مقاومت و فداکاری در جهت استقلال حتی اگر با شکست مواجه میشد، قابل حذف از الگوریتم رقابت استعماری نبود. در تاریخ ایران هم که شاید بتوان مردمانش را سردمدار مقابله با استعمارگران دانست، مملو از این رشادتهاست. روز 12 شهریور که در تقویم ایران روز مبارزه با استعمار نام گرفته است، روز شهادت رئیسعلی دلواری از مبارزین جنوب است که علیه پیشروی انگلیسیها ایستاد و هرگونه تجاوز به خاک ایران را مانع شد.
انگلستان که در سالهای ایران قاجاری پیشتاز استعمار بود، برای دستیابی بیشتر به هند و حفظ آن، سرزمینهای اطراف آن را هم از دستاندازی خود بینصیب نگذاشت. زمانی که محمدشاه قاجار برای جلوگیری از نافرمانی حاکم هرات به آنجا نیرو گسیل داشت، انگلیس برای ممانعت از تسلیم هرات به ایران، خارک را اشغال کرد و بوشهر را هم تهدید کرد که البته با درایت شیخ حسن آلعصفور و باقرخان تنگستانی ناکام ماندند. 18 سال بعد در دوره ناصرالدینشاه بار دیگر به بهانه هرات، خارک و بوشهر را اشغال کرد، اما باز هم با مقاومت مردم مواجه شد.
قدس آنلاین: در جنگ جهانی اول، انگلستان که نیروهای خود را در خلیج فارس مستقر کرده بود موجب صدور حکم جهاد از سوی آیتالله شیخ الشریعه اصفهانی و سید مصطفی کاشانی شد. مجتهدین مقیم بوشهر مرحوم آیتالله سید عبدالله بلادی، سید مرتضی علمالهدی اهرمی و شیخ محمدحسین برازجانی نیز مردم را به جهاد با روس و انگلیس ترغیب کردند. انگلیس نیروی دریایی خود را در بوشهر مستقر کرد و علیرغم تلاش برای تطمیع شیخ برازجانی موفقیتی حاصل نکرد. برخورد قاطع شیخ برازجانی، رئیسعلی دلواری را برای مقابله با قشون انگلیس مصممتر کرد.
تلاش انگلیسیها برای تطمیع رئیسعلی هم به جایی نرسید و او صراحتاً اعلام کرد که استقلال ایران را به هیچچیزی نمیفروشد. در نتیجۀ این مقاومت، جنگ نظامی در دوم شوال 1333 شروع میشود و چهار کشتی جنگی انگلیسی شامل نظامیان انگلیسی و هندی، روستای دلوار را گلولهباران کردند. رئیسعلی که قبلاً از حمله آگاه شده بود، زنان و کودکان و سالخوردگان را به کوهها میفرستد و جنگ آغاز میشود. انگلیسیها بسیاری از خانهها را ویران کردند و آتش زدند. نیروهای دلواری نیز با شبیخون زدن به مواضع انگلیسیها تلفات زیادی به آنها وارد میکنند و در این بین فرمانده انگلیسی کشته میشود و باقی نیروها مجبور به ترک تنگستان به سمت بوشهر میشوند. خبر پیروزی رئیسعلی دلواری در سرتاسر ایران و حتی خارج از مرزها به گوش همگان رسید. قوای انگلیسی که در نبردهای پیاپی به ضعف خود نسبت به تاکتیک جنگی رئیسعلی پی بردند، از نیروی نفوذی استفاده کردند و با خیانت فردی به نام غلامحسین تنگکی، رئیسعلی را از پشت مورد اصابت گلوله قرار دادند و به شهادت رساندند.
خبر شهادت رئیسعلی شیراز را به حرکت درآورد. مجلس ترحیم در مسجد وکیل شیراز برقرار شد. ضیاءالواعظین از روحانیون مبارز شیراز بر منبر رفت و طی نطقی شوری عظیم در مردم شیراز ایجاد کرد و به آنها دستور جهاد داد. در فارس شخصی به نام ناصر دیوان کازرونی بر ضد نیروهای انگلیس قیام کرد. انگلیس پس از درگیری با تنگستانیها و معاهده صلح و ادامه جنگ و گریز، شیراز را مقر فرماندهی و تحرکات نظامی خود در جنوب ایران قرار داد. انگلیس یک نیروی نظامی متشکل از فرماندهان انگلیسی، افسران باقیمانده ژاندارمری و مزدوران ایرانی و هندی را در صفر 1335 قمری به نام پلیس جنوب تشکیل داد و به نام برقراری امنیت، بنای ظلم و ستیز را با مردم گذاشت. در چنین فضایی، ناصر دیوان به همراه نیروهای خود به پادگان تفنگداران انگلیس حمله کرد و سلاحهای آنها را به غنیمت گرفت. آنها تا مدتها توانستند جاده کوهستانی بوشهر-شیراز را ببندند. قوای انگلیسی مستقر در بوشهر هرچه تلاش میکردند، نمیتوانستند این جاده کوهستانی را بازگشایی کنند. نیروهای انگلیس و پلیس جنوب برای سرکوبی وی از شیراز عازم کازرون شدند. نیروهای مجاهد ناصر دیوان در دشت ارژن به آنها حمله بردند و شکستی سخت بر آنها وارد کردند و غنایم بسیار گرفتند. نیروهای اشغالگر انگلیسی تصمیم گرفتند یک سپاه از بوشهر برای سرکوب مجاهدان کازرونی اعزام کنند، اما در حوالی چاهکوتاه به محاصره نیروهای شیخ حسینخان چاهکوتاهی و زائرخضرخان درآمدند؛ عدهای کشته و بقیه به بوشهر متواری شدند.
آنچه که شورش فارس را جدیتر کرد تغییر موضع صولتالدوله ایلخان قشقایی بود. او که در طول دوره تجاوز انگلیسیها راه بیطرفی را میپیمود، به دلیل حمله نیروهای انگلیسی به یکی از قبایل قشقایی به نام درهشوری موضع خود را عوض کرد. درحالیکه مردان ایل برای خرید لوازم زندگی به شیراز رفته بودند، زنان و کودکانشان مورد هجوم انگلیسیها قرار گرفتند. خبر این حمله، ایل قشقایی را به هیجان آورد. در همین حال نماینده آیتالله سید عبدالحسین لاری اعلم مجتهدین فارس رسید. پس از ابلاغ همدردی سید با قشقاییان، نماینده آیتالله لاری حکم جهاد وی را به خان اعلام کرد. صولتالدوله و ناصر دیوان کازرونی با یکدیگر همپیمان شدند. نیروهای مجاهد عشایری پس از شکستهای پیدرپی که به نیروهای انگلیس وارد کردند، شیراز را برای پاکسازی به محاصره خود درآوردند. با درنگ طولانی در اطراف شیراز و با نیرنگ نیروهای انگلیسی، چند نفر از سران قشقایی منجمله برادر صولتالدوله خریداری شدند و از پشت سر، نیروهای مجاهد را مورد حمله قرار دادند و موجب شکست صولتالدوله و ناصر دیوان شدند.
مقاومت طوایف بلوچ در برابر قوای انگلیس در جنگ گورستانی از دیگر مقاومتهایی بود که همگی برای حفظ خاک وطن صورت گرفت. از مشخصههای همه این مقاومتها، توأمانی دین و وطن بود. این مقاومتها بهعنوان نمونه اولین مقاومتهای ایرانیان در مقابل پدیده استعمار نشان از آن دارد که اقشار مختلف مردمی در کنار روحانیون در ابعاد مختلف سیاسی و دینی برای حفظ استقلال میهن خود تلاش میکنند. نامهای که از ناصر دیوان باقی مانده بهخوبی مؤید این امر است که مبارزه با استعمار هم جنبه دینی و هم ملی داشت: «ما بهموجب تعالیم اسلامی باید با قوای کفر جهاد کرده، از تسلط ملحدین به مردم مسلمان جلوگیری به عمل میآوریم... من هدفی جز استقلال و عظمت وطن ندارم و با هرکس که با ایران دشمن باشد و در جهت مخالفت مصالح ما گام بردارد مبارزه خواهیم کرد... ما که تا جان در بدن داریم جانبازی خواهیم کرد و با دشمنان ایران انبازی نخواهیم جست.»
تیتر مطلب برگرفته از دیوان اشعار بهار
منبع: ویژه نامۀ چراغ/ روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما