یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی مربوط به کودکان و نوجوانان، ورود زودهنگام آنها به کار و فعالیتهای اقتصادی است که آنان را از تحصیل، بازی و تفریح محروم میکند و فرآیند رشد طبیعی آنان را مختل میسازد.
آنچه ما با آن روبرو هستیم پدیده کودکان خیابانی است که دارای خانه و خانواده هستند ولی بیشتر وقت خود را به کار و یا پرسه زنی در خیابان های شهر می پردازند. برخی از این کودکان که تحت تاثیر فشارهای طاقت فرسای اقتصادی هستند، به میل و رغبت خود برای کمک به خانوده و برخی نیز تحت تاثیر اجبار و الزام های والدین و بزرگ ترها به کار کردن درخیابان روی می اورند.
آنان با محرومیت از تحصیل به اشتغال در مشاغل کاذب داوطلب می شوند.از طرفی حمایت از کودکان کار به عنوان قشری آسیبپذیر امری ضروری است هر چند که فعالیتها و تلاشهای بسیاری برای ساماندهی کودکان کار در کشور صورت گرفته و انجمنهای حمایت از کودکان کار با پیریزی انواع برنامهها و طرحهای ویژه تلاش کردهاند تا کودکان کار را شناسایی و زمینه فراهم کردن امکانات و تسهیلات و بهره مندی از حداقل نیازها برای این کودکان را فراهم کنند اما آنچه مسلم است تمام انواع کار کودک به خصوص بدترین اشکال آن باید ریشهکن شود چرا که کار کودک نه تنها بنیان طبیعی و حقوقی انسانی را پایمال میکند بلکه تهدیدی جدی برای آینده اجتماعی و رشد و پیشرفت اقتصادی محسوب میشود. برای حل مشکلات کودکان کار، باید سیاستهای خانوادهمحور را برای حمایت از کودکان کار دنبال نمود، زیرا وقتی خانوادهای به دلیل فقر چارهای جز کار کودک ندارد، نمیتوان به حل معضل کودکان کار امیدوار بود.وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی وظیفه اشتغالزایی برای خانواده کودک، سازمان تامیناجتماعی وظیفه پوشش درمانی، هلالاحمر وظیفه تامین خدمات حمایتی و انساندوستانه، آموزش و پرورش وظیفه آموزش کودکان را بر عهده دارد.کودکان کار قبل از اینکه نتیجه سیاستها و کمبودهای فضای کسب و کار باشد عمدتا نتیجه بی تفاوتی و سهم ناپذیری جامعه است.
متاسفانه کودکان کاری که به منظور کسب درآمد به فعالیتهای تولیدی، خدماتی یا مشاغل کاذب روی میآورند، از بسیاری از حقوق اولیه انسانی، حق آموزش و تحصیل باز میمانند، سلامت جسمی و روانی این کودکان به شدت در معرض انواع آسیبها و خشونتهای جسمی و حتی جنسی قرار میگیرد و در آینده با افسردگی، سوء تغذیه و انواع بیماریهای روحی و جسمی مواجه میشوند.
مهمترین وظیفه دولت در این خصوص ایجاد حق هویت برای کودکان، صدور کارت شناسایی و اجازه تحصیل در مدارس است که شاید بتوان گفت بیشترین فعالیت برای هویت دار کردن کودکان فاقد مدارک هویتی و شناسنامه در استان طی سالهای اخیر به همت شورای تامیناستان و شورای تامین و اداره کل ثبت و احوال استان و در اقدامی بینظیر که در تاریخ خدمات استان ثبت و در اینده نیز مطمینا یادگار فوق در کاهش اسیبهای اجتماعی و بزهکاریها موثر خواهد بود ، بی آنکه از این بعد و منظر منعکس گردد اما مطمینا بزرگترین خدمت به کودکان کاری که فاقد شناسنامه بودند ، خدمت دلسوزانه و جهادی اخیر دولت و شورای تامین در استان در هویت دار نمودن انان و تسهیل شرایط تحصیل برای نامبردگان بوده است .
موسسات و کانونهایی که وظیفه حمایت از کودکان را بر عهده دارند، برای ساماندهی وضعیت آنان باید در کنار نهادهای دولتی قرار گیرند و با انسجام قطعی و کنار نهادن اختلاف نظرها در صدد رفع مشکل باشند.یکدستی فرهنگی مردم در شهرهای مختلف میتواند در جمع آوری و ریشه کن کردن تکدیگری در کشورعامل بزرگ و اساسی به حساب آید.حضور مؤثر و کارآمد سازمانهای مردمنهاد برای تغییر وضعیت کودکان در وضعیت دشوار بخشی از ضرورتهاست. با این حال، تأکید میکنند نحوهی صحیح و مناسب خدماترسانی به گروههای هدف و داشتن نگاهی سیستمی و جامع به موضوع مهم است.رویکرد بخش دولتی در حل این مساله، رویکرد کلیدی است. دولت از یک سو با تقویت اقدامات و مکانیزمهای نظارتی با موارد نقض قانون کار و استثمار کودکان به طور جدی مقابله میکند و از سوی دیگر با تدوین سیاست ها و اقدامات حمایتی به بهبود هر چه بیشتر فعالیتها و اقدامات نهادهای ذیربط از جمله سازمان بهزیستی و کمیته امداد در حوزه کار کودکان، کمک میکند که علی رغم اینکه طی سالیان اخیر حجم خدمات بهزیستی و کمیته امداد در کنار سایر ماموریتهای سازمانی ایندو نهاد حمایتی در خصوص کودکان کار گسترش یافته و مطلوب تر گردیده اما میطلبد خیرین و فعالین اجتماعی و سازمانهای مردم نهاد در کنار سایر مردم موضع فعالتر و تخصصی تری به کودکان کار داشته باشند.رویکردی که باید توسط سازمانهای مردمنهاد در این راستا بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد، رویکرد توانمندسازی است. تلاش عمده این شیوه با الهام گرفتن از تجربیات موفق ، ایجاد قابلیتها و ظرفیتهای لازم در کودکان و خانوادهها و جوامع محلی برای استفاده از توانمندیهای خود در حل مشکلات و نیازها و مقابله با دشواریهای زندگیشان است. هدف نهایی این رویکرد استقلال و خوداتکایی کودکان، خانوادهها و جوامع محلی با تکیه بر آموزش، مشارکت و انجام اقدامات اجتماعمحور است.
بنابراین برای تدوین یک برنامه عملیاتی در این راستا، باید به نقش و حوزه نفوذ تمامی بخشها اعم از دولت، بخش خصوصی و سازمانهای غیر دولتی توجه کرد .
به امید کاهش کودکان کار در سطح دنیا با عزمی دلسوزانه و اراده ای عمومی و اقتباس از اموزه های دینمبین اسلام مبنی بر احساس تکلیف نسبت به جامعه.
نظر شما