رقیه توسلی/
«ثنا» هم رفتنی شد. از صبح که «بهاره» این خبر را مخابره کرده، خیلی متفاوتتر از دیکشنری کنار دستم نیستم؛ وارفته، درهم، ساکتِ پُرهیاهو.
این رفیق از آنهایش بود که تا حرف مهاجرت میآمد وسط، میگفت: منِ دیوانه، دوزیستم... هم اهل رفتنم، هم اهل ماندن... اصلاً بیخیال، باید دید چه پیش میآید؟ انگار حالا گردونه که گردید، قرعهاش افتاد به نماندن.
توی موبایل میچرخم دنبال عکس مشترکی از سه تایمان... پیدا میکنم... «ثنا» سمت راست تصویر ایستاده با لبخند یکوریاش... یاد حرف آقاجان میافتم؛ عزیزکم، دوستی خیلی وقتها دردِ گرانی است!
جایی که میخواهد برود را سرچ میکنم. اینترنت، دقایقی غمِ توی حواسم را میمکد، اما صفحات را که میبندم برمیگردم سرِ خانه اول.
ای ثنا! ای زبان بسته مخفیکار! پس تا چند روز دیگر تو هم برای یک احوالپرسی ساده میروی وسط دنیای مجازی؟
ثنا یا بهاره، به درستی نمیدانم کدامشان موجب میشوند امروز دوباره آن فوبیای کهنه، سَر باز کند در من... مهاجرت!
به خودم میگویم خدایا کاش کسی کمکم کند بفهمم متولد کشوری - بی برنامه و درب و داغان - زندگیاش را میگیرد کفِ دستش که برود سرزمین دیگر یعنی چه؟
«ثنا» چقدر آن جغرافیا را میشناسی؟ هیچ... چند آشنا در فرودگاه استرالیا منتظرت ایستادهاند؟ هیچ... چند مسافرت خارجه رفتهای؟ هیچ... حامی مالی در کار هست؟ هیچ.
چقدر به خانه تازه، کار جدید، دوستان نو، مدل رانندگی، خوراک، فرهنگ، گفتمان، آب و هوای دیگر فکر کردهای؟ به 36 سالی که باید اینجا پشت سرش بگذاری و از سر به دنیا بیایی؟ هیچ...
«ثنا»جان! راست میگویی خدا بزرگ است، اما زبان مادری را که باید بگذاری همینجا، اسباب و اثاث را که بدهی دست سمسار، راهت را جدا کنی از چهار تا رفیق گرمابه و گلستان، دور دلخوشیهای عمیقت، دور خانوادهات خط بکشی. بعد بیآینده بروی از صفر شروع کنی.
آخرین چایهای تابستانی را خانم «مرادی» با خوشرویی میگذارد روی میز همکاران. وقت آمدن پنجره را هم نیمه باز میکند.
نرمه باد و لیوان چای را به فال نیک میگیرم اما نمیتوانم به تورنتو و برادرانی که سالهاست از خانه پدریمان رفتهاند، فکر نکنم. به دلتنگی، به دوری، به نوههایی که زبان فارسی نمیدانند، به روزگار غیرمشترک، به مهاجرت که با تمام عجایبش باز اقسام دارد.
فرق دارد کسی که میرود دنبال تحصیل، کسی که خانوادهاش را نزدیک خودش دارد در غربت، کسی که خوشی نمیزند زیردلش که نماند، کسی که باری به هر جهت و همرنگ جماعت نمیرود که دوتابعیتی باشد.
نظر شما