این در حالی است که پیش از این نیز اخباری در مورد حضور هیئتهایی از دو کشور مذکور در شرق سوریه و برگزاری نشستهایی با بزرگان عشایر این منطقه به گوش میرسید.
آمریکا از ابتدای بحران سوریه به عنوان متحد نزدیک کردها با وجود مخالفت مسکو و دمشق، در شمال شرق این کشور حضور سیاسی و نظامی فعالی داشته ولی آنچه اما و اگرهای بسیاری در ذهن تحلیلگران ایجاد میکند، حضور گاه و بیگاه هیئتهای سعودی در مناطق مذکور است.
واقعیت آن است بن سلمان شاهزاده جوان سعودی، در رویهای به عنوان جانشین پدرش انتخاب شد که بر پایه روال معمول دستیابی به این موقعیت برای او غیر ممکن مینمود. این شــاهزاده بیپروا و قدرت طلب در هماهنگی با شرکای خارجی در توطئه و کودتایی خاموش توانست محمد بن نایف ولیعهد قانونی را کنار زده و خود را به عنوان جانشــین ملک سلمان مطرح کند.
او که قدرتیابی خود را مدیون کشورهای غربی و بویژه آمریکا میداند در صدد است با پادویی و بذل و بخشــش ثروت بادآورده نفتی عربستان برای اجرای توطئههای استکبار کوشیده و این اقدام غرب را جبران کند.
بن سلمان حتی از همکاری با رژیم صهیونیستی و توطئه علیه کشورهای مسلمان نیز دریغ نکرده؛ به طوری که اکنون بسیاری از بحرانهای جهان اسلام از فتنه در شام، عراق، فلسطین، لبنان گرفته تا الجزایر، ســودان و لیبی در شــاخ آفریقا از ریاض آب میخورد.
در این راستا برنامه تجزیه عراق، سوریه و حتی اگر توانش را داشته باشند، ایران نیز در این پازل شوم که از سوی غرب و رژیم صهیونیستی طراحی و با پول عربستان، گاو شیرده منطقه اجرا میشود، قرار دارد. واشنگتن و ریاض که در تقابل با محور مقاومت همواره ناکام مانده و کینه کشورمان را به دل دارند در تلاش هستند با ادعا و در پوشش حمایت از کردها نقشــههای خود را در باره سوریه اجرایی کرده و گام به گام روند تجزیه این کشور را پیش ببرند.
اما همانگونه که تمامی توطئههای جبهه استکبار علیه دولت بشار اسد تاکنون به شکست انجامیده این اقدامات نیز خنثی و در نطفه خفه خواهد شد.
انتهای پیام/
نظر شما