تحولات منطقه

تهیه کننده «هزار راه نرفته» که سابقه طولانی و موفقی در میان برنامه های خانواده محور و ترکیبی دارد، از دلایل وقفه چندین ساله در ساخت این برنامه و حضور دوباره تیمش به تلویزیون می گوید.

نبود حامی مالی و نگاه سلیقه‌ای مدیران «هزار راه نرفته» را متوقف کرد/ با برنامه‌های جدید بازگشتیم
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

 سال 81 بود که «هزار راه نرفته» به تهیه کنندگی ناهیدسادات شریفی در قالب یک برنامه ساختارشکن و جنجالی پا به تلویزیون گذاشت و با محوریت خانواده و ازدواج رویکرد تازه و متفاوتی را به فضای پرمخاطب رسانه ملی تزریق کرد. ادامه دار شدن این برنامه در پنج فصل متوالی و طی دهه گذشته نشان از این داشت که «هزار راه نرفته» مسیر خود را به درستی پیموده و توانسته آن گونه که باید موثر باشد اما در انتهای فصل پنجم که سال 88 روی آنتن رفت، ساخت و تولید آن متوقف شد و این روزها پس از وقفه ای ۱۰ ساله فصل ششم آن با ساختاری جدید از شنبه هفته جاری روی آنتن شبکه دو سیما رفته است.

محور اصلی «هزار راه نرفته» خانواده است که با حضور کارشناسان و اساتید دانشگاهی به موضوعات مربوط به روابط والدین با نوجوانان و تأثیر آن در آینده زندگی مشترک آنها، شاخصه‌های انتخاب صحیح همسر، حل مسئله و مدیریت بحران، کنترل هیجانات، مدیریت طلاق و زندگی پس از آن و … می‌پردازد. ناهیدسادات شریفی پس از سال ها دوری از تلویزیون اطلاعات تازه ای درباره سری جدید این برنامه به خوانندگان قدس می دهد.

خانم شریفی برنامه «هزار راه نرفته» در زمان خودش یکی از بهترین برنامه های ترکیبی و خانواده محور تلویزیون بود اما در حالی که بازخوردهای خوبی از مخاطبانش می گرفت تولیدش متوقف شد. به آن سال ها بازگردیم، چرا علیرغم اقبال این برنامه تولید آن ادامه پیدا نکرد؟

یکی از دلایل این وقفه نیاز خودم مبنی بر فاصله گرفتن از برنامه به لحاظ زمانی بود. از سویی دیگر آن زمان با تغییرات مدیریتی در سازمان هم مواجه بودیم، طبیعتا هر مدیری دیدگاه های مختص به خودش را دارد و ممکن است فردی نسبت به یک برنامه اقبال قلبی داشته باشد و یک مدیر دیگر نوع متفاوتی از موضوعات و سوژه ها برایش مهم باشد. البته فارغ از این موارد، این وقفه در تولید برنامه یک علت عمده دیگر هم داشت که طی این چند سال نمود آن بیشتر مشخص شده و آن هم وجود اسپانسر برای برنامه ها بود. همانطور که می دانید هر برنامه ای باید با اسپانسر تولید می شد و قاعدتاً من نمی‌توانستم سراغ آن بروم چرا که اگر قرار بود برنامه یک حامی خاص داشته باشد باید ملزم به اجرای تعهداتی می شدیم که از عهده این برنامه خارج بود. «هزار راه نرفته» مستقل از هر نوع وابستگی به یک طرز فکر خاص، راه خود را ادامه می داد و من تمایلی به تغییر این استراتژی و از دست دادن استقلال برنامه نداشتم. در واقع ما به دنبال این بودیم هر مسأله‌ای را که مطرح می‌کنیم برپایه استدلال باشد و برای آن راه حل ارائه دهیم و طبعاً این استقلال لازمه کار ما بود. ضمن این که اساساً پیدا کردن اسپانسر هم در نوع خود کار دشواری است و یک تهیه کننده برای پیدا کردن آن نیازمند مهارت‌های خاصی است که من نداشتم.

آخرین فصل از این برنامه مربوط به سال 88 است. با توجه به این توضیحات، داستان شروع دوباره برنامه چه بود؟

بازگشت دوباره ما در واقع با حمایت مالی و اولیه شورای اجتماعی کشور اتفاق افتاد که مایل بودند در حوزه طلاق حامی برنامه «هزار راه نرفته» باشند. سازمان صدا و سیما این بار خیلی اصرار داشت که برنامه «هزار راه نرفته» ساخته شود و خودشان با من تماس گرفتند و خواستند تولید دوباره این برنامه را کلید بزنیم.

نسبت به دوره های قبلی چقدر با تغییر ساختاری برنامه مواجه خواهیم بود؟

ببینید برنامه در این دوره خیلی جدید و متفاوت شده است. همانطور که از نام برنامه های ترکیبی مشخص است این شکل برنامه ها یک ساختار معلوم، معدود و محدودی دارد. اما این ساختار مشخص به آن معنا نیست که برنامه «هزار راه نرفته» مانند قبل است و تغییری نکرده، بلکه شکل و شمایل و بخش های این برنامه بسیار متفاوت شده است. به طور مثال ما گفت‌وگو با مواردی که دچار اختلافات خانوادگی شدند را همچنان در برنامه داریم اما این بخش فقط یک سوم برنامه را شامل می شود و دو سوم دیگر برنامه به شیوه‌های مختلف طرح موضوع از قبیل آشنایی و انتخاب همسر برمی گردد که فرم ساختاری آن هم تفاوت کرده است. ما این بار خانواده‌هایی را در این برنامه داریم که به دلیل اختلافاتشان وارد دادگاه ها و محاکم قضایی شدند، اما با جلسات مشاوره به زندگی زناشویی خود بازگشتند و در حال حاضر نیز چند سالی است که با رضایت زندگی می کنند.

خانواده های دیگری هم هستند که موضوع آنها در قالب و شکل متفاوتی مطرح می شود؛ آنها هم مانند همه مردم دچار مشکل شده اند و با مسائل مختلفی درگیر هستند اما با درایت خود و کمک‌های مشاوره مسأله را حل و فصل کرده و به هیچ دادگاهی هم مراجعه نکردند بلکه مشکلات را به شیوه ای که عنوان خواهیم کرد از میان برداشتند و سال‌هاست با خوشبختی زندگی می‌کنند. این بخش هم در نوع متفاوتی ارائه شده است. شاید یک تمایز آشکار این برنامه نسبت به برنامه قبلی این است که مجری را حذف کردیم و در گفت وگو با کارشناسان و خانواده های موفق مجری حضور ندارد و فقط در موارد اختلافی من به شخصه با آنها گفت و گو خواهم کرد. آیتمی هم به نام والد و نوجوان داریم که در گفت و گوی والد همجنس و غیر همجنس با فرزند نوجوانشان تأثیر روابط آنها در موفقیت زندگی آینده شان را نشان خواهیم داد، این قسمت هم فاقد مجری است.

تسلط و تاثیر فضای مجازی بر زندگی مردم انکار ناپذیر است. نمونه آن حضور اینفلوئنسرهای اینستاگرام است که برای مردم تبدیل به الگوهای رفتاری شدند. چقدر با این شکل از پیشروهای اجتماعی که بعضاً فاقد تخصص در امور زندگی هستند موافقید؟

واقعیت این است که هر تحول یا نوآوری با خود آسیب‌هایی هم به همراه دارد. به این معنی که این فضا با یک الزاماتی روبروست و می تواند حاشیه هایی هم به همراه داشته باشد که باعث شود مردم از متن فاصله بگیرند. شاید بتوان این ایراد را متوجه متولیان و رسانه های فرهنگی دانست که در وهله نخست مردم را نسبت به آسیب های رسانه های جدید آگاه نکرده اند.  فضای مجازی هم نمونه بارز آن است که در زمان مناسب آموزش های لازم درباره آن داده نشد.  به نظرم رسانه های معتبر و متولیان فرهنگی بایستی اساس و پایه فرهنگی و اجتماعی همه محصولات فرهنگی را آماده و فراهم کنند.

البته باید یک بخشی را هم به خود مردم سپرد. ما یک اصل روشن و واضح داریم که می گوید شنونده باید عاقل باشد. مردم در هر سطحی از تخصص، سواد و تجربه با هزاران پیامی که به طرق مختلف به آنها می رسد مواجه می شوند. ما که نمی توانیم مانع رسیدن آن پیام ها باشیم. بلکه باید سطح هوشیاری خودمان را بالا ببریم. گاهی اوقات ما از یک شایعه چنان فریب می خوریم که مسیر زندگیمان در کوتاه یا بلند مدت دچار تغییر می شود و این مسئله کاملا به خودمان بستگی دارد که اطلاعات پیش رویمان را ارزیابی کنیم. بنابراین همه ما باید شنونده عاقلی باشیم، آنها را نقد کنیم و کم کم نحوه استفاده از این ابزارها را هم یاد می گیریم.

این روزها جامعه نسبت به سال هایی که «هزار راه نرفته» روی آنتن می رفت تفاوت معناداری پیدا کرده است. به نظرتان این برنامه هنوز هم قدرت مرجع بودن خود را خواهد داشت؟

اگر بخواهیم خوش بینانه به تفاوت های امروز جامعه و حضور فضای مجازی بنگریم، می بینیم که بالاخره جامعه هم بیکار نمانده و رسانه های جمعی از جمله روزنامه ها، مجلات، تلویزیون و همه نهادهای معتبر فرهنگی کار خودشان را انجام می دهند و به مردم آگاهی می رسانند. امیدوارم ما و همه کسانی که در رسانه ها هستند بتوانیم سطح علمی و آگاهی صحیح را در مردم بالا ببریم و مردم همه چیز را نپذیرند و خودشان مسائل را نقد کنند، خلاق باشند و درست انتخاب کنند. امیدوارم به جایی برسیم که همه این توانایی را داشته باشیم و ما هم در این راستا همه تلاش خود را خواهیم کرد.

انتهای پیام/ 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.