخلاق، معرفت و یقین، محبت و ایمان، نیت و عمل؛ این چهار عنصر با آن چه که داری ترکیب میشوند و تبدیل میکنند. در واقع، شناخت و شهادت تو با محبت و احساس، اساس این ترکیب هستند که تو را پیش میبرند و دعای مکارم الاخلاق، این احکام اخلاقی را در زمینه ترکیب و تبدیل بیان نموده است.
نظر شما