قدس آنلاین: دیو ظاهراً موجودی افسانهای است، ولی با توجه به رفتارشناسی دیوان در شاهنامه، در بسیاری اوقات تعبیری دیگر از دشمن است که در قصههای اسطورهای مردم به این صورت نقل شده است.
اما جگر دیو چیست که استفاده از جوهره آن میتواند سبب شفا یا قدرت گرفتن کسی باشد؟ گاهی ما بدون دقت یک قصه را میخوانیم و میگذریم و گاهی به جزئیات توجه میکنیم. جزئیات میتوانند بسیار به ما در فهم درست کمک کنند و میزان ارزش هنری هر اثری هم با جزئیات مشخص میشود.
جگر، جایگاه شجاعت و صبر است و اگر دقت کنیم جگر نقطه قوت و مایه تمایز دشمن ماست.
جگرآوری و جگرداری دلیری و صبوری است و بدیهی است که با این معنا آموختن خصال مثبت حتی از دشمن میتواند به توفیق ما کمک کند. اما اگر کمی بیشتر دقت کنیم جرئت، شجاعت و صبر به نوبه خودشان متکی به چیزی دیگر هستند و آن چیز دانش و خرد است. آن چیزی که مایه قوت دشمن ماست، هر چه که هست، باید مورد توجه ما باشد و باید در نخستین فرصت ممکن به آن چیز دست یابیم و از آن برای افزایش اقتدار خود استفاده کنیم.
این است که در معارف ما آمده است دانش را بجویید حتی اگر در چین باشد و یا آمده حکمت، گمشده مؤمن است که هر جا باشد پیدایش خواهد کرد.
نباید یک لحظه از آموختن بیاساییم و هر چیزی را که به کار ما میآید باید از هر کسی که میتوانیم بیاموزیم؛ حتی اگر آن کس دشمن ما باشد. این است که در برخی جنگهای صدر اسلام اسیران دشمن به شرط معلمی برای مسلمانان آزاد میشدند.
انتهای پیام/
نظر شما