به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، «آچمز»، «سلام آقای مدیر» و «بوی باران» سریالهایی هستند که این روزها از شبکههای تلویزیون پخش میشوند، این مجموعهها با اندکی تفاوت در ساختار هنری، مضمون و داستان، در ردیف سریالهای متوسط و زیر متوسط سیما قرار دارند.
با پایان پخش فصل نخست سریال با محتوا و پرمخاطب «گاندو» مجالی فراهم آمده تا گروهی از بینندگان سیما در غیبت سریال های مناسب از سر ناچاری بخشی از اوقات فراغت خود را پای تلویزیون بگذرانند. گرچه در میان سه سریال یاد شده «بوی باران» کمی تا قسمتی از بقیه قابل تحملتر است، اما به دلیل نداشتن جذابیت، نوآوری و داستانهایی با موضوع های فراگیر و دارای کشش همگی در یک سطح اند. با آن که بعضی بازیگران حرفه ای و عوامل کاربلد هنری و فنی در تولید آنها سهم داشتهاند، اما حضور آنها هم نتوانسته به غنی و قوی شدن این سریالها بینجامد و کمکی کند.
«آچمز» به کارگردانی مهرداد خوشبخت هر چند از فضاسازی کمتر تکراری بهرهمند است ولی از منظر داستان و سوژه یادآور ملودرامهای سطحی هندی است و ماجراهای عاشقانه، کودکی و زندگی شخصیت نه چندان نرمال آن به نام «مصیب» برای مخاطب جذاب نیست و نمیتواند تماشاگر را همپای قهرمانهای سریال وارد پیچ و خم رخدادها و حوادث «آچمز» کند. «آچمز» در ساختار هنری و محتوا و پرداخت داستانی، برای باورپذیری و پسند مخاطب خیلی چیزها کم دارد.
«سلام آقای مدیر» با درشتنویسی نام تهیهکننده پرحاشیه آن و ریزنگاری اسامی عوامل سازنده سریال از جمله کارگردان بنا دارد با تبلیغ کاذب از راه تیتراژ بیننده را با توجه به پیشینه تهیهکننده پای سریال بنشاند، اما این ترفند تنها توانسته برای این سریال زیرمتوسط دافعه ایجاد کند. لوکیشن اصلی رویدادهای «سلام آقای مدیر» مدرسهای است که اغلب دانشآموزان آن از نظر سنی و فیزیک بیشتر شبیه دانشجوها هستند تا دانش آموزان. سریال شاهسواری فاقد جذابیت تصویری و باورپذیری داستانی ومضامین نو بوده و در کسب رضایت بیننده ناموفق است.
«سلام آقای مدیر» از سر شکم سیری ساخته شده است. «بوی باران» ساخته محمود معظمی هم با آن که از دو سریال دیگر جمع و جورتر است و داستانی پیچیده برای جذب تماشاگر دارد اما با تمام بضاعت هنری و داستانی حرف تازه و متفاوتی ندارد. هر سه سریال برای پرکردن آنتن تلویزیون تولید شدهاند وآثاری تأثیرگذار و مخاطب پسند نیستند.
انتهای پیام/
نظر شما