قدس آنلاین: ادعای دونالد ترامپ درباره دلیل لغو حمله نظامی در تلافی هدف قرار گرفتن پهپاد افسانهای آمریکا از سوی نیروی پدافند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را حتی در داخل این کشور هم کسی باور نکرد.
رئیس جمهور آمریکا مدعی شد که پس از آنکه ۱۰ دقیقه قبل از آغاز عملیات فهمیده در صورت حمله به سه پایگاه نظامی ایران به تلافی هدف قرار گرفتن هواپیمای بدون سرنشین آمریکا، ۱۵۰ نفر کشته خواهند شد، از این عملیات منصرف شده و دستور لغو آنرا داده است. او به خبرنگار شبکه «انبیسی» آمریکا در یک گفتگوی تلویزیونی گفت که از نظر او این اقدام متناسب نبوده است.
دونالد ترامپ اما در نقطه اوج بحران به یکباره حباب انتظارات نومحافظه کاران رادیکال و حکومتهای متحد عرب خود در جنوب خلیح فارس را ترکاند و ترجیح داد که با یک ژست انساندوستانه روغن ریخته را خرج وجهه نداشته خود کند.
قبای گشادی که بر تن ترامپ زار میزند
خیلیها البته در داخل آمریکا و منطقه از این اتفاق و اینکه ترامپ بالاخره یک تصمیم عاقلانه گرفت، هرچند آنرا خرج ژست بشردوستانه خود کرد، نفس راحتی کشیدند اما هیچ کس این ژست و ادعای ترامپ را که دولتش هنوز هم برای فروختن سلاحهای کشتار جمعی و پیشرفته ترین تسلیحاتی که در یمن جان هزاران کودک و زن و غیر نظامی را میگیرد تلاش میکند و با سنا میجنگد را در داخل آمریکا هم کسی باور نکرد و جدی نگرفت.
حتی در داخل آمریکا نیز هم رسانهها و هم چهرهها و مقامات سیاسی به این موضوع واکنش نشان دادند.
نانسی پلوسی رئیس دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا از برجسته ترین مقامات آمریکایی بود که به این ادعای ترامپ واکنش نشان داد و با افشاگری در مورد نبود برنامه حمله متقابل به ایران در بیانیهای اعلام کرد: در آن جلسه خبر ساز میان ترامپ با اعضای کنگره و ژنرالها و مقامات پنتاگون چیزی در مورد طرح حمله به ایران و لغو ان مطرح نشده است.
یادداشت نویس ارشد روزنامه نیویورک تایمز هم در سرمقاله امروز این روزنامه در واکنش به این ادعای ترامپ نوشت: «نکته مهم در اینجا، توضیحات گیجکننده او است. یعنی رئیسجمهور درباره شمار تلفات یک حمله فقط ۱۰ دقیقه قبل از انجام حمله پرسیده است؟ آیا از قبل درباره این توضیح نخواسته یا در مراحل قبلتر چیزی به او در این باره نگفته شده است؟ این یک سوال بسیار پایهای و مهم است که یک رئیسجمهور قبل از بسیج نیروها برای انجام یک حمله پیشرفته نظامی میپرسد.»
آرون بلیک در پایان درباره ادعای ترامپ مبنی بر اینکه از کشته شدن ۱۵۰ نفر ابراز نگرانی کرده و به این دلیل حمله را پس گرفته نوشته است: «این برای رئیسجمهوری که دو سال پیش تهدید کرده کره شمالی را کاملاً نابود خواهد کرد ادعای عجیبی است.»
روزنامه نیویورک تایمز اما در گزارشی از اختلاف میان مقامات دیپلماتیک و مقامات نظامی آمریکا در مورد انجام چنین حملهای پرده برداشته و ادعا کرد که مشاوران و مقامات دولت آمریکا در مورد واکنش نظامی اختلاف نظر داشتند و در حالیکه شماری از مقامات وزارت خارجه و شورای امنیت ملی با چنین اقدامی موافق بودند، منابع نظامی ابراز نگرانی میکردند که ممکن است حمله نظامی در حال حاضر به درگیری گستردهتر در منطقه منجر شود و آمریکاییها را به خطر اندازد.
حال این سؤال مطرح است که با وجود ماهها بکارگیری راهبرد تهدید ایران از سوی آمریکا و اقدماتی چون اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلین و ناوگروه رزمی اسکورت آن به منطقه، استقرار هواپیماهای «ب ۵۲» در امارات، استقرار یک سامانه جدید موشکهای پاتریوت و اعزام یگان ویژه نیروهای دریایی به منطقه خلیج فارس، چرا آمریکا جرأت نکرد تا پاسخی نظامی به هدف قرار گرفتن هواپیمای جاسوسی افسانهای خود توسط ایران بدهد.
پاسخ را در نگاهی واقع بینانه باید در یکسری تحولات و اتفاقها به عنوان دنباله و آثار شلیک موشک ایرانی به سوی شاهزاده جهانی ارتش آمریکا جستجو کرد.
پهپاد آمریکایی «گلوبال هاوک» اسطوره پرندههای جاسوسی غیر قابل ردیابی و انهدام ارتش آمریکا بود که وقتی توسط پدافند هوایی سپاه مورد هدف قرار گرفت و نیروهای ایران حتی از لحظه انهدام آن فیلم برداری کردند، نیروهای مسلح جهان از این اتفاق متحیر ماندند. حتی کشور روسیه که خود یکی از ابرقدرتهای نظامی است با ابراز شگفتی خود اعلام کرد که گلوبال هاوک هواپیمایی غیر قابل ردیابی و انهدام است ولی موشکهای ایرانی تواست آنرا منهدم کند.
شوک بازارهای نفتی
اتفاق روز پنجشنبه و انهدام هواپیمای آمریکایی و پیش از آن حوادثی که برای چند نفت کش بوجود امد، اگرچه اولین متهم در آن ماجرا خود آمریکاییها و رژیم صهوینیستی هستند سبب شد که در کمترین زمان جهان نسبت به ایجاد اختلال در جریان نفت از تنگه هرمز نگران شود و این واکنش روانی، خود به خود موجب افزایش قیمت نفت و البته افزایش هزینه حمل نفت از خلیج فارس شد.
روز جمعه نفت به بالا ۶۰ دلار در هر بشکه رسید و هزینه حمل نفت از خلیج فارس از ۱۰ تا ۱۵ هزار دلار در روز برای نفتکشهای تا ۲ میلیون بشکه ظرفیت حمل به ۲۵ هزار دلار افزایش یابد که بطور متوسط ۶۰ درصد افزایش را بنا بر گزارش «اویل پرایس» نشان میدهد.
این اتفاق یعنی بالارفتن قیمت نفت و ناامن شدن خلیج فارس اتفاقی نیست که کشورهای اروپایی و حتی اسیایی که نفت خود را از این منطقه تأمین میکنند توان تحمل آنرا داشته باشند. به دلیل تنشی که آمریکاییها در خلیج فارس بوجود آورهاند حتی برخی کشورها مثل هند اعلام کردهاند که ناگزیر نیروهای دریایی خود را برای اسکورت نفت کشها به منطقه اعزام خواهند کرد که به معنای باز هم افزایش هزینه انتقال نفت خواهد بود.
از سوی دیگر این موضوع ادعای آمریکا را در مورد اینکه تحریم نفت ایران و حتی وقوع جنگ نمیتواند مانع از مهار قیمت نفت شود را نقض کرد.
البته باید توجه کرد که برخی مشکلات داخلی و اتفاقات اخیر در آمریکا باعث شده تا ارزش دلار در برابر طلا به کمترین میزان خود ظرف 6سال گذشته برسد.
بنابراین او ترجیح داد با یک ژست انساندوستانه این روغن ریخته را خرج وجهه خودش کند و بجای بلوفها و تهدیدهایی که توخالی بودن داشت رو میشد و فرار از تبعات جنگ با ایران، به سراغ انداختن تقصیر به گردن اشتباه یک نیرو و اپراتور سامانه موشکی ایران رفته و از مهلکه بگریزد.
او حتی از این هم پیشتر رفت و در مصاحبه با شبکه خبری انبیسی اعلام کرد که آماده گفتوگو با ایران بدون هیچ پیششرطی است.
اثبات حرف فرماندهان ایران
اتفاق قابل توجه دیگری که در این ماجر افتاد اثبات جرأت و جسارت نیروهای ایران و دغل کاری آمریکاییها و متحدانشان بود. در ماجرای انفجار نفتکشها فرماندهان نظامی ایران بارها اعلام کردند که اگر این حملات کار ایران بود با جسارت مسئولیت آنرا پذیرفته و اعلام کیکردند و ترسی از اعلام آن نداشنند. هدف قار گرفتن پهپاد آمریکا توسط سپاه این حرف فرماندهان ایران را در عمل ثابت کرد.
تصور آمریکاییها این بود که هیچ کشوری جرأت شلیک به سمت هواپیماهای آنها را نداردو گمان میکردند که ایران نیز در شرایط ملتهب این روزها دربرابر تعرض آنها سکوت کرده و خود را به نفهمیدن میزند. اما اقدام قاطع نیروهای مسلح ایران نه تنها ترسی ندارند که تسلط بر منطقه در دست آنهاست و نمایشنامه جنگ نفت کشها پروژه سوخته شد.
نظر شما