ناهید لالهزاری/
خداوند در سوره عنکبوت میفرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لاَ یُفْتَنُونَ» (عنکبوت:2)؛ آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها میشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟؛ «وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ» (عنکبوت:3)؛ و به یقین کسانی را که پیش از اینان بودند آزمودیم تا خدا آنان را که راست گفتهاند معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] معلوم دارد.
این آیات نشان میدهد که امتحان، سنت الهی است و اختصاصی به امت اسلامی هم ندارد؛ امتهای گذشته هم امتحان شدند تا ایمان مؤمنان و کمالات آنها از قوه به فعل در بیاید. در تفسیر تسنیم آمده است که انسان اگر بخواهد بگوید من چون مؤمنم همین مقدار کافی است، این درست نیست، امتحان جزو سنت قطعی الهی است؛ بنابراین هم نام مبارک الله ذکر شده هم با نون تأکید آمده است: «فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ». از طرفی امتحانها با هم فرق میکند؛ یک امتحانهایی جزئی است که در هر زمان و در هر زمینهای هست؛ مثلاً هر کسی که از کنار چشم انسان میگذرد امتحان است؛ هر حرفی که از گوش انسان میگذرد امتحان است که آیا آدم نگاه میکند یا نه؛ آیا گوش میدهد یا نه؛ اموال و اولاد، امتحان همیشگی هستند: «إِنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلاَدُکُمْ فِتْنَةٌ». یک سلسله امتحانهای رسمی و جمعی سالانه مثل جنگ، قحطی و... هم هست که سالی یک یا دو بار اتفاق میافتد؛ خداوند میفرماید: «أَوَلَا یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فِی کُلِّ عَامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ لَا یَتُوبُونَ وَلَا هُمْ یَذَّکَّرُونَ (توبه:126)؛ آیا نمیبینند که آنان در هر سال یک یا دو بار آزموده میشوند؟ باز هم توبه نمیکنند و عبرت نمیگیرند.
خداوند در بخش پایانی سوره مبارکه قیامت میفرماید: «أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًی»؛ انسان خیال میکند که رها و آزاد است؟ این درباره مؤمن و غیرمؤمن صادق است؛ غیرمؤمن خیال میکند رهاست؛ گاهی مؤمن هم خیال میکند همین که ایمان آورده کافی است و دیگر رهاست؛ انسان رها نیست هر لحظه آزمون میشود.
در سوره عنکبوت آیه 22 میفرماید: «وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَلاَ فِی السَّماءِ»؛ شما آسمان بروید، زمین بروید، قضا و قدر الهی را نمیتوانید عاجز بکنید؛ «لَوْ کُنتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ»؛ این مرگ شما را ملاقات میکند؛ کجا میخواهید بروید؟ هر جا بخواهید بروید سرانجام تحت قهر الهی هستید. آیه معروف سوره مبارکه واقعه هم همین است: «نَحْنُ قَدَّرْنَا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ»؛ خدا میفرماید: ما مسبوق نیستیم؛ ما سابقیم؛ هم سابقیم هم قدرت ما پشت سر شماست؛ طرف راست شماست؛ طرف چپ شماست؛ هر طرف بروید تحت قهر ما هستید. خیال نکنید که رها هستید و از دست قضا و قدر ما، انتقام ما و حکم ما میتوانید خارج بشوید.
در بخشی از سوره مبارکه «فجر» آمده است که فقر، امتحان است؛ غنا، امتحان است؛ همه مبتلایند؛ اینچنین نیست که ما فقط با فقر امتحان بکنیم بلکه برخیها را با داشتن امکانات و ثروت امتحان میکنیم: «فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلاَهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ» (فجر:15)؛ «وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاَهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ» (فجر:16)؛ «کَلَّا...». بعضیها مبتلا به فقرند؛ بعضی مبتلا به غنایند؛ برخی در بیمارستان مبتلا به مرضاند؛ برخی مبتلا به سلامتاند. مبتلا یعنی ممتحَن؛ بنابراین امتحانها گاهی به لحاظ زمان است گاهی به لحاظ مکان است؛ گاهی در شرایط خاص است و گاهی هم عمومی است. پس ما در هر لحظه مورد امتحانیم؛ هم در سلامت و هم در بیماری، هم در خواب و هم در بیداری. در تفسیر نمونه آمده است که مـصـیـبـتها، درد و رنجها، جنگ و نزاعها، قحطی، گرانی و تورم، حکومتهای خودکامه که انـسـانهـا را بـه بـردگـی و اسـارت خود دعوت میکنند و آنها را به تسلیم در برابر برنامههای طاغوتی خود فرامیخوانند و سرانجام امواج نیرومند هوای نفس و شهوت؛ هر یک از اینها وسیله آزمایشی است بر سر راه بندگان خدا و در همین صحنههاست که ایمان، شخصیت، تقوا، پاکی، امانت و آزادگی افراد مشخص میشود. اما برای پیروزی در این آزمونهای سخت، جز تلاش و کوشش مستمر و تکیه بر لطف خاص پروردگار راهی نیست.
نظر شما