قدس آنلاین: با ایــن حال تحلیل وضعیت اقتصادی آمریکا بدون در نظرگرفتن ریشه ها که به ویژه پس از جنگ جهانی دوم در سال 1945 اتفاق افتاد، امکان پذیر نیست.
واقعیت آن است که پس از پایان جنگ جهانی دوم که آمریکایی ها خود را به عنوان یک کشور غالب نشان دادند، شروع به نهادسازی هایی با هدف استیلا بر اقتصاد جهانی کردند و دقیقاً پس از آن دوران اســت که نهادهای پولی و مالی بین المللی ماننــد صندوق بین المللی پول و بانک جهانی شــکل می گیرند که ابزار اقتصادی آمریکا می شوند.
وقتی آمریکا می بیند از طریق استیلای دلار می تواند منافع اقتصادی خود را داشته باشد، به عنــوان نمونه نزدیک به هزار میلیارد دلار کسری تراز تجاری داشته باشد و مشکلی هم برایش به وجود نیاید و می تواند بالای 22 هزار میلیارد دلار بدهی عمومی داشته باشد ولی نگرانی از بازپرداخت آن نداشته باشد، بنابراین تلاش می کند بــا در اختیار گرفتن ابزار های سیاسی و نظامی اش کشورهای دیگر را قانع کند و زیر فشــار قرار دهد تا استیلای دلار را حفظ کنند.
کشورهای نفتی که اکنون صادرکننده نفت در دنیا هستند، در اصطلاح دارای دلارهای نفتی و به عبارتی پترو دلار هستند؛ چرا که قیمت گذاری نفت بر اساس دلار انجام و ناگزیر چرخه این منابع و منافعی که حاصل می شود، در نهایت به اقتصاد آمریکا برمی گردد.
بنابرایــن در این چند دهه هر کشــوری که تلاش کرده چرخه شــوم دلار را بشــکند با جواب ســخت و نظامی سنگین آمریکایی ها روبه رو شده است. حمله به عراق چــه در دهه 1990 و چه در اوایل قرن بیست و یکم و برهم زدن آسایش و تعادل در بسیاری از اقتصادهای خاورمیانه در چنین چارچوبی تعریف می شود.
در زمینه اقتصاد ایران هم باید به این نکته توجه کنیم، ما همواره به استیلای دلار در بازارهای جهانی معترض بودیم و این را به زیان اقتصاد دنیا می دانستیم، به همین دلیل آمریکایی ها تمام فشــار خود را به اقتصاد مــا وارد کردند؛ تحریم های گسترده ای که اکنون نیز شاهد آن هستیم، بروز و ظهور همین سیاست و تلاش برای حفظ هژمونی دلار در جهان است.
واقعیت این است که این بی تعادلی در اقتصاد آمریــکا که حدود یک چهارم اقتصاد جهانی را تشکیل میدهد در بلندمدت امکان ادامه ندارد، چــرا که یک رابطه یکســویه به نفع اقتصاد آمریکا و به زیان بســیاری از کشورها شــکل گرفته و این اســتیلای دلار حداکثر بهره مندی را برای آمریکا بــه وجود آورده و اقتصاد دیگر کشــورها را دچار مشکل کرده است؛ اما مخالفت های بسیار جدی وجود دارد و دارد به سمتی می رود که اقتصاد جهانی به یک تعادل به نفع همه کشورها برسد.
انتهای پیام/
نظر شما