علی بیت اللهی، دبیر کارگروه ملی مخاطرات طبیعی /
چه باید کرد که بحرانها بدون رسیدگی رها نشوند؟ این پرسش مهمی است که همواره پس از بحران مطرح میشود، بویژه آنکه کشور درگیر بحران سیل است و پیش از آن نیز هنوز بحران زلزله کرمانشاه سامانی نیافته است.
در اینجا توجه به تجربیات دیگران مفید است. در کشورهایی که مدیریت بحران در آنها سازمان یافته و مشکلات مربوط را بخوبی مدیریت میکنند، جدا از آن فضای هیجانی، سازوکارهای معینی ایجاد کردهاند.
آنها به این مهم توجه دارند که عمر رفتارهای هیجانی بسیار کوتاه است؛ بنابراین نخست سازوکارهای اجرایی مشخصی به عنوان وظایف قانونی نهادهای اجرایی از پیش برنامهریزی کردهاند و دوم همه ادارات در مدت زمان معینی باید کارهای محوله را به نحو احسن انجام دهند و مشخص است در چه مدتی باید اقدامات ساخت وساز و غیره انجام شود و برای اینکه امور مربوط در همان زمان مشخص به نتیجه برسد کنترل، پایش و نظارت وجود دارد؛ بنابراین تأخیرها، دلایل انجام نشدن کار و گزارش به نهادهای بالادستی بار حقوقی خودش را دارد.
در این کشورها تصور غیرقابل باوری است که پس از گذشت یک تا دو سال وضعیت منطقه آسیب دیده، وضعیت مناسبی نباشد چرا که سازو کارها آنچنان خوب مشخص است که امکان کوتاهی و قصور وجود ندارد.
اما آنچه در کشور ما قابل مشاهده است، واگذاری مسئولیتها بدون نظارت و رسیدگی هستند ؛بنابراین حتی پروژههای عمرانی که مدت زمان یکساله یا دوساله دارند ممکن است تا 20 سال هم طول بکشد! درحالی که در کشورهای دیگر میبینیم جادههای طویل و حتی بین دو کشور در کمتر از یک سال ساخته و به بهرهبرداری میرسند.
به عنوان نمونه در تهران و شهرهای اطراف پروژههای رهاشدهای را میبینیم که شاید از دوران کودکی شاهد آن بودیم و این به دلیل نبود نظارتهاست. در کشوری مانند ژاپن چنین موضوعی خالف بزرگی محسوب میشود و پیگرد حقوقی دارد.
اگر ســازوکار حقوقی را به این امور اختصاص دهیم، بدون تردید سازمانها به دلیل اینکه مؤاخذه نشوند جدیتر و به موقع کار میکنند و قطعاً در چنین شرایطی، بحرانها و قول و قرار مســئولان هم بدون رسیدگی رها نخواهند شد و با فرونشست بحران، توجهات هم به یکباره فروکش نمیکند.
اکنون اگر برای بازدید به سرپل ذهاب بروید، کانکسهایی را میبینید که هنوز مردم پس از دو سال از وقوع حادثه در آنجا زندگی میکنند. چنین خانوادههایی آسیبپذیر شده و از نظر روحی آزرده میشوند.
عدم توانبخشی و عدم توجه جدی پس از بحران در خصوص تأمین نیازهای اساسی مردم اعم از مادی و روانی مواردی هستند که در شهر بم پس از 16 سال از زلزله هنوز دیده میشوند. در سال 82 و در زمان وقوع حادثه ویرانگر در بم شاهد فعالیت بسیار گسترده مردم و مسئولان بودیم که از اقصی نقاط کشور به داد مردم میرسیدند اما در ادامه شاهد بودم که مردم بم پس از مدتی رها شدند!
توجهات زیاد در برهه خاصی به شخصی، بیتوجهی پس از چند روز و فروکش کردن حادثه نه تنها مفید نیســت بلکه مضر هم است چون در این مدت انتظارات بالایی در آنها شــکل گرفته و ناگهان تمام انتظارات مردم آسیب دیده فرو میریزد و آسیبهای اجتماعی بیشتری را میبینند.
این نحوه مدیریت در کشور را همانطور که پیشتر عنوان شد از حدود 30 سال پیش و پس از زلزله رودبار مکرر مشاهده کردهایم. هرچند نسبت به گذشته پیشرفتهایی الزاماً ایجاد میشود که الزمه رشد یک کشور است اما با توجه به شرایط کشور ما از نظر فرونشست زمین و رخداد زلزله نیاز به رشد شتابان سازوکار مدیریتی در امدادرسانی به مردم آسیب دیده داریم.
نظر شما