صبا کریمی/
اکران نوروزی امسال نسبت به سالهای گذشته با حواشی و غافلگیریهای بسیاری روبه رو بود. از انتخاب لحظه آخری گزینههای نوروزی تا جنجالها بر سر قیمت نهایی و مصوب شده بلیت سینما، اکران نوروز 98 را کلید زد. اما داستان به همین جا ختم نشد؛ رقابت دو فیلم «رحمان 1400» و «متری شیش و نیم» بسیار تنگاتنگ بود و با وجود اینکه تازه ترین فیلم سعید روستایی برگزیده تماشاگران در جشنواره سی و هفتم فجر بود و همه سینما دوستان منتظر اکران آن بودند اما تا این لحظه در جدول فروش با اختلاف بیش از 6 میلیارد تومان زیر سایه کمدی «رحمان 1400» قرار گرفته است.
کم اقبالی فیلم «غلامرضا تختی» هم از عجایب اکران نوروزی امسال بود. با اینکه این فیلم با تحسین منتقدان، اصحاب رسانه و تماشاگران روبهرو شده بود اما این روزها اکران سردی را پشت سر میگذارد و همین مسئله معادله همیشگی اکران و استقبال مردم به یک فیلم را با پیچیدگی بیشتر و غیرقابل پیشبینی بودن آن مواجه میکند. اما داغترین حاشیه اکران نوروزی به توقف نمایش «رحمان 1400» مبنی بر نمایش نسخه اصلاح نشده برمیگردد. آن هم در حالی که سه هفته از اکران این فیلم در بیش از 140 سالن سینما میگذرد و سازمان سینمایی پیرو انتقاداتی که به محتوای این فیلم به وجود آمده، با بازبینی مجدد نسخه در دسترسش آن را مغایر با آنچه روی پرده است، میداند و هنوز مشخص نیست که سرنوشت این فیلم جنجالی چه خواهد شد.
*سینما برای مردم حکم کلاس درس را ندارد
غلامرضا موسوی، رئیس انجمن تهیهکنندگان مستقل درباره اکران فیلمها و اقبال مخاطبان نسبت به آنها میگوید: اساساً وجه اعظم سینما، سرگرمی است و سینما برای مردم حکم کلاس درس را ندارد. اصل سینما رفتن در همه جای دنیا برای ساخت اوقات فراغت و ایجاد لحظههای سرگرم کننده است. در کشور ما هم مردم به سینما میروند که فیلم خوبی ببینند و حالشان بهتر شود و طبیعتاً براساس نوع علاقهای که دارند فیلم را انتخاب میکنند. ضمن اینکه معتقدم سواد کلاسیک هم در این انتخاب خیلی مطرح نیست؛ امکان دارد یک جراح پس از یک هفته کار سنگین بخواهد فیلمی را ببیند که اوقات خوش و مفرحی برایش فراهم کند و اتفاقاً قرار هم نباشد خیلی به تفکر وادارش کند یا سبب آزار و اذیتش شود.
وی ادامه میدهد: بنابراین سرگرمی عنصر بسیار مهمی است. اما اگر در این میان فیلم خوبی وجود دارد که نتوانسته با استقبال مواجه شود، لازم است علت را در جای دیگری جستوجو کرد. واقعیت این است که این فیلم فاقد قصه است و با وجود اینکه اثر خوبی هم هست اما به کار مستند شباهت بیشتری دارد و نقش قصه در آن بسیار کمرنگ است و طبیعتاً در این شرایط نباید انتظار داشته باشیم تماشاچی که دنبال سرگرمی است سراغ چنین فیلمهایی برود.
*نمیتوان برای مخاطب تعیین تکلیف کرد
این تهیه کننده قدیمی سینما میگوید: با این هم موافق نیستم که برخی از دوستان، مخاطبان را مورد عتاب و خطاب قرار میدهند که چرا به این فیلم توجه نمیکنید و فیلم دیگر را میبینید. این انتخاب مخاطب است و به هیچ کس هم ارتباطی ندارد. منتقد میتواند فیلم را نقد کند اما نمیتواند برای مخاطب تعیین تکلیف کند که چرا یک فیلم را نمیبیند یا تماشای یک فیلم دیگر را ترجیح میدهد. این اصلاً ربطی به منتقد ندارد و باید حتی این پرسش را مطرح کرد که او در چه جایگاهی قرار گرفته که برای مردم و مخاطبان سینما تعیین تکلیف میکند. اما از زاویهای دیگر، اینکه نویسنده، روزنامهنگار و منتقد فیلم را واکاوی کند بسیار درست و اصولی است و حتی میتواند به مخاطبان توصیه و پیشنهاد کند که فیلمی را ببینند اما اینکه برخی از همین دوستان گاهی مواقع مردم را مورد عتاب قرار میدهند، اشتباه است و نباید با مردم این گونه برخورد کرد.
موسوی در ادامه به اهمیت فیلم اشاره میکند و میافزاید: بنابراین هر اتفاقی که در فروش فیلمها میافتد بر مبنای علاقه مردم به سینما است. نکته ای که نباید فراموش کنیم این است که این مخاطب است که فیلم را انتخاب میکند و طبیعتاً زمانی که احساس کند اثری زمینههای تفریح و سرگرمی را برایش فراهم میکند، بیشتر هم از آن استقبال میکند. حال اگر فیلمسازی مانند سعید روستایی باهوش باشد و در عین اینکه مخاطبش را سرگرم میکند، بتواند پیامهایی را هم به او منتقل کند این نقطه ایده آل سینما خواهد بود.
رئیس انجمن تهیهکنندگان مستقل درباره وجود مافیای توزیع، اکران و انحصار آن در دسته عدهای خاص میگوید: شما به کسانی اشاره میکنید که در تولید، توزیع و پخش نظارت دارند اما واقعیت قضیه این است که سینما در همه جای دنیا بر مبنای عرضه و تقاضا پیش میرود. این طور به ماجرا نگاه کنیم که حتی همین کسانی که شما به آنها اشاره میکنید اگر فیلمی داشته باشند که مخاطب آن را نپسندد قطعاً یا آن را اکران نمیکنند یا فیلم را به صورت محدود به نمایش درخواهند آورد و اگر به سوابق حرفهای این افراد مراجعه کنید متوجه این موضوع میشوید. از طرفی دیگر در سینمای جهان کمپانیهای بزرگ فیلمسازی، صاحب سینما هم هستند و پخش کنندههای بزرگ هالیوود زنجیره سینمایی دارند و این جزو ویژگیهای این حرفه است. البته آنجا قانون ضد تراست (ضد انحصار) وجود دارد و اینجا هم همین قوانین طی آییننامه در شورای صنفی اکران وجود دارد، علاوه بر این در سینمای ما در طول سال کسی بیش از یک یا دو فیلم ندارد.
*حرف اول را فیلم میزند نه صاحب آن
وی معتقد است: نکته مهم دیگر این است که معمولاً حرف اول را فیلم میزند نه صاحب آن. به این معنی که اگر فیلم جذابی نداشته باشیم قطعاً مخاطب هم نخواهد داشت. به طور مثال پرفروش ترین فیلمی که در حال حاضر روی پرده است، اگر دست هر تهیهکننده دیگری هم بود میتوانست فیلمش را ایام عید اکران کند و بالاترین فروش را هم داشته باشد. تفاوت اکران یک فرد حرفهای و یک شخص معمولی 10 تا 15 درصد است و واژه مافیا را کسانی که فیلمهایشان برای مردم جذابیت ندارد، میسازند.
موسوی در ادامه میگوید: نمیتوان مردم را مجبور کرد که یک فیلم خاص را ببینند. فیلم اگر جذاب و سرگرم کننده باشد میتواند تماشاگر را جذب کند و مهم این است که چه کسانی میتوانند فیلم جذابتری بسازند. یک فیلمی هست که زمین و زمان برایش تبلیغ میکنند و سالنهای زیادی هم در اختیار دارد اما میبینید که نمیفروشد. بزرگترین اشتباه در مورد این فیلم این بود که نباید نوروز اکران میشد.
*نباید کاری خلاف مقررات انجام داد که سلب اعتماد شود
محمد قاصد اشرفی، رئیس هیئت مدیره انجمن سینماداران نیز درباره اتفاقات اخیر پیرامون توقف اکران «رحمان 1400» میگوید: وزارت ارشاد متولی سینما است و زمانی که طبق قوانین پروانه نمایش از ارشاد اخذ میشود و نسخه اصلاح شده مورد تأیید آن نهاد در اختیار صاحب فیلم قرار میگیرد، نباید کاری خلاف مقررات انجام داد که سلب اعتماد شود بلکه باید همان نسخهای که وزارت ارشاد تأیید میکند و براساس آن پروانه نمایش فیلم را صادر میکند، به سینماداران تحویل داده شود. به نظرم این کار درستی نیست که نسخه اصلاح نشده را در سالنهای سینما اکران کنند. از طرفی دیگر مدیران سالنها از کم و کیف فیلم مطلع نیستند و در جریان قسمتهای اصلاحی نیستند و براساس اعتمادی که به صاحب فیلم دارند، آن را نمایش میدهند و در اینجا سالندار نقشی در این تخلف ندارد و براساس حوالهای که از طریق شورای صنفی صادر میشود فیلم را نمایش میدهد.
وی ادامه میدهد: متأسفانه وضعیتی که در مورد فیلم «رحمان 1400» پیش آمده ما را دچار سردرگمی شدیدی کرده است، از این نظر که یکباره جلوی این فیلم را گرفته اند و طبق نامهای که به دست ما رسیده عنوان شده است که در دو سالن نسخه اصلاح شده به نمایش درنیامده است، در حالی که باقی سینماها این گونه نبوده است. به طور مثال در سینمای من نسخه اصلاح شده فیلم به نمایش درآمده است و در واقع نسخه اصلاح نشده در چند سالن محدود بوده است اما مشکل اینجاست که این وضعیت مدیران سالنها را در مقابل مخاطبان قرار داده که به نظرم روش درستی نبوده است.
*نظارت درست وجود ندارد
قاصد اشرفی درباره منزوی شدن برخی آثار سینمایی در نتیجه مافیای اکران میگوید: ما نباید از این مسئله غافل شویم؛ اتفاقی که شاید در نهادهای دیگر کشور هم وجود داشته باشد. اگر نظارت درست صورت بگیرد میتوان تا حدودی این وضعیت را کنترل کرد و به طبع آن ضرورت دارد افرادی که در این چرخه هستند را مورد نظارت قرار داد. چرا که اگر افرادی که در این فضا هستند کارشان را درست انجام دهند این اتفاق هرگز نخواهد افتاد. در حقیقت باید یک عدالتی در نمایش فیلمها ایجاد شود و همه افرادی که در چرخه پخش، سینماداری، تولید و... فعالیت میکنند نباید بر مبنای منافع شخصی، دیگران را از حیز انتفاع ساقط کنند.
وی در پایان میگوید: اما متأسفانه میبینیم که این اتفاق وجود دارد اما معتقدم به صورت عمدی این اتفاق نمیافتد و از آن دست مواردی است که نمیتوان کاملاً آن را رد یا تأیید کرد. شاید افرادی باشند که به قوانین جاری موجود پایبند نباشند و منافع شخصی خود را در نظر بگیرند که از انصاف به دور است.
نظر شما