با احتساب امروز، دقیقاً 41 سال از روزی که «امام موسی صدر» ناپدید شد، میگذرد. خیلی دلمان میخواست الآن خبری توی دست و بالمان داشتیم که از زنده بودن امام موسی صدر حکایت داشت. درست مثل خبرهایی که در این 41 سال، دم به دقیقه در رسانههای مختلف باز نشر شدند.
خبری به نقل از زندانیهای لیبیایی که با چشم خودشان امام موسی صدر را دیدهاند یا خبر مصاحبه افسر فلان گارد امنیتی سابق لیبی که از زنده بودن رهبر شیعیان لبنان خبر میداد. اما چه کنیم که امسال دستمان خالی است.
یعنی حتی اگر امسال هم طبق روال سالهای گذشته خبری از تکذیب شهادت و زنده بودن امام موسی صدر در رسانهها منتشر میشد، سخت میتوانستیم باورش کنیم؛ چون این روزها کمتر آدمی پیدا میشود که عمرش کفاف دیدن دهه نهم زندگی را بدهد. حالا حسابش را بکنید که اگر ماجرای درگیریهای امام موسی صدر با قذافی، شکنجههای چند ساعته و اعدام را دروغ به حساب بیاوریم، امام موسی صدر باید اکنون بیش از 90 سال عمر داشته باشد.
به این ماجرا اضافه کنید غم غربت، سختیهای زندان، شکنجههای احتمالی و دوری از خانواده را. آن وقت بگویید اگر جای ما بودید میتوانستید اخبار زنده بودن امام موسی صدر را به این راحتیها باور کنید؟
نه چندان خانواده دوست
در این سالها آن قدر درباره امام موسی صدر و زندگینامه پرفراز و نشیبش گفته و نوشتهاند که تقریباً نمیشود نکته ناگفتهای از دل زندگیاش بیرون کشید. بعضی از ابعاد زندگی وی اما هنوز برای خیلیها تازگی دارد. مثلاً اینکه خاندان «صدر» یکی از بزرگترین و رگ و ریشه دارترین خاندانهای شیعهاند که دست کم 12-10 عالم بزرگ در حد و اندازههای خود امام موسی و حتی یک سر و گردن بالاتر در تاریخ خاندانشان پیدا میشود، یا اینکه نام اصلی رهبر شیعیان لبنان «سید موسی صدر» است و برخلاف تصور خیلیها، در ایران و شهر قم متولد شده و حتی تا حدود 30 سالگی در ایران بوده و سال 38 شمسی به خاطر وصیت سید عبدالحسین شرف الدین، رهبر متوفی شیعیان لبنان به این کشور هجرت کرده است. دیگر اینکه موسی صدر نخستین طلبهای است که به عنوان دانشجو، وارد دانشگاه تهران و در رشته «اقتصاد در حقوق» دانشآموخته شده است. خلق و خویش هم آنقدر عجیب و غریب است که با انواع و اقسام رهبران جهان، از قذافی گرفته تا محمدرضا شاه، سلام و علیک داشته است.
لبنان یعنی موسی صدر
پیش از اینکه ماجرای پیچیده یا بهتر بگوییم معمای گم شدن امام موسی صدر را مطرح کنیم، لابد باید به یکی از بزرگترین پرسشها درباره او پاسخ دهیم؛ اینکه امام موسی صدر به عنوان یک عالم ایرانی چه صنمی با لبنانیها داشته و در طول حدود 20 سال حضور در این کشور، چه کرده که لبنانیها به او لقب «امام» را داده و پیش از ادای نامش «بسم الله» میگویند؟
از آنجایی که خاندان «صدر» یکی از بزرگترین خاندانهای شیعه بهحساب میآید و تعدادی از اجداد امام موسی صدر که از علمای بزرگ شیعه هم بودهاند، در لبنان، عراق و چند کشور دیگر به عنوان مرجع تقلید و رهبر شیعیان حضور داشتهاند، سید عبدالحسین شرفالدین، رهبر شیعیان لبنان پیش از مرگ تصمیم میگیرد جایگاهش را به دست یکی از اعضای این خاندان بسپارد و در این میان چه کسی بهتر از «سید موسی صدر»؟
سید موسی صدر که لابد نمیخواسته تنها نقش یک رهبر دینی را ایفا کند، پس از ورودش به لبنان بنا را میگذارد به اصلاح سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این کشور و همچنین بهبود اوضاع شیعیان لبنان. ساخت انواع و اقسام مدارس، راهاندازی کارگاههای کارآفرینی جورواجور، تأسیس جامعه مقاوم و گروه مقاومت لبنان و راهاندازی مجلس اعلای اسلامی شیعیان فقط گوشه کوچکی از اقدامات بیشمار صدر در لبنان است.
برای اینکه متوجه شوید امام موسی تا چه اندازه در لبنان معروف بوده، این بخش از کتاب «سفیر شاهنشاه» به قلم منصور قدر-مأمور ویژه ساواک در بیروت- را بخوانید: «سید موسی صدر یعنی قلب بیروت و قلب ملت لبنان. مردم لبنان امکان ندارد از دستور صدر سرپیچی کنند. هنگامی که او از لبنان خارج و یا وارد لبنان میشود، تمام رجال بیروت به استقبال او حاضر میشوند. مشارالیه در بیروت از قدرت فوقالعادهای برخوردار است که مافوق قدرت رئیس جمهوری لبنان است. در تمام جراید لبنان همه روزه عکس موسی صدر دیده میشود و در تمام مغازههای بیروت و بازارهای بزرگ چه در داخل و چه در خارج مغازه عکس بزرگی از صدر دیده میشود. بنا به اظهار یکی از رانندگان تاکسی، موسی صدر صاحب بزرگترین قدرت در لبنان است و حتی رئیس جمهور لبنان از وی خوف و وحشت دارد و به او پیشنهاد رئیس جمهوری کرده است. تمام قوای لشکری و کشوری و ملت لبنان فدایی موسی صدر هستند. به طورکلی موسی صدر یعنی لبنان و لبنان یعنی موسی صدر».
سفرهای دنبالهدار
همه چیز از سفرهای دنبالهدار امام موسی صدر آغاز شد. شهرت رهبر شیعیان لبنان جهانی شده بود اما با وجود این دست رد به سینه هیچ دولت و هیچ گروه مقاومتی نمیزد. از کشورهای قلب آفریقا گرفته تا کشورهای اروپایی میتوانستند چند صباحی میزبان امام موسی صدر باشند. به همین خاطر وقتی امام موسی صدر دعوت «قذافی» برای سفر به لیبی را پذیرفت، هیچکس تعجب نکرد. امام موسی صدر روز 3 شهریور 57 وارد لیبی شد و چند بار با دیکتاتور این کشور دیدار کرد. دقیقاً 6 روز بعد، یعنی نهم شهریور، همراه با دو تن از همراهانش سوار یکی از خودروهای دولتی لیبی شد و دیگر هیچ وقت دیده نشد. دولت لیبی چند روز پس از ناپدید شدن امام موسی صدر، اعلام کرد ایشان همراه با دو همراهش با یک هواپیمای ایتالیایی از غرب طرابلس به سوی ایتالیا پرواز کرده است. سازمان قضایی کشور ایتالیا اما پس از یک تحقیق گسترده اعلام کرد امام موسی صدر و دو همراهش هیچگاه وارد ایتالیا نشدهاند. ایتالیاییها همچنین چند روز بعد اعلام کردند طبق تحقیقاتشان، امام موسی صدر و همراهانش اصلاً از لیبی خارج نشدهاند.
قعر اقیانوس
تقریباً تمام روایتها از ناپدید شدن امام موسی صدر، تا اینجای ماجرا با هم تفاهم دارند، اما درباره 6 روز اول اقامت رهبر شیعیان لبنان در لیبی و روزهای پس از ناپدید شدنش، دهها روایت مختلف وجود دارد که هیچکس نمیداند کدامشان معتبرترند!
عبدالمنعم الهونی، نماینده شورای انتقالی لیبی در قاهره درباره روزهای پیش از ناپدید شدن امام موسی صدر میگوید: «قذافی مدعی آگاهی از همه امور سیاسی و دینی بود. وی در طول یک دیدار به مذهب تشیع پرداخت و در آن تشکیک کرد و پاسخ موسی صدر نیز شدید بود و او قذافی را به ناآگاهی از علوم دینی اسلام به صورت کلی و همچنین ناآگاهی از مذهب شیعه و سنی متهم کرد. پس از آن قذافی به موسی صدر دشنام داد و صدر نیز در مقابل، قذافی را به خیانت و مزدوری متهم کرد. پس از این جریان بود که قذافی فرمان قتل موسی صدر را صادر کرد». کسانی که این روایت را قبول کردهاند، با اتکا بر گفتههای برخی از مأموران امنیتی لیبی در زمان قذافی، معتقدند امام موسی صدر چند روز پس از ناپدید شدن، با دستور مستقیم قذافی به شهادت رسیده و پیکرش در یک بلوک بتنی به قعر اقیانوس فرستاده شدهاست. البته خواهرزاده و داماد امام موسی صدر و محمد کرمیراد، عضو کمیته بررسی وضعیت موسی صدر در مجلس، حدود 10 سال پیش این روایت را تکذیب کرده و گفتهاند بر اساس مدارکی که بعضی از زندانیهای لیبیایی در اختیارشان قرار دادهاند، امام موسی صدر همچنان زنده است.
یک سوءتفاهم عجیب
حسنی مبارک، رئیسجمهور مخلوع مصر، سال ۲۰۱۲ در روزنامه مصری «روز الیوسف» ادعای مشاجره قذافی و امام موسی صدر را تکرار کرد. حسنی مبارک البته مدعی بود مشاجره میان قذافی و امام موسی صدر بر سر سرنوشت لیبی بوده که در نهایت منجر به شکنجه چهار ساعته، شهادت و رها کردن پیکر موسی صدر در دریای مدیترانه شده است.
خلیل الخلیل، سفیر وقت لبنان در ایران اما درباره انگیزه قذافی برای کشتن وی، دلیل عجیبی مطرح کرده است. او میگوید قذافی میلیونها دلار پول به صدر داده بود که در راه مبارزه با رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان خرج شود، اما امام موسی صدر پولها را در جای دیگری خرج کرده و این ماجرا سبب شده قذافی تصمیم به کشتن امام موسی صدر بگیرد! البته این تنها روایت عجیب از شهادت رهبر شیعیان لبنان نیست. روایتی هم وجود دارد که بر اساس آن در زمان اقامت امام در فرانسه، بنیصدر به عرفات تلفن میکند و از او در مورد سرنوشت صدر میپرسد. در پاسخ، عرفات از قذافی نقل میکند که در جلسه بین صدر و قذافی، صدر ناراحت شده و تهدید به ترک لیبی میکند. قذافی از سربازان خود میخواهد که او را آرام کنند اما سربازان او به اشتباه این حرف او را فرمان کشتن صدر تلقی میکنند!
تکلیف را روشن کنید
با وجود تمام این روایتها اما عدهای هنوز معتقدند امام موسی صدر به شهادت نرسیده و توسط قذافی به حبس ابد محکوم شده است. شاید یکی از قویترین روایتهایی که شهادت ایشان را تکذیب میکند مربوط به کمیته بررسی وضعیت امام موسی صدر باشد. کمیتهای که پس از مرگ قذافی در سال 2011 تشکیل شد. اعضای این کمیته را تعدادی از وزرای لبنانی، نزدیکان و خانواده امام موسی تشکیل میدادند. این کمیته پس از سفرهای متعدد به لیبی و بررسی هزاران مدرک، اعلام کردند احتمال زنده بودن رهبر شیعیان لبنان خیلی زیاد است. در بخشی از گزارش این کمیته آمده است: «تا زمانی که مرگ فرد اثبات نشده، نمیتوان گفت از دنیا رفته است. مساحت لیبی امکان وجود هر نوع احتمالی را در ذهن تداعی میکند. نمیتوان گفت امام موسی صدر همان روزهای نخست شهید شده باشد چرا که همیشه از زندانی به زندانی منتقل میشده است و اطلاعاتی که بر اساس آنها گفته میشده ایشان همان ابتدا شهید شده، متناقض بوده و از هیچ پایه و اساس منطقی برخوردار نیست».
تقریباً بیش از هشت سال از ارائه آخرین مدرک زنده بودن رهبر شیعیان لبنان که میشد روی آن حساب کرد، میگذرد و این روزها تقریباً هیچ نشانی از زنده بودن وی نداریم. نمیدانیم امام موسی صدر آن طور که حسنی مبارک میگوید ساعتها شکنجه شده و به شهادت رسیده یا طبق گفته کمیته بررسی وضعیتش، سالها در زندانهای مختلف لیبی زندگی کرده و دست آخر به دلایل مختلف از دنیا رفته است؟
نظر شما