حجت الله عبدالملکی/ اقتصاددان
شــروطی باید در راســتای عمل به برجام توســط اروپا اجرا شود تا ایران به تعهدات برجامی خود بازگردد. کانال مالی یا اینســتکس مطرح شــده از سوی اروپا را براساس دو واقعیت تئوری یا عملی باید مورد بررســی قرار داد؛ هر چند که در مقام تئوری هم همچنان ناکارآمد و بدون استفاده مانده است.
اینستکس از هیچ منظری برای جمهوری اسلامی ایران قابل قبول نیست، به نحوی که میتــوان گفت حتی تئــوری آن هم منطقی وقابل قبول نیست. کانال معرفی شــده اروپا به ایران تنها در ازای پرداخت اقلام بشــر دوستانهای چون غــذا و دارو بــه ایران متعهد اســت تا در اســتفاده از منابع یورویی حاصل از فروش نفــت ایران به ســایر کشــورها جمهوری اسلامی بتواند در ازای آن غذا و دارو بگیرد. اروپاییها هیــچ گاه از ما نفت نمیخرند و مبادالت مالی ایران توسط کانال اینستکس به صورت بینالمللی انجام نمیشود.
اروپــا در کانال برجــام به ایــران امکان برداشــت درآمدهای یورو و استفاده از آن در خرید کالاهای مورد نیاز خود از ســایر کشورها را نمیدهد.
آنچه در اینستکس برای ایران طراحی شده که همچنان در مقام حرف نیز مانده است فروش نفت به ســایر کشورها و ارسال غذا و دارو به ماست. قطعاً اروپا در قبال ایران، راهبرد وقتکشی را در پیــش گرفتــه و صبــوری دولــت جمهوری اســلامی ایــران در تعیین راه و روش اروپا علیه ایران بیتأثیر نیست.
با توجه به آنکه برجام مهمترین دســتاورد دولت در زمان حیات خود اســت؛ بنابراین اروپــا به این موضوع واقف اســت دولت با توجه به آنچه «صبر راهبردی» میشناســد که به گمــان بنده «صبر انفعالی» اســت، همچنان منتظــر اجرایی کــردن تئوری بسیار بســیار ناقص و غیر قابل قبول اروپا به نام اینستکس باقی خواهد ماند.
هر لحظه ای کــه موضوع کانال مالی اروپا یا اینســتکس با ایران به طور کامل ملغی شود، به نفع اقتصاد ایران خواهد بود. قطعاً در شــرایط فعلی و پس از گذشــت بیش از یک ســال از وعــده راهاندازی این سیستم، باقی ماندن ایران با چنین سیستم تعاملی با اروپا به منزله خوردن سم است یا چیزی شبیه ماندن استخوان در گلو که نه میدانیم انجام آن ممکن است نه میتوانیم از آن چشمپوشــی کنیم، بنابراین با توجه به کلیت سیاســت اروپــا در قبال ایران و همسویی با آمریکا دل بستن به وعدههای اروپا و واگذار کردن تعهداتشان به انتخابات آمریکا به معنای آن اســت که درعمل به دنبال راه حلی اساسی و بنیادین نیستیم.
در این شــرایط انتظار مــیرود جمهوری اســلامی ایران در کنار فروش نفت خام یا تبدیل نفت خام بــه فراوردهها و کالاهای مورد نیاز از طریق پتروپالایشگاهها اقدامات جدی و عملی را در دستور کار فوری قرار دهد.
بیشــک هــر روزی کــه از بیتوجهی به مســائل یاد شــده بگذرد ضرر و زیان به اقتصاد ایران اســت؛ چرا کــه کانال مالی مانند اینســتکس یا هر چیز دیگری منجر به فروش نفت خام ما به اروپا نمی شــود و ما را از یافتن مشــتریان دیگری برای نفت خام یا فراوری و توســعه پتروپالایشگاهها دور میکند.
هنگامی که میدانیم اروپاییها در مبادلات مالی و بانکی همراه جمهوری اسلامی ایران نیستند، قطعاً انتظار میرود که تمام توان خود را برای تعریف و طراحی کردن کانال هــای بینالمللی دیگری بــه کار بگیریم.
وقت کشــی بیشــتر یعنی ایجاد توقف در اقتصاد بزرگی چون اقتصاد ایران که روزانه میلیونها دلار ضرر به آن وارد میشود. نرخ رشــد منفی اقتصاد کشور نشانهای از بیعملــی و معطل اروپا ماندن اســت، در صورتی که براساس نظریه اقتصاد تحریمی و با توجه به سیاستهای اقتصاد مقاومتی و استفاده از تمام ظرفیت های بینالمللی و کشورهای همسایه و دوست و برخورداری از بازار بزرگ در منطقه و در کشور میتوان بدون چشــم انتظار غرب بودن، نرخ رشد اقتصاد را مثبت کرد.
بنده معتقدم روزی که اینســتکس یا امید ما بــه کمکهای اروپا از بین برود قطعاً به نفع اقتصاد ایران اســت و همان روز از نرخ رشــد منفی عبور میکنیم؛ چــرا که تنها هدف اروپا از دادن وعده به ایران وابستگی بیشتر و شرطی کردن اقتصاد ماست و این مســئله با امید به کانال اینستکس روز به روز منجر به تشــدید ضعف اقتصاد کشور میشود که به هیچ وجه به نفع ما نیست.
نظر شما