علی محمد مودب/
مهمترین تهدید هر اجتماعی مشکلات ارتباطی است. اینکه ما بلد نیستیم حرف بزنیم به ظاهر چیز سادهای است، ولی همین موضوع ساده یکی از مهمترین بحرانهای بشری است.
در عصر ما فرصت «دیدار حضوری» بسیار کم شده است. آدمها کمتر همدیگر را میبینند و اگر هم میبینند فرصت کافی برای برقراری یک ارتباط شایسته و بایسته ندارند. این است که حرفها ناگفته و ناشنیده میمانند و هر چه میبینیم بغضهایی است که بلاوجه است اما هست.
این مشکل در خانوادهها و مدرسهها و ادارهها وجود دارد و بین جریانهای مختلف اجتماعی هم همین مشکل جدی است. آدها حتی وقتی کنار هم هستند حرف همدیگر را درست متوجه نمیشوند و هر تصویری را با هزار و یک سایه میبینند. این است که تصویری که هر کسی از جهان دارد تصویر خاص اوست. هر جمع و اجتماعی برای اینکه کارش پیش برود نیاز به وحدت کلمه دارد؛ یعنی همه باید به درکی نزدیک از واقعیتها برسند و در این شرایط است که میتوانند کاری از پیش ببرند. چون درک مشابه موجب میشود که توانهای آنها همافزایی پیدا کند. ولی سایهها مانع ادراک نزدیک به هم هستند و مدام آدمها را از هم دور میکنند. در کشورهای آن سوی آبها مشاوره و آموزشهای ارتباطی متولی این است که آدمها را به همسازی و همراهی با جمع برساند و این نظامها از طرف مردم پذیرفته شدهاند. دوستی داشتم که سه دهه در ایران زندگی کرده بود، ولی به محض رفتن به غرب بلافاصله مشاوره جزئی از زندگی او شده بود. لابد درست نیست که عین همین نسخه را برای دیگران تجویز کرد، ولی به هر حال این ناهماهنگیها و سوءتفاهمها منجر به اتلاف انرژی مردم ما میشود. تا وقتی رهبرانی مورد تأیید همه در طبقات مختلف اجتماع حضور دارند، انرژی طبقات مختلف همافزایی دارد. ولی شبکههای اجتماعی با ایجاد ساختارهای جدید ارتباطی، بحران رهبری اجتماعی ایجاد کردهاند و دیگر واقعاً در حوزه روابط اجتماعی سنگ روی سنگ بند نمیشود. هر کسی به تنهایی داعیه رهبری دارد و خودش امت خودش است! این وضعیت مهارگسیخته رهبری و پیروی منجر به انهدام شبکههای سنتی میشود و توانهای جامعه را دچار صورتبندیهای لحظهای میکند. اتفاقی که موجب میشود مهار جریانهای اجتماعی هر 24 ساعت در دست امام تازهای از سلسله ستارگان برساخته شبکههای اجتماعی، سلبریتیها و... باشد. نکته دردناکتر این است که قواعد ارتباطی و مراجع معتبر تحلیل و معناسازی، اعتبار خود را به سرعت از دست میدهند. هوشیاری در فهم و رصد آنچه بر ما میرود حداقل کاری است که به کار ما خواهد آمد و ما را از بحرانهای آینده نجات خواهد داد.
نظر شما