در وهله اول یاد آن سرهنگ ارتشی افتادم که در مقابل آن پیرزن هموطن خم شد تا بتواند پا بر کمر او گذاشته و سوار خودرو شود یا آن سردار سپاهی که با سر و صورت گلی، بیل به دست در حال تخلیه گل و لای از منزل هموطنان سیل زده بود.
عصر جمعه جلوه دیگری از مردمی بودن نیروهای نظامی و انتظامی کشور را به چشم خود رؤیت کردم و بیانصافی دیدم که از اهالی رسانه باشم و این تصویر زیبا را برای مردم به نمایش نگذارم. پس امروز که فراغت حاصل شد، دست به قلم شدم تا از نوع دوستی که یک افسر و یک سرباز پلیس راه رقم زده بودند، برای مخاطبان عزیز قدس بگویم. راستش زمانی که از خودرو پیاده شدم و دوربین را آماده کردم و از دور شروع به گرفتن عکس شدم، در ابتدا با مخالفت نسبتاً شدید افسر جوان مواجه شدم که «نگیر آقا، عکس نگیر ...» اما بعد برایش توضیح دادم از اهالی رسانه هستم و اجازه گرفتم که این موضوع را برای آشنایی هر چه بیشتر مردم با زوایای پنهان خدمت رسانی نیروهای نظامی و انتظامی و نیز نوع دوستی و خدمت به مردم این نهادها، نشر میدهم.
در ادامه از سروان اسکندری پرسیدم هدف شما از اینکه نایلون دست گرفتید و کنار جاده را از زباله ها تمیز میکنید، چیست؟ که در جوابم می گوید: «اعتقاد دارم جدای از حفظ محیط زیست و کمک به داشتن محیطی سالم و تمیز، اگر پارکینگهای کنار جادهها تمیز باشد، رانندههای عبوری زمانی که احساس خستگی میکنند وقتی به پارکینگ تمیزی برسند رغبت میکنند و میایستند اما اگر پارکینگ کنار جاده کثیف و مملو از زباله باشد، شاید آن راننده با وجود خستگی و خوابآلودگی نایستد و تا رسیدن به پارکینگ بعدی، اتفاق ناگواری بیفتد و جان یک یا چند نفر به مخاطره بیفتد». بعد از شنیدن این پاسخ خوب و منطقی، دیگر جز گفتن احسنت و خداقوت، مطلب دیگری به ذهنم نرسید و خوشحال از رؤیت این صحنه زیبا و ثبت آن، محل را ترک گفتم.
همه ما پلیس راه را با برگههای جریمهاش میشناسیم اما امروز این مطلب را نوشتم تا بگویم شاید همه ما روزی برای انجام تخلف رانندگی، پیه جریمه افسر پلیس به تنمان خورده باشد، اما خوب است بدانیم در کشوری زندگی میکنیم که پلیساش، شاید طبق وظیفه ذاتی و نیز برای نظمدهی، آشکارا جریمه میکند، اما دور از چشم مردم به سلامت تکتک شهروندان میاندیشد و کاری که حتی وظیفهاش نیست را در نهان انجام میدهد. خداقوت به تو و همه نیروهای انتظامی و نظامی خوب ایران عزیز.
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما