جانبازان رشید دفاع مقدس از آندسته افرادی هستند که نقش پررنگی در پیروزی جبهه حق علیه باطل داشته و حق بزرگی به گردنمان دارند. سر و قامتانی که اگرچه بر صندلی نشستهاند اما خم نشدهاند. هنوز در قلبهای دریاییشان غیرت و مردانگی موج میزند و از نفسهایشان عطر ایثار استشمام میشود. به همین منظور به مناسبت هفته دفاع مقدس ساعتی را درکنارجانبازان حاضر در آسایشگاه جانبازان امام خمینی(ره) مشهد گذرانده و دقایقی را با یادگاران جنگ تحمیلی و یادگاران دفاع مقدس همکلام شدیم.
تا آخرین نفس پای انقلاب و نظام هستیم
با یکی از جانبازان بالای ۷۰ درصدی که در منطقه دهلران به درجه جانبازی نایل شده بود گفتگو کرده و نظر او را راجع به امورات روزمره جویا شدم. او که تمایل به معرفی خود نداشت گفت: در زمان جوانی که کشور به ایثار مردمانش نیاز داشت به جبهههای جنگ شتافته و از جان خود برای میهن و نظام اسلامی ایران مایه گذاشتم. باز هم اگر توانایی ایثار و حتی نثار جان را در این راه مقدس داشته باشم فروگذار نخواهم کرد. اکنون سالهاست بر روی ویلچر گذران زندگی میکنم اما متأسفانه هر چه از سالهای دفاع مقدس دور و دورتر شدهایم شاهد بروز فسادهای اخلاقی و اقتصادی و... در جامعه هستیم. تنها دلیل این موضوع عدم رعایت تقواست. به ویژه اینکه مدیرانی که قبول مسئولیت میکنند باید از دنیازدگی و عافیت طلبی خود را دور نگه دارند. اکنون قدرت بینالمللی و دفاعی ایران که در منطقه و جهان زبانزد شده است به دلیل این است که زیر نظر مستقیم مقام معظم رهبری صورت میگیرد و ایشان با درایت بالا در مقابل سلطهجوی بیگانگان ایستادگی میکند. اما متأسفانه مدیرانی که وظیفه دارند در داخل کشور به مردم خدمترسانی کنند چندان محکم و قوی عمل نمیکنند.
اما این دلیل نمیشود که دست از آرمانهایمان برداریم. مشکلات را با کمک یکدیگر برطرف خواهیم کرد و تا آخرین نفس پای انقلاب و کشور و آرمانهای امام راحل و مقام معظم رهبری هستیم و ذرهای عقبنشینی نخواهیم کرد.
نباید خانواده جانبازان فراموش شوند
آقای خلیفاوی یکی دیگر از جانبازانی است که اصالتی عراقی دارد. او متولد کربلای معلی است. در ابتدای انقلاب و پس از مخالفت و ایستادگی در برابر حکومت بعث عراق و سختگیریهای صدام به ایران مهاجرت میکند. در شروع جنگ تحمیلی به سپاه بدر پیوسته و در حمایت از ایران به جبهههای حق علیه باطل میشتابد و به درجه رفیع جانبازی نایل میشود. او میگوید: موضوعی که معمولاً دیده نشده و به آن توجهی نمیشود، موضوع خانواده جانبازان بویژه همسرانشان است. همسران جانبازان بیش از سی سال در کنار شوهران مجروح خود بوده و جوانیشان را خرج او میکنند، بارها شب بیداری کشیده و با درد و رنج جانباز، آنها هم رنج کشیدهاند. اکنون پس از سالها پا به سن گذاشته و دیگر توانایی سابق را ندارند. بیشتر آنها با بیماری و مشکلات جسمی دست و پنجه نرم میکنند و نیاز است که افرادی خود آنها را جمع کنند. همسر من اکنون به دلیل مشکلات گردن و دیسک کمر ویلچرنشین شده است. مجبور شدهام کارگری در منزل برای او استخدام کنم. اما با حقوقی که از بنیاد به ما تعلق میگیرد چندان دستمان باز نیست و توانایی خرج کردن برای او ندارم. خرج عمل و پرستار و... بسیار زیاد است. خدمات بنیاد فقط برای جانبازان است اما جانبازان که نمیتوانند جای دیگر کار کنند تا درآمد بیشتری داشته باشند. چگونه باید هزینههای دشوار عمل را تأمین کنم.
مشکل دارو را حل کنید
آقای بحرینی یکی دیگر از سروقامتان است که در منطقه شلمچه جانباز شده و اکنون در قسمتی ازآسایشگاه بر روی صندلی چرخدار نشسته است. از او در مورد مشکلات جانبازان که در آسایشگاه هستند میپرسم. او مهمترین مشکل را موضوع دارو میداند و میگوید: به دلیل مشکلات جسمی که دارم دکتر هر هفته برایم تجویز دارو میکند. اما بعد از مراجعه به داروخانهها معمولاً نمیتوانم تمام داروها را دریافت کنم. داروخانهها اعلام میکنند که برخی از داروها را ندارند، اما اگر بخواهیم آزاد تهیه کنیم دارو در داروخانه موجود میشود.
او بدهی بنیاد شهید و امور جانبازان به مراکز بیمهای را علت این مشکل میداند و تصریح میکند: دولت مردان باید به صورت ریشهای این موضوع را حل کنند. باید طلب سازمانهای بیمهای پرداخت شود تا بتوانیم بدون دغدغه داروهایمان را تأمین کنیم.
نظر شما