تحولات لبنان و فلسطین

همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس درباره وضعیت فیلم‌های دفاع مقدس و فیلم «سرو زیرآب» آخرین ساخته محمدعلی باشه آهنگر که وارد شبکه خانگی شده است با این کارگردان گفت وگو کردیم که می‌خوانید.

فیلمسازان جنگ خانه‌نشین شده‌اند

قدس آنلاین: فیلم «سرو زیر آب» یکی از فیلم‌های ارزشمند در حوزه دفاع مقدس است که ماجرایی عجیب را در  بحبوحه کربلای ۵ در سال ۶۶ روایت می‌کند؛ زمانی که عملیات سنگین عراق علیه خطوط ما شکل گرفــت و برخی پیکرها به دلیل جراحت‌های وارده و نداشتن پلاک، قابل شناسایی نبود. در سرو زیر آب، پیکر دو شهید همنام با یکدیگر جابه‌جا می‌شود و این فیلم، قصه درد و رنج خانواده‌هایی را روایت می‌کند که به دنبال پیداکردن عزیزانشان راهی معراج اهواز می‌شوند.

محمدعلی باشه آهنگر بعد از فاصله‌ای طولانی نسبت به فیلم قبلی‌اش «ملکه» در آخرین فیلمش به موضوعی ناب پرداخت. آثار باشه‌آهنگر به دلیل پرداختن به مضامین و موضوعات خاص جنگ و تفاوت‌های آشکاری که با سایر تولیدات سینمای دفاع مقدس داشته، همواره مورد استقبال منتقدان و تماشاگران جدی سینما بوده است. فیلم «سرو زیر آب» در سی ‌و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر توانست با نامزدی در ۹ عنوان جایزه سیمرغ، برنده سه سیمرغ بلورین برای طراحی صحنه توسط عباس بلوندی، بهترین فیلم‌برداری توسط عباس زرین‌دست و بهترین فیلم از نگاه ملی شود. همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس درباره وضعیت فیلم‌های دفاع مقدس و فیلم «سرو زیرآب» آخرین ساخته محمدعلی باشه آهنگر که وارد شبکه خانگی شده است با این کارگردان گفت وگو کردیم که می‌خوانید:

چرا فیلم‌های دفاع مقدس به ویژه آن‌هایی که از نظر هنری و محتوایی دارای ارزش هستند در جشنواره‌ها خوب می‌درخشند اما در گیشه موفقیت چشمگیری ندارند مثلاً فیلم سرو زیرآب با اینکه فیلم قابل توجه و خوبی بود و در جشنواره سی و ششم فیلم فجر از آن استقبال خوبی شد اما در گیشه موفق نبود؟

به نظرم باید تکلیفمان در سینما مشخص شود، یا باید به اقتصاد سینما فکر کنیم یا فرهنگ. زمانی ‌که عراق تانک تی ۷۲ را وارد جنگ کرد، رزمندگان با مصائب بسیاری مواجه شدند زیرا هرچه تلاش می‌کردند نمی‌توانستند این تانک را منهدم کنند، حتی با آرپی جی هم این تانک از بین نمی‌رفت. وضعیت فرهنگی این روزهای ما نیز همین ‌گونه است. اگر بازیگری در مقابل دوربین عشوه‌گری و یا از طنز زننده استفاده کند، فیلم حتماً خواهد فروخت. این سبک فیلمسازی راحت‌ترین کار ممکن است، هرچند شرایط به گونه‌ای رقم می‌خورد که عمده فیلم‌سازان به سمت گیشه سوق پیدا می‌کنند. اگر امروز یکی از فیلم‌های قبل از انقلاب را اکران کنیم ۱۰۰برابر فیلم‌های فعلی فروش خواهد داشت، آیا این فروش به معنای تأیید این دست فیلم‌هاست؟ قطعاً که فروش معیاری برای ارزش فیلم‌ها نیست. شواهد حاکم بر سینما گواه بر این امر است که اقتصاد سینما، فیلم‌های ارزشی را قربانی کرده است. فیلمسازان و بازیگرانی با دستمزدهای آنچنانی وارد سینما شده‌اند که همین موضوع فیلمسازان جنگ را خانه‌نشین کرده است و تنها سه یا چهار نفر هنوز در این حوزه فعالیت می‌کنند اما اگر شرایط همین‌گونه پیش برود همین چند نفر هم باقی نخواهند ماند. فیلم‌نامه سرو زیر آب ۱۶ بار بازنویسی شده، آیا فیلم‌های طنز هم این گونه بازنگری می‌شوند؟ با این شرایط چگونه می‌توان امیدوار بود که فیلمسازان به این سمت پیش بروند؟

وقتی فیلم‌های کم‌ارزش در گیشه فروش بهتری نسبت به فیلم‌های مهم و جدی دارند، نفس کشیدن در فضای فعلی سینما برای سینماگرانی چون شما دشوار می‌شود. به عنوان کارگردانی که در حوزه دفاع مقدس فیلم می‌سازد، شرایط فروش فیلم‌های جدی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

من فیلم‌هایم را براساس دغدغه‌هایم می‌سازم. به هر میزان که مخاطب با فیلم‌هایم ارتباط برقرار کند متوجه می‌شوم که چقدر راه را درست رفته‌ام. معمولاً در سینمای ایران، شرایط پیدا کردن مخاطب با تمام دنیا متفاوت است. ما از میان ۸۰ میلیون جمعیت، حدود ۵/۱ تا ۲ میلیون مخاطب سینما داریم اما بیشتر این مخاطبان هم فیلم‌های جدی نمی‌بینند. عمده فیلم‌هایی که در چند سال اخیر روی پرده رفته و در گیشه فروش بالایی داشته، فیلم‌های  کمدی بوده است. اگر قرار باشد فیلمسازان بر این مبنا فیلم بسازند، امثال من دیگر نباید فیلم بسازند. اگر فرض بر این باشد که مردم ایران مانند همه مردم جهان، هم فیلم کمدی ببینند، هم فیلم درام ببینند، هم فیلم تاریخی ببینند و هم فیلم فانتزی، در این شرایط همه سینماگران می‌توانند فیلم بسازند اما در شرایط فعلی، اکثر فیلمسازان به سمت ساخت فیلم طنز رفته‌اند، مسئولان و سینماداران هم تمام قد از آن‌ها حمایت می‌کنند. این روند احتمالاً به نابودی کوتاه‌مدت بسیاری از گونه‌های سینمایی خواهد انجامید. اگر فرض بر این باشد که من برای چه مخاطبی فیلم می‌سازم، باید بگویم که برای مخاطب جدی سینما، فیلم می‌سازم.

درباره فیلم «سرو زیر آب» هم صحبت کنیم، اگر دوباره این فیلم را بسازید همین قدر طولانی می‌سازید؟ به نظر می‌رسد که برخی خرده‌قصه‌ها چندان کمکی به خط اصلی قصه نمی‌کند؟

اگر ۱۲۵ دقیقه به من فرصت می‌دادند، قائل به شخصیت‌پردازی حتی برای سرگرد و بقیه شخصیت‌های فیلم هم بودم و احساس می‌کنم پرداختن به این شخصیت‌ها در فیلم‌نامه، لازمه فیلم است. کدام بخش اضافه‌ای در فیلم وجود دارد؟ حضور دختر زرتشتی در کار اهمیت داشت، اینکه موبد بشود مهم بود چون می‌خواستم بگویم حتی سیاوش آبادیان در آیین خودش خلاف آب شنا می‌کرد و نمی‌خواست که موبد بشود همچون جهانبخش که داشت خلاف آب شنا می‌کرد، مثل سیاوش در فیلم ملکه. مخاطب باید از پیشینه برخی از شخصیت‌ها در فیلم مطلع باشد، آیا سیاوش آبادیان در حد یک عکس بود؟ یا اینکه او یک جوان زرتشتی است که با پدرش مشکل داشته، نمی‌خواسته موبد بشود و این رفتار دینی را در دوره خودش تأیید نکرده است، به جبهه‌های جنگ رفته و ۶ ماه اجباری‌اش تمام شده ولی در خط مقدم مانده و دیگر برنگشته است. این سیاوش آبادیان کیست که همه دنبال پیکرش می‌گردند.

نمی‌شد این‌ها جمع و جورتر گفته شود؟

خیلی جمع و جور است. فیلم من خیلی ظرافت دارد. در این فیلم خواستم نشان دهم که شهدا موجب پیوند ادیان می‌شوند. خواستم بگویم که ادیان به واسطه شهدا می‌توانند به هم نزدیک شوند.

پس معتقدید که فیلم هیچ شخصیت اضافه‌ای ندارد؟

اصلاً شخصیت اضافه‌ای ندارد. می‌توانید مرد عرب اول فیلم را بردارید؟ اگر این شخصیت نبود، دیگر کسی با جهانبخش کاری نداشت یا اگر سنگ جهانگیر را بردارم، فلسفه این آدم درباره جهان دیگر و نشانه‌شناسی در فیلم کمرنگ می‌شود.

البته برخی منتقدان بر این باورند که نمادها در این فیلم خیلی زیاد است؟

برخی منتقدان می‌خواهند چند فیلم را در یک جشنواره ببینند و گاهی در یک روز باید چهار تا فیلم ببینند. بعد از دیدن فیلم باید چند نقد درباره آن بنویسند و بعد گفت‌وگوهای رسانه‌ای آن‌ها شروع می‌شود. آن یکی تمام نشده، گفت وگوی دیگری شروع می‌شود. چنین منتقدی نسبت به دیدن فیلم عجول است و نمی‌تواند آن را هضم کند. فیلم دیدن آدابی دارد و باید درباره فیلم فکر شود. اینکه فیلمی‌ نماد زیادی داشته باشد، نشانه ضعفش است؟ اتفاقاً نقطه قوت آن است. اینکه فیلم چند لایه باشد، خوب است. برخی به من گفتند که این فیلم ادای روشنفکری درمی‌آورد، من ادای روشنفکری دربیاورم بد است یا ادای اروتیک؟! یکی دیگر گفته بود که فیلم‌نامه مهندسی شده! خب فیلم‌نامه‌ای که مهندسی نشود، فیلم‌نامه نیست یا می‌گفتند اسکلت فیلم پیداست. فیلم پر از حرکت و میزانسن دوربین است، آیا این بد است یا خوب؟ برخی این‌ها را ایراد می‌بینند. گاهی فکر می‌کنم که تماشاگر ایرانی برای فیلم‌های ۷۵ تا ۸۰ دقیقه‌ای ساخته شده و نه بیشتر. حتی زمان دیدن فیلم طنز هم چند بار به تلفن همراهش نگاه می‌کند که نشان از کم‌حوصلگی این مخاطب دارد در حالی که زمان فیلم‌های آمریکایی را ببینید چقدر طولانی است. اگر فیلم‌هایی همچون درخت زندگی یا اینتر استلار یا حتی دانکرک روی پرده سینماهای ایران بیاید، می‌فروشد؟ قطعاً نمی‌فروشد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.