زهره کهندل/
فیلم سینمایی «منطقه ممنوع پرواز» در ژانر ماجراجویانه و نوجوانانه ساخته شده و داستان سه نوجوان ۱۳-۱۲ ساله را روایت میکند که در گوشهای از کشور در حال انجام کاری هستند، در این مسیر مشکلاتی برایشان ایجاد میشود و همین موجب درگیری میان آنها و بعضی از افراد میشود و قدم به قدم متوجه مسائلی میشوند.
فیلم پر از هیجان و تعقیب و گریز است، لوکیشنهای متعدد و لحظههای جذابی دارد که مخاطب نوجوان را درگیر میکند. این فیلم به کارگردانی امیر داسارگر و تهیهکنندگی حامد بامروت، محصول دفتر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است. این فیلم که یکی از غایبان جشنواره ملی فجر بود، این روزها در بخش بازار جشنواره جهانی فجر حضور دارد. کارگردان «منطقه پرواز ممنوع» درباره دلیل رونمایی فیلم در بخش «بازار» جشنواره جهانی و عدم ارائه آن به بخش ملی و یا جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان گفته بود: «برای بخش ملی جشنواره فجر تا نسخه فاین کات بدون صداگذاری را رساندیم و هیئت انتخاب هم فیلم را دیدند اما اعلام کردند که در فهرست نهایی بخش نگاه نو رتبه هفدهم را کسب کرد و موفق به ورود به جشنواره نشد. امیدواریم در جشنواره فیلمهای کودکان هم اتفاق خوبی برای فیلم بیفتد تا به واسطه آن بتوانیم اکران خوبی برای فیلم داشته باشیم». به بهانه پخش این فیلم در بازار فیلم جشنواره جهانی فجر با کارگردان آن گفتوگو کردیم که میخوانید:
فیلم شما سال گذشته در جشنواره فیلم فجر شرکت داده نشد اما در بازار فیلم جشنواره جهانی فجر به نمایش درآمد، بازخوردهای اکران را چطور دیدید؟
فیلم برای دیده شدن ساخته میشود و هر رویداد فرهنگی که تحت لوای جمهوری اسلامی برگزار شود، علاقهمند به حضور در آن هستم. به خاطر همین دو اکران خوب و استاندارد که در جشنواره جهانی فیلم فجر داشتیم، خیلی خوشحالم.
چون این فیلم برای گروه سنی نوجوانان ساخته شده است، در این دو اکران مخاطب نوجوان هم داشتید؟
مخاطبان نوجوان فیلم بسیار محدود بودند چون در اکرانهای جشنواره هم محدودیتهایی وجود دارد. خوشبختانه بازخورد خوبی را شاهد بودیم بویژه اینکه تماشاچیان، افراد متخصص و اهالی سینما بودند. چند نفر از کسانی که فیلم را دیدند به من گفتند این فیلم حتماً در جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان دیده میشود. به نظرم این جشنوارهها، راه مهمی برای معرفی فیلمها و نوید گرفتن در اکران آنهاست. امیدوارم دیده شدن این فیلم در جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان برای اکران آن به ما کمک کند. معمولاً فیلمهایی که در این جشنواره جایزه گرفتند در اکران هم موفق بودند.
چرا سراغ سینمای نوجوان رفتید؟
در چند سالی که فیلم میسازم حدود 10 عنوان فیلم کوتاه و نیمه بلند دارم و فقط یکی دوتایشان با کودک و نوجوان ارتباط دارد اما دلیلش خیلی پیچیده نیست. سه سال پیش مطالعاتی را در عرصه مدافعان حرم انجام میدادیم که از دل آن پژوهشها، با ماجراها و خانوادههایی آشنا شدیم که در یکی از آن خانوادهها، رابطه پدر و پسری شدیدی وجود داشت و از قضا، پدر خانواده شهید میشود، پس از این اتفاق نتوانستم روی این موضوع کار نکنم و به سمت آن کشیده شدم. پس از دو سال توانستیم فیلم را تمام کنیم. این طور نبوده که بگویم سینمای کودک و نوجوان برایم مسئله بوده است که در این گونه فیلم بسازم، من در این فضا قرار گرفتم و اتفاقات خوبی رخ داد. البته به ماجرای مدافعان حرم در این فیلم بسیار کم پرداخته شده و قرار نیست که فیلمی در حوزه سینمای جنگ را نشان دهیم بلکه قصه پسر نوجوانی روایت میشود که پدرش نیست.
چرا فکر کردید که این سوژه برای سینمای داستانی، میتواند سوژه جذابی باشد؟
اتفاقی که با آن روبهرو شدم فقط نقطه شروع کار من بود، این طور نبود که قصهای از دل یک ماجرای مستند بیرون بیاید بلکه آن اتفاق، اتمسفر و موقعیت فیلم است. من قصهای برای یک فیلم داستانی نوشتم. در واقع قصه فیلم از ماجراهای روز جامعه بیرون میآید.
قهرمانهای این قصه نوجوانهای 13 ساله هستند، چرا فیلمسازی و پرداختن به دغدغه بچههای دهه هشتادی مهم است؟
در پاسخ به این پرسش نمیخواهم تئوری صادر کنم یا در مقام یک کارشناس صحبت کنم اما مسائل فرهنگی در حوزه سینما نیاز به بازنگری جدی دارد. تردیدی نیست که برای نوجوانان و آیندهسازان کشور باید محصول فرهنگی تولید شود تا رشد پیدا کنند و راهش این است که فضایی در عرصه مدیریت فرهنگی به وجود بیاید که آدمها دوست داشته باشند در آن حوزه کار کنند، اکنون سینمای ما چنین فضایی را ندارد. من اسم خودم را فیلمساز کودک و نوجوان نمیگذارم و مشخص نیست که فیلمهای بعدیام در این حوزه باشد اما میبینم که به عدهای از فیلمسازان این حوزه توجه نمیشود و فیلمهایشان بسیار مهجور است. همین میشود که سال به سال فیلمهای کودک و نوجوان کمتر میشود. ضمن اینکه برخی فیلمهایی که برای کودک و نوجوان ساخته میشود بین مسائل نوجوانان و بزرگسالان سرگردان هستند و نیمی از فیلم به مسائل بزرگسالان میپردازد. بهبود این شرایط نیاز به مدیریت فرهنگی قوی و واحد دارد. پرسش اصلی اینجاست که فیلمهای کودک و نوجوان چقدر فیلمهای بهروز و مماس با مسائل امروز نوجوانان هستند؟ این فیلمها چقدر میتوانند بچهها را از مسائل روزمرهای که بزرگترها گرفتار آن هستند، عبور بدهند و به بزرگ فکر کردنشان کمک کنند؟ این اتفاق در مدل فرهنگی باید رخ بدهد و نیاز به فضاسازی مناسب دارد. در همین رهگذر میزان توجهات به جشنواره فیلم فجر را با جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان مقایسه کنید، میبینید که چقدر روی جشنواره فجر، هزینه میشود و تبلیغات برایش وجود دارد.
کار کردن با یک بازیگر حرفهای مثل هادی حجازیفر چطور بود؟
حضور هادی حجازیفر در این کار لطف و خواست خدا بود. کار کردن با بازیگران چهره و شناخته شده سینما شرایط خاص خودش را دارد، البته همکاری ما طولانی مدت نبود. حضور هادی حجازیفر فیلم ما را دلچسبتر کرده است و امیدوارم به اکران ما کمک کند.
چه شد که هادی حجازیفر پیشنهاد بازی در کار شما را به عنوان یک کارگردان فیلم اولی قبول کرد؟
چرا قبول نکند! متأسفانه این اتمسفر در فضای سینمایی وجود دارد که برخی بازیگران بازی در کارگردان فیلم اولی را قبول نمیکنند در حالی که باید از عکس ماجرا تعجب کرد. گاهی به بازیگری زنگ میزنید و میگوید که من فیلم جنگی یا فیلم کودک و نوجوان بازی نمیکنم. این پاسخها تحت تأثیر فضاهای غلط است. عدهای پیش از اینکه فیلمنامه را بخوانند، تصمیم میگیرند ولی وقتی یک فیلمنامه و گروه خوب داریم، چرا یک بازیگر پیشنهاد بازی را قبول نکند؟ البته هادی حجازیفر بازیگری است که کارهای زیادی به او پیشنهاد میشود و با وجود مشغلههای فراوانی که داشت، همین که قبول کرد در فیلم ما بازی کند برای ما بسیار مهم و ارزشمند بود.
برخی از بازیگران هم نسبت به مضامینی همچون دفاع مقدس یا مدافعان حرم، گارد دارند و حاضر به حضور در چنین فیلمهایی نیستند؟
متأسفانه یکسری قوانین نانوشته در سینمای ایران به وجود آمده است که عدهای از بازیگران چنین واکنشی را دارند. گاهی میبینیم بازیگری به خاطر بازی خوبش در یک ژانر خاص دیده میشود و آن قدر روی او فشار میآورند که تو کلیشه شدی و به تکرار افتادی که مجبور به تغییر ژانر میشود و ممکن است در آن حوزه جدید، موفق هم نباشد در حالی که این اتفاق در سینمای جهان، حسن است که یک بازیگر در یک ژانر خاص، خوب بازی میکند. این گزارههای غلط و قوانین نامعقول در سینمای ایران به وجود آمده که ممکن است آینده کاری یک بازیگر را تهدید کند. این گزارههای غلط، انجام کار متفاوت و جدید را در سینما سخت میکند، گویی که برای موفقیت باید وارد الگوهای مشخص و از پیش تعیین شده بشوید.
برای ساخت این فیلم با چه مشکلاتی روبهرو بودید؟
ساخت یک فیلم بلند نوجوانانه آن هم در کوههایی با فاصله 800 کیلومتری از تهران، کار سختی است ولی نتیجه کار، همه سختیها را برایمان لذتبخش کرد. این فیلم زاده مدرسه سینمایی عمار است و امیدواریم که در آینده شاهد خروجیهای بیشتر و بهتری از این مجموعه آموزشی پژوهشی باشیم.
برش: تردیدی نیست که برای نوجوانان و آیندهسازان کشور باید محصول فرهنگی تولید شود تا رشد پیدا کنند و راهش این است که فضایی در عرصه مدیریت فرهنگی به وجود بیاید که آدمها دوست داشته باشند در آن حوزه کار کنند، اکنون سینمای ما چنین فضایی را ندارد
نظر شما