محمد الهی را از گذشتههای دور میشناسم. او به واسطه بازیگری و درخششهای بسیارش، مورد توجه کارگردانهای سینما و تلویزیون قرار گرفت. او متولد سال ۱۳۳۸ در مشهد و حدود پنج دهه است که بازیگر سینما، تلویزیون وتئاتر ایران است. اگر چه به جز بازیگری تجربههای موفق نویسندگی و کارگردانی هم دارد و بارها در جشنوارههای مختلف تئاتر در جایگاههای مختلف نیز درخشیده است، اما خودش را همیشه یک بازیگر میداند که از این درخششها میتوان به کسب عنوان بازیگر نخست تئاتر بینالمللی فجر برای تئاتر مشهد یاد کرد. ایفای نقشی در نمایش «شنا درآتش» کار استاد رضا صابری، پوتینهای ماندگار، آتامرگان که خاطره خوش آن هنوز در ذهن علاقهمندان و هنرمندان تئاتر مشهد مانده است. او با ایفای نقش در فیلمهای سینمایی چون گشت ۲، توفان شن، شیخ مفید، بازگشت قهرمان، زمزمه و همچنین آثارتلویزیونی چون سر دلبران، معمای شاه، بچههای هور، بررسی یک پرونده، نقش بر آب، هم پیمان، کت جادویی، روایت عشق و... بعدها با بازی در سریالهای شبکه نمایش خانگی چون شهرزاد و زمانه، در زمینه کار تصویر بیشتر درخشید.
۵ دهه کارهنری
این هنرمند پیشکسوت در خصوص چگونگی ورودش به تئاترمیگوید: از دبستان و تا پایان دوران تحصیل تئاتر کار کردم و پس از رفتن به سربازی در وزارت فرهنگ و هنر استخدام شدم و بیش از ۴۷ سال است به صورت حرفهای در بازیگری تئاتر، سینما و تلویزیون حضور دارم.
از محمد الهی درباره تفاوت تئاتردیروز و امروز میپرسم، میافزاید: به خاطر دارم دیدن هنرمندان بزرگ شهرمان مانند داریوش و مرحوم انوشیروان ارجمند، رضا دانشور، رضا صابری و... آرزوی ما بود. چه برسد که بتوان با آنها کار کرد. رضا دانشور پس از دیدن یکی از نمایشهایی که من در آن بازی داشتم، به من گفت تو بازیگر خوبی هستی. من در پوست خودم نمیگنجیدم و حتی پیشنهاد بازی در تئاتر «پرنده آبی»، موریس مترلینگ را به من داد.
محدودیتهایی که خلاقیت آورد
وی درباره علت موفقیتهایش در عرصه هنر خراسان نیز تصریح میکند: شاید یکی از علل درخشش من در تئاتر «شنا درآتش» محدودیتهای آن زمان به دلیل عدم امکانات بود. ما نمایش را در یک اتاق ۱۵ متری تمرین میکردیم و بسیاری از میزانسن را به دلیل کمبود امکانات روی ماکت بررسی کردیم. محدودیتها، خلاقیتها را برایمان به همراه داشت. به یاد دارم در همه نمایشها اکثر ما حکم آچار فرانسه را داشتیم، فقط بازیگر نبودیم و درهمه عرصهها هر کمکی از ما برمیآمد بیتوقع انجام میدادیم و همه اینها تجربه برای بهتر کار کردن شد. وی تأکید میکند: در دوران ما ورود سخت به فضای تئاتر و پله پله طی کردن مسیر، موجب شد ورودیهای آن نسل، همه امروز درجایگاههای خوب تئاتر وسینمای کشور قرار داشته باشند.
آفت سهل بودن به ورود صحنه
از او علت تفاوت و مشکلات ورود افراد علاقهمند به فضای سینما و تئاترفعلی را جویا میشوم، توضیح میدهد : به اعتقاد من ایراد تئاتر و سینمای امروز ما این است که بچهها خیلی سریع به صحنه میرسند و این سهل رسیدن ورود به صحنه موجب میشود، قداست صحنه از بین برود. پله تئاتر را طی نکردن مخرب است. مثل آن است که اول و دوم ابتدایی را طی کنی و چند ماه بعد به تو دیپلم و یا لیسانس بدهند. واقعا این ممکن است یا فرد مدرک گرفته با این ویژگی دارای توانمندی است! بدون زحمت و رسیدن به یک جایگاه بسیار بحران ایجاد میکند.
نبود بانک اطلاعاتی هنرمندان
وی علت این مشکل را نبود سیستم نظارتی بر ورود افراد به تئاتر و سینما میداند و در پاسخ به علت نداشتن بانک اطلاعاتی هنری در شهرمان اظهارمیدارد: امنیت شغلی، شأن و جایگاه هر شغلی، خیلی مهم است. خیلی تفاوت است بین فردی که کارجنگ انجام میدهد و یا بازیگر تئاتر و سینماست. ورود افراد بدون ضابطه تصورساده بودن این شغل را به ذهن میآورد. وی خاطرنشان میسازد: متأسفانه سالهاست انجمن نمایش انتخابی شده است و این نوع انجمنی پاسخگو نیست. حضور در انجمن، صرف مسائل مالی یا خودنمایی اگر باشد، جواب نمیدهد، اگرچه تعدادی از نسل جوان در این راستا هم خوب عمل کردهاند اما در گذشته در انجمن نمایش افرادی در رأس بودند که سالها تجربه تئاتر داشتند. این پرسشی است که بعد سالها قدمت هنر تئاتر و سینمای خراسان مطرح است که چرا یک بانک اطلاعاتی هنرمندان در این عرصه وجود ندارد تا همان افراد با ضابطه و به دلیل توانمندیهایشان به کار گرفته شوند. وی تنها راه حل ایجاد فضای امن و در شأن تئاتر و سینمای مشهد را ادغام نسل پیشکسوت با نسل جوان اعلام میکند و میگوید: ادغام تجربه و دانش میتواند خروجی خوبی را به همراه داشته باشد. تصور آنکه نسل قدیم همه بیسوادند و نسل امروز باسواد، تفکراشتباهی است. اگر امروز تئاتر مشهد، قطب دوم تئاتر کشور است، به پشتوانه زحمات همان افراد باتجربه است.
این روزها در تئاتر و تصویر
این هنرمند پیشکسوت شهرمان درباره آخرین کار صحنهای خویش اظهار میدارد: این روزها مشغول کار صحنهای به نوشته محمد زین الدینی و کارگردانی پسرم مهرداد الهی هستم که در آن به ایفای نقش میپردازم. کاری متفاوت نسبت به کارهای بازیگری من در زمینه تئاتر است و در زمینه تصویر نیزآخرین کارمن تله فیلم «دانگل» کار بهادر اسدی است و بزودی در یک فیلم سینمایی به کارگردانی داود میر باقری حضور پیدا خواهم کرد. وی تأکید میکند: بعد از چهل و اندی سال کار در فضای هنر تئاتر و سینما، مدتهاست تصمیم گرفتهام که دیگر اجازه ندهم انتخابم کنند، بلکه میخواهم خودم انتخاب کنم. به نظرمن تئاتر، برشی از زندگیست. تئاتر را دوست دارم و به خاطر تداوم حس و جریان داشتن زندگی در درون آن برایم همیشه زیباست. درست برخلاف کارهای تصویری که تقطیع حس در آن وجود دارد.
مجاور میمانم
از او درباره مهاجرت بسیاری از هنرمندان تئاتر مشهد به پایتخت میپرسم و میگوید: سالهای سال است که کار میکنم. حتی به دلیل پیشنهادهای کاری زیاد در تهران خانه دارم و میتوانستم مهاجرت کنم اما حس من درباره مهاجرت از مشهد همیشه این بوده و هست که اگر بروم دیگر زائرم نه مجاور. بودن در کنار امام مهربانیها حس امنیت خوبیست و نمیخواستم پلهای پشت سرم را که همان ارادت به امام رضا (ع) است، خراب کنم. هرجا برای کار بروم، میدانم دلم که بگیرد مجاور امام هستم و به سراغش میروم، میدانم ساکن کوی حرم یار هستم. وی خاطرنشان میسازد: به واسطه عشق و اشتیاقی که به تئاتر دارم از این رو تمامی فعالیتهای هنری من به تئاتر خلاصه خواهد شد و میخواهم از این به بعد برای دلم کار کنم. با توجه به اجراهای متعدد و آوانگاردی که از این نسل جوان و پویای هنری دیدهام و ارتباط مثبتی که با این عزیزان دارم، خوشحال میشوم، پیشنهادی از باب همکاری دریافت کنم و پل ارتباطی بین نسل گذشته و امروز باشم. براستی و به دور از هر شعار زمانی که روی صحنهام، احساس می کنم زندهام و براحتی نفس میکشم.
خبرنگار: سرور هادیان
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما