قدس آنلاین: فردین آقا بزرگی کارشناس بورس در گفتوگوی پیش رو چرایی اصلاح قوانین بازار پایه فرابورس را بیان کرده است که در ادامه میخوانید.
چه عواملی باعث شد تا فرابورس تصمیم به اجرای تغییرات ساختاری کنونی در بازار سرمایه و بخصوص در بازار پایه بگیرد؟ آیا مزایایی برای این اصلاحات وجود دارد؟
از جمله دلایلی که منجر به ایجاد اصلاحاتی در فرابورس بود آن است که نیاز به تغییرات و اصلاح قوانین در کلیت موضوع احساس شد چرا که اصلاح قوانین در هر برهه ای از زمان از اصولی ترین اقداماتی است که نه تنها سازمان بورس؛ فرا بورس در دستور کار خود قرار میدهد، بلکه هر سازمان یا نهاد و شرکتی ملزم به گرفتن بازخوردی از رویه های موجود است تا با بازبینی های صورت گرفته انحرافات ایجاد شده را اصلاح و از تداوم آن جلوگیری کند؛ از این رو میتوان گفت وضع قوانین گذشته به منزله تداوم یا بی انتها بودن زمانی آنها به شمار نمیرود. موضوع دومی که منجر به ایجاد اصلاحات در ساختارهای فرا بورس شد گلایه ها و شکایاتی که توسط برخی از شبکه های اجتماعی، فعالان بازار ارز و شبکه های اجتماعی و گروه های مشاورهای اعلام شد در خصوص مشکلات ایجاد شده بخصوص در بازار پایه متمرکز بخصوص از ارائه سیگنالهای خاص به جهت نامحدود بودن یا افزایش نوسان قیمت سهام مورد معامله در بازار پایه بود. این مساله موجب شد تا مقام ناظر و متولیان امر از جمله شرکت فرابورس بر بازار پایه متمرکز شوند تا در مقایسه با شرکتهایی که در بازار اول و دوم فرابورس مورد معامله قرار میگرفتند طبیعا وضعیت ساختا،ر طبقه بندی شرکت ها که با ریسک مضاعفی مواجه بود، از این رو به جهت ریسک فعالان بازار و سرمایه گذاران تصمیم بازنگری تصمیم به جایی بود تا در یک بازه زمانی حداقل شش ماهه با تبادل نظر کارشناسان و صاحب نطران صاحب نظر و متخصص دراین حوزه جمع بندی نقطه نظرات فعالان بازار و صاحب نظران منتهی به اتخاذ این تصمیم شد.
عده ای استدلال میکنند که سودهای بالای بازار به دلیل پذیرش ریسک هایی است که توسط سهامداران صورت میگیرد؛ ارزیابی شما از این نوع سود دهی چیست؟
مبحث ریسک و بازده دو مولفه اولیه برای کسب و کار در بازار سرمایه و بورس به شمار می روند؛ موضوعی که همه فعالان اقتصادی اساسا بدان آگاهی دارند و به طور کامل آن را می شناسند؛ لذا افزایش میزان ریسک لزوما به معنای بازدهی بیشتر نیست اما می تواند بازدهی بیشتری هم به دنبال داشته باشد. ازn آنجایی که عدم هماهنگی همسویی و عدم یک نواختی سهام مورد معامله در بازار پایه و مغایرتی که با سایر بازارها داشت؛ ممکن بود با صرف نظر کردن یا گذر کردن از این شرایط گذشته به سمتی حرکت کنیم که این آموزه و نکته به فعالان بازار دیکته شود که با که ریسک بیشتر می توانید در بازاری که اطلاعات ناشناخته ای وجود دارد؛ هم ریسک تداوم فعالیت شرکت ها؛ عدم ارائه اطلاعات لازم برای تجزیه و تحلیل صورت های مالی و وضعیت عملکردی شرکت ها وجود دارد در حقیقت منابع و سرمایه را به سمت بازارهای غیر شفاف و غیر متقارن با سایر بازارها سوق داده می شد؛ از به این جهت لزوما نمی توان تقسیم بندی کرد که بازاری با شفافیت بسیار پایین داریم وهر کسی که بخواهد می تواند با هر میزان ریسک در این مکان سهام یا اوراق بهادار را معامله کند. به جهت ایجاد محدودیت هایی که از گذشته اعمال شده اعم از صحیح یا غیر صحیح، چون اعمال محدودیت یک پارچه بوده است عدم محدودیت در بازار پایه به عنوان عامل ناشناخته ونابهنجار مطرح شد، خصوصا شکایات و گلایه ها از بازار پایه از سوی فعالان بازار پایه که بخشی سود کسب کرده و بخشی زیان هنگفتی کرده بودند به مراجع بالاتر و سازمان بورس و فرابورس منتقل شده بود.
با توجه به اینکه برخی از سهامداران گفته اند ضرر کرده اند نظر شما درباره این اصلاحات چیست وچرا اصلاحات به صورت تدریجی انجام نشد؟
-اصلاحات به صورت تدریجی بوده یعنی بالغ بر شش ماه کار کارشناسی و تبادل نظر و تقریباً اجماع نظر کارشناسان در آن بوده که به نتیجه انجام اصلاحات منتهی شد، لزوماً به معنای ایجاد ضرر و زیان برای شخص و اشخاص تلقی نمیشود، کما اینکه در صورت ریز بینی و بررسی تک تک موارد با دقت لازم؛ قاعدتاً بالغ بر مواردی که به عنوان ضرر و زیان شخص یا اشخاصی است که اتفاقا در گذشته در بازار پایه سودهای قابل توجهی کسب کرده بودند؛ اما در یک مقطعی علیرغم اعلام موجودیت و اعلام اجرایی کردن این سیستم کماکان این روند ادامه داشت. از مقطع اجرای ابلاغیه و قانون طبیعتاً رویه تغییر کرد، هر چند که با چهار روز اعمال قانون کردن به هیچ عنوان نمیتوان نتیجه گرفت اعمال مقررات جدید به ضرر و زیان منتهی شده است. از واقعیتهای حال حاضر فعالان بازار به صورت کامل میتوانند بهره مند شوند.
با توجه به اینکه بازار در حال جذب سرمایه بود اصلاحات انجام شده می تواند مخل بازار سرمایه باشد؟
معاملاتی که در بازار ثانویه انجام می شود نقش مؤثری درجذب و تجهیز منابع مالی بنگاههای اقتصادی اثر خاص یا مستقیمی ندارد، تنها در شرایط فرآیند افزایش سرمایه یا تأسیس شرکتهاست که منابع از بازار اولیه عاید بنگاه های تولیدی می شود، بنابراین جذابیت، طراوات و شادابی بازارهای مالی، بازار سرمایه و بورس مشخص ترین عامل برای رسیدن به یک اقتصاد شکوفا و رو به رونق است.بدیهی است مهمترین عامل در ایجاد یک اقتصاد سالم، شاداب و پررونق ایجاد امنیت اقتصادی به معنای کاهش ریسکهای سرمایه گذاری؛ ریسک نوسان قیمت نرخ ارز؛ ریسک جلوگیری از نوسانات قیمت گذاری و عوامل دیگر ی که زیر شاخه ریسک قرار می گیرند. با اعمال قوانین جدید یکی از ریسک های بزرگ بازار بورس تا حدود زیادی برطرف شده و برطرف خواهد شد. اگرقرار است منابعی به سمت اقتصاد کشو هدایت شود اما این منابع به بازاری سوق داده شود که از شفافیت لازم برخوردار نیست قطعاً محدود کردن این بازار عاقلانه است چرا که هرچه جریان انتقال منابع سرمایهای به بازارهای غیر شفاف کندتر شود؛ در نتیجه فضای کلی اقتصاد شادابتر و روانتر خواهد بودو لذا از نظر بنده اصلاحات صورت گرفته اقدام بازدارنده ای برای جلوگیری از سوق دادن منابع مالی و نقدینگی به سمت بازارهای غیر شفاف بوده است.
انتهای پیام/
نظر شما