محمد تربتزاده/
سخت میشود به سوژهای که 30 سالِ تمام دربارهاش گفته و نوشتهاند، پرداخت و درگیر کلیشهها و حرفهای تکراری نشد. اینکه تمام دنیا یک طرف بودند و ما یک طرف، اینکه صدام آمده بود که صبحانه را در اهواز بخورد و ناهار را در تهران، اینکه در مرحله چهارم عملیات بیتالمقدس، رزمندهها با مسدود کردن عقبه دشمن از جاده شلمچه و پس از آن ورود به داخل شهر، خرمشهر را پس گرفتند و... .
اما اجازه بدهید این بار به بهانه سالروز فتح خرمشهر، این ماجرا را از زاویه دید رسانهها نگاه کنیم. البته منظور از رسانه، «رادیو ایران» و صدای ماندگار «محمود کریمی علویجه» با جمله تاریخی «شنوندگان عزیز توجه فرمایید! شنوندگان عزیز توجه فرمایید! خرمشهر...شهر خون، آزاد شد» نیست! منظورمان زاویه دید رسانههای آن طرفی است. مثلاً روزنامه لسآنجلس تایمز که فردای آزادسازی خرمشهر مینویسد: «راهبرد نظامی ایران بر عراق برتری داشته و ایرانیان حملات خود را با نیروی زیاد بر صفوف عراقیها در خوزستان وارد آوردهاند. علاوه بر آن، ایرانیان دارای ایثار، از خودگذشتگی و میل به شهادت بوده و با شوقی انقلابی برای آزادی سرزمینهایشان میجنگند. در مقابل، سربازان عراقی اعتماد به نفسشان را از ابتدای جنگ از دست داده بودند».
سختترین گردو
البته خیال نکنید تمام رسانههای آن طرفی مثل لسآنجلس تایمز از مرحله چهارم عملیات بیتالمقدس به وجد آمده بودند. برعکس، خیلیهایشان تا چند روز پس از آزادسازی خرمشهر نمیخواستند باور کنند «صدام» برگ برندهاش برای مذاکره با ایران را از دست داده و ایران تمام معادلات غربیها برای آرایش جدید منطقه را برهم زده است! از جمله «بی بی سی» که مدتی قبل از فتح خرمشهر اعلام کرده بود: «طبق گزارشهای سربازان عراقی مواضع دفاعی مستحکمی را در اطراف خرمشهر ایجاد کردهاند و چنانچه ایرانیان درصدد بازپس گرفتن خرمشهر برآیند، سختترین «گردو» را برای شکستن برگزیدهاند». بیبیسی تا دو روز پس از آزادسازی خرمشهر هم روزه سکوت گرفته بود اما سرانجام در پنجم خرداد 1361 مجبور شد اعتراف کند، گردوی عراقیها چندان غیرقابل شکستن نبوده است: «از زمانی که خبرنگاران غربی از نیروهای عراقی در خرمشهر دیدن کرده و از روحیه خوب آنها گزارش دادهاند، بیش از سه یا چهار روز نمیگذرد که ناگهان همه شهر از دست عراقیها بیرون کشیده شد. سقوط سریع خرمشهر موجب سرافکندگی عراق شده است. طبق تخمین 30 یا 40 هزار سرباز از این شهر دفاع میکردند. بدین ترتیب ایران هم رسماً و هم اسماً کاملاً در جنگ پیروز شده است».
شکستِ پیروزمندانه!
برای رادیو بغداد اما انگار اسارت 19 هزار نیروی بعثی، کشته و زخمی شدن 16 هزار نیروی عراقی، انهدام 550 تانک و نفربر، 50 خودرو، دهها قبضه توپ، 53 هواپیما، سه بالگرد و... شکست به حساب نمیآمد، چون این شبکه رادیویی یک روز پس از آزادسازی خرمشهر اعلام کرد: «یک سخنگوی ارتش عراق اعلام کرده است که نیروهای پیروزمند قادسیه صدام پس از آنکه تمامی حملههای قوای دشمن مجوس و نژادپرست فارس را در مناطق الخفاجیه (سوسنگرد) و الاحواز (اهواز) با اقتدار کامل دفع کردند، در یک جابهجایی تحسین برانگیز، عقبنشینی تاکتیکی خود را از جبهه محمره (خرمشهر) با موفقیت کامل انجام دادهاند»!
این اعلامیه درست در شرایطی از رادیوی دولتی بغداد پخش شد که خبرگزاری آمریکایی «یونایتدپرس» همان روز، در گزارش ارسالی خود، سربازان عراقی را در حال فرار توصیف کرد و نوشت: «... سربازان در حال فرار عراق، سرگرم گریختن از خرمشهر و مناطق اشغالی هستند».
ارتش را فدا خواهم کرد
در میان انبوه گزارشهای راست و دروغی که از آزادسازی خرمشهر در رسانههای سراسر دنیا منتشر میشد، روزنامه دولتی آلمان پیشبینی کرد آزادسازی خرمشهر اگرچه برگ برنده ایران در جنگ خواهد بود، اما موجب میشود دولتهای غربی بهانهای برای کمکرسانی علنی به صدام حسین پیدا کنند. در بخشی از گزارش این روزنامه آمده است: «خطر پیروزی ایران و فروپاشی عراق موجب خواهد شد تا نظامهای حاکم بر منطقه خلیج فارس پس از سقوط صدام تهدید شوند و این امر احتمال مداخله ابرقدرتها بخصوص آمریکا و شوروی را به صورت مستقیم در جنگ در پی خواهد داشت».
پیشبینیای که کم و بیش درست از آب درآمد و آمریکا چند روز پس از آزادسازی خرمشهر، به کشورهای حاشیه خلیجفارس اطمینان خاطر داد که با مداخله در جنگ، اجازه پیروزی کامل ایران بر عراق را نخواهد داد. در همین راستا بود که نام عراق را از فهرست حامیان تروریست خارج کرده و در حرکتی نمادین مجوز فروش 6 فروند هواپیمای ترابری را به عراق صادر کرد. برای باخبر شدن از جزئیات بیشتر مداخله آمریکا در جنگ ایران و عراق، بد نیست نگاهی به مصاحبه «حسین کامل» داماد صدام با روزنامه لبنانی «السفیر» در سال 74 بیندازیم: «در آن زمان، صدام بسیار آشفته بود و فقط با استفاده از داروهای آرامبخش میتوانست استراحت کند. در همین ایام، فرستادهای به نام ویلیام جانسون به نمایندگی از آمریکا به عراق رفت و با صدام دیدار کرد و از طرف آمریکا وعدهای را مبنی بر اینکه اگر شما مانع پیروزی ایران در جنگ شوید و اگر موفق شوید توازن جنگ را به نفع خود تغییر دهید، ما کویت را به شما هدیه خواهیم داد. حسین کامل میگوید پس از شنیدن این وعده آمریکا، صدامحسین بسیار خوشحال شد و روحیهاش را دوباره بازیافت و گفت اگر لازم باشد همه ارتش عراق را فدا خواهم کرد تا کویت را به دست آورم».
خط هوایی پاریس - بغداد
البته آمریکا تنها کشوری نبود که پس از آزادسازی خرمشهر به حمایت علنی از عراق پرداخت. پس از اشغال عراق به وسیله نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۰۳، آمریکاییها 55 نفر از نیروهای طرفدار حزب بعث را دستگیر کردند که متن بازجویی برخی از این افراد همان موقع در رسانهها منتشر شد. وزیر اقتصاد و دارایی رژیم بعث، یکی از افراد دستگیر شده در سال 2003 در بخشی از اعترافهایش گفته بود: «پس از آزادی خرمشهر، ما از کشورهای متحد عرب در جنوب خلیجفارس تقاضای کمک مالی سنگین کردیم که با استقبال آنان مواجه شد. من در یک روز چند پرواز به کشورهای عربستان، کویت و امارات داشتم و موفق شدم از این سه کشور قول مساعد 5/6 میلیارد دلار کمک مالی دریافت کنم».
فرانسه هم دیگر کشوری بود که به طور رسمی حمایتش از عراق را اعلام کرد. «کلود شسون»، وزیر خارجه وقت فرانسه در مصاحبه با یکی از رسانههای کشورش میگوید: «انقلاب ایران بسیار خطرناک و نگرانکننده است و میتواند تمام منطقه را در جنگی گسترده درگیر کند و به این لحاظ ما از عراق در برابر توسعهطلبیهای ایران حمایت میکنیم». طبق گزارش رسانههای فرانسوی، پس از آزادسازی خرمشهر خط هوایی پاریس-بغداد برای انتقال تسلیحات فرانسوی به عراق برقرار شد. یکی از رسانههای فرانسوی در این باره نوشته بود: «چون هواپیماهای نظامی عراق کفایت نمیکردند، چند فروند هواپیمای غیرنظامی و ایرباس با برداشتن صندلی تحت پوشش پروازهای غیرنظامی و خط عادی پرواز پاریس – بغداد به خط انتقال تسلیحات فرانسه به عراق تبدیل شدند. حجم زیاد سلاحها موجب میشد که هواپیماها دو برابر معمول سوختگیری کنند تا بتوانند به بغداد برسند». سازمان اطلاعات فرانسه هم در گزارشش در اینباره اعلام کرده بود: «اگر برای سه هفته ارتباط تسلیحاتی ما با عراق قطع شود مطمئناً عراق شکست خواهد خورد».
نخلهای بیسر
حدود 37 سال از سه خرداد سال 61 میگذرد، اما «حماسه خرمشهر» هنوز زنده است. نشان به آن نشان که در میان سکوت برخی رسانهها و بسیاری از چهرههای شاخص و سلبریتیها (که سکوتشان مو نمیزند با سکوت رسانههای آن طرفی در روزهای پس از فتح خرمشهر) هشتگهای #حماسه_مقاومت، #حماسه_خرمشهر و #خرمشهر در سالروز این حماسه تاریخی در توییتر ترند شده است.
هشتگهایی که خیلیهایشان از مقاومت مردم خوزستان و خرمشهر میگویند مثل کاربری که دراین باره نوشته است: «خرمشهر خوندلها خورد تا خوزستان پایدار بماند...صبر و مقاومت دو صفت بارز مردم خوزستان است که پس از گذشت این همه سال هنوز هم حماسه میآفرینند. دیروز در گیر و دار جنگ و امروز در برابر خشکسالی، سیل و ریزگردها».
برخی از هشتگها هم از آثار هنری که در این باره منتشر شده صحبت میکنند. یکی از کاربران با انتشار تصویری از کتاب «دا» به قلم «سیده زهرا حسینی» نوشته است: «باید هر خانه از ایران یک سیده زهرا حسینی داشته باشه تا بفهمه حماسه مقاومت چطور رقم زده شد. خوزستان نماد زنان و مردانیه که با یک دست قبر برادر رو میکندند و با دست دیگه خشاب تفنگها رو پر میکردند».
حالا که کاربران فضای مجازی در سالروز آزادسازی خرمشهر، سنگتمام گذاشتهاند، شاید زیاد بیراه نباشد اگر مطلب را با توییت یکی از این کاربران تمام کنیم که در صفحه توییترش نوشته است: «اگر میخواهید بدانید حماسه مقاومت یعنی چه، به نخلهای بی سر خوزستان سری بزنید...ما سر میدهیم اما خاک نه».
نظر شما