اما برای این منظور ابتدا باید تکلیف خود را با یک مسئله اساسی روشن کنیم و آن اینکه بپذیریم دایره حدود و ثغور زندگی شهروندان یک جامعه را مفاهیمی همچون هنجار، عرف، الزامات قانونی و یا شرع و تکالیف دینی مشخص میکند. علاوه بر این بپذیریم فرا رفتن از این مرز مستلزم تغییر قوانین و یا تخطی از هنجارها و آموزههای دینی و شرعی است و تا زمانی که حدود آزادی در جامعه را با تبیین صریحی از این اصول در جامعه معنا کردیم، باید به آنها پایبند بود.
بنابراین درک سلیقهای، هیجانی یا مبتنی بر پیش زمینههای ذهنی و یا تغییر نقش افراد در موقعیتهای خاص سیاسی و حزبی به دلایلی همچون کسب جایگاهی برتر نمیتواند درستی و یا نادرستی این اصول را زیر سؤال برد. التزام به این قواعد را میتوان با شدت و ضعفی متفاوت از بدویترین تا مدرنترین جوامع به عینه مشاهده کرد.
اگر این مقدمه را پذیرفتیم آن وقت میتوانیم آنچه را که برخی « جنجال » در لفور و یا ابیانه میدانند، هنجارشکنی و پا را از حدود قوانین، هنجارها و ارزشهای جامعه بیرون گذاشتن بدانیم.
مدیریت، نظارت و کنترل صحیح گردشگری نیز همچون بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و یا تجاری جز با پذیرفتن همین اصول عام از یک سو و ضرورتهای تخصصی دیگر ممکن نیست. برای مثال اگر پذیرفتیم در جامعهای همچون آلمان پس از جنگ جهانی دوم قوانین سختگیرانهای درباره نشانها و نمادهای دوران آلمان نازی وجود دارد، نباید از بازداشت چند گردشگر در مقابل پارلمان آلمان به دلیل سلام نظامی دادن به سبک نازیها و یا جریمه سنگین چند گردشگر در میدان سنت مارک ایتالیا به دلیل غذا دادن به کبوترها تعجب کنیم.
با وجود همین سختگیریها، گاهی درآمد حاصل از ورود گردشگران برای برخی کشورها آنقدر مهم است که حاضرند گستاخانه و جدا از قضاوت جامعه، عطای هنجارها، قوانین و مفاهیم دینی را به لقای خود ببخشند.
برگزاری جشنواره موسیقی جاز به بهانه توسعه «شهر اقتصادی ملک عبدالله»، افزایش جذابیتهای گردشگری عربستان و یا ساخت پروژه بزرگ گردشگری در سواحل غربی این کشور با آزادیهای غیرمتعارف در این کشور؛ نمونهای است از سیاستهای متزلزلی که برخی از سیاستمداران خودباخته نظام سرمایهداری آن را اتخاذ کردهاند.
در کشور ما نیز چند سال پیش، پس از آنکه اتوبوس گردشگران اسپانیایی به دلیل بدحجابی در ایستگاه پلیس لوشانِ گیلان متوقف شد برخی همچون ناهید خداکرمی، عضو شورای شهر تهران، از رفع موانعی مانند حجاب اجباری در بخش ترانزیت و مناطق آزاد به عنوان راهی برای گسترش صنعت توریسم و عدم خروج سرمایه و ارز از کشور یاد کرد!
صرفنظر از میزان پایبندی کشورها به مرزهای عقیدتی هنجارها و ارزشهای ملیتی، نظام بینالمللی نیز تعاریف واحدی را برای فعالیت در حوزه گردشگری قائل است. این تعاریف که با عنوان «اخلاق گردشگری» از آنها یاد میشود به گردشگران توصیه میکند به اصول پذیرفته شده شهر و یا کشوری که به آن سفر میکنند پایبند بوده و به آن احترام بگذارند.
چنان که براساس کدهای اخلاق گردشگری که از سوی سازمان جهانی گردشگری و با هدف ارتقای مسئولیتپذیری و پایداری در گردشگری تدوین شده، حفظ حقوق و احترام به ارزشها، آداب و سنن جوامع میزبان و میهمان مورد تأکید قرار گرفته است.
با استناد به همین دلایل و البته جدا از پیشداوریهای متعارف سیاسی و گاه سلایق شخصی است که صراحتاً میتوان اتفاقات سد لفور سوادکوه و ابیانه را هنجارشکنی و آسیبی جدی به مفهوم اخلاق گردشگری دانست.
انتهای پیام/
نظر شما