قدس آنلاین: علی ربیعی، سخنگوی دولت دیروز در نشست خبری خود با اشاره به برخی کارشکنیها و اعمال محدودیتهای دولت امریکا برای هیأت ایرانی برخلاف ادعاهای آنها مبنی بر دفاع از آزادی بیان، گفت که «رئیس جمهوری ابتدا تردید داشت این سفر انجام شود یا خیر و در جلسات مختلف این تردید را بیان میکرد و همفکری و همنظری دوستان را میطلبید. اما این سفر انجام شد و دلیل آن هم احقاق حقوق ملت ایران و رساندن پیام کشورمان به مجامع جهانی و افکار عمومی دنیا است.»
خاورمیانه طرحی نو میطلبد
حجتالاسلام روحانی اولین بار در مراسم رژه نیروهای مسلح کلیاتی از ابتکار جدید تهران برای پایان بخشیدن به تنشها و درگیریها در منطقه را مطرح کرد آنجا که خطاب به کشورهای همسایه گفت که از خطاهای گذشته آنها میگذریم و دست رفاقت و دوستی به سوی آنها دراز میکنیم. او همزمان اعلام کرد که طرح «ائتلاف امید» و ابتکار «صلح هرمز» را در گردهمایی سران عضو سازمان ملل پیش روی جهان خواهد گذاشت. ابتکاری که به نظر میرسد ناظر به تشدید اختلافات منطقهای است؛ اختلافاتی که از یک سو ریشه در برخی سوء برداشتها و اقدامات تنشزا از سوی برخی دولتهای خاورمیانه دارد و از سوی دیگر ناشی از مداخلات قدرتهای فرامنطقهای است. جنگ یمن شاید برجستهترین نمونه از مصداق این مهم باشد که برای پایان دادن به آشفته بازار خاورمیانه باید طرحی نو در انداخت. طرحی واقع بینانه و با تکیه بر نقشآفرینی کشورهای منطقه نه از آن جنس اقدامات و ابتکاراتی که به جای تقویت همگرایی، صفکشیها و تقابلها را تشدید میکند. بخصوص که قدرتهای فرا منطقهای هم مبتکر آن باشند همانند ائتلاف امنیتی برای خلیج فارس که ایالات متحده امریکا طراح و بانی آن شده است.
روحانی اگر چه به جزئیات طرح خود اشارهای نکرده اما کلیات مطرح شده درباره آن هم نشان از آن دارد که ایران مصمم است پیام صلح خود خطاب به کشورهای منطقه و فرا منطقهای را با صدای رسا از پشت تریبون جهانی اعلام کند و لذا کارشکنیهای امریکاییها در این مسیر را نادیده میگیرد. روحانی دیروز قبل از عزیمت به نیویورک گفت: «وقتی امریکاییها تمایل به حضور هیأت ایرانی ندارند، اتفاقاً ما باید برای این حضور اصرار داشته باشیم و برخلاف تمایل آنها باید به سازمان ملل رفته و دیدگاهها و سخنان خود را به صراحت در آن بیان کنیم چرا که دارای منطق و استدلال هستیم و این دشمنان ما هستند که دلایل کافی در اختیار ندارند.»
ابتکار ایران در پی همکاری دسته جمعی درون منطقه
روحانی دیروز اگر چه رونمایی از طرح ابتکاری ایران را موکول به سخنرانی خود در سازمان ملل کرد اما اشاراتی به کلیات آن داشت. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، او با اشاره به طرح صلح هرمز که قرار است در مجمع عمومی سازمان ملل آن را تشریح نماید، گفت: «در این طرح به دنبال همکاری دستهجمعی درون منطقه خلیج فارس برای امنیت منطقه هستیم و میخواهیم همه کشورهای منطقه در این مسیر مشارکت و همکاری داشته باشند و ابعاد مختلف آن را در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح خواهیم کرد.» به گفته رئیس جمهوری «این طرح تنها جنبه امنیتی ندارد و مسائل دیگری را هم در بر میگیرد و اسم آن ابتکار صلح هرمز است.»
رئیس جمهوری با اشاره به نام ابتکار صلح هرمز به نام «امید» که بر گرفته از حرف اول کلمات تشکیل دهنده ابتکار صلح هرمز است (HOPE )، گفت: «همه کشورهای ساحلی خلیج فارس و منطقه هرمز در آن دعوت میشوند و سازمان ملل نیز برای حضور در این طرح دعوت شده و برای تأمین و تضمین امنیت منطقه فعال خواهد شد. امیدواریم بتوانیم با این طرح به دنیا اعلام کنیم که ایران به دنبال صلح بلند مدت در منطقه است.» علی ربیعی هم دیروز در جمع خبرنگاران، هدف اصلی این طرح را حل مشکلات منطقه، بازگشت ثبات و آرامش برای همه دنیا و منطقه دانست و گفت: «در این سفر تأمین امنیت خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان و با جزئیات بیشتری برنامهای برای همکاریهای متقابل در کشورهای منطقه در جهت تأمین منافع همه مردم منطقه، مطرح خواهد شد.»
طرحهای ایران الگوساز خواهد بود
او با بیان اینکه طرحهای ائتلاف صلح و گفتوگوهایی که ارائه میکنیم کشورهای منطقه را نسبت به جمهوری اسلامی ایران منعطف خواهد کرد، افزود: «همین الان بسیاری از کشورهای منطقه علاقه دارند که روابط چند جانبه در منطقه تقویت شود و برخی از کشورها هم به مرور به این نظر خواهند رسید.» سخنگوی دولت اظهار داشت: «طرحهای جمهوری اسلامی میتواند الگوساز باشد. باید همواره با ایدههای جدید در مجامع بین المللی و منطقه ای حرکت کنیم و امکان موفقیت در ایدههای خود را کم نمیدانیم در برخی از موارد روابط دوجانبه بخوبی دنبال میشود، طرحها و ایدههایی مانند «گفتوگوی تمدنها» و همچنین طرح «دنیای عاری از خشونت» که روحانی در سازمان ملل متحد مطرح کرد میتواند برای ایران یک هژمونی در جهان و یک قدرت فرهنگی ایجاد کند.»
روایت ظریف از ابتکار روحانی
به گزارش عصر ایران به نقل از سایت شبکه «روسیا الیوم» محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان هم که در نیویورک به سر میبرد در دیدار با جمعی از روزنامهنگاران در تشریح جزئیات این ابتکار ایران گفت: «طرح پیشنهادی ایران تشکیل ائتلافی متشکل از کشورهای ساحلی خلیج فارس یعنی عراق، ایران، عربستان سعودی، بحرین، قطر، کویت، امارات و عمان زیر نظر سازمان ملل برای تأمین امنیت خلیج فارس است.» خبرگزاری ایرنا هم به نقل از ظریف در همین برنامه آورده است که «ابتکار هرمز که رئیس جمهوری مطرح کرده برای ما بسیار جدی است.»وی در بخشی از سخنان خود گفته است: «برخی کشورهای منطقه آنچنان بچگانه برخورد میکنند که حتی نمی خواهند نامخلیج فارس را بیاورند، در حالی که 50 سال پیش بالای سربرگهای دولت عربستان «الخلیج الفارسی» بود.»
قطعنامه 598 مبنای پیشنهاد ایران
اطلاعات خبرنگار «ایران» هم حکایت از آن دارد که طرح ابتکاری رئیس جمهوری یک پایه و مبنای حقوقی دارد که در آن هم نقش آفرینی کشورهای منطقه و هم سازمان ملل مورد تأکید است. این پایه اتکا بند 8 قطعنامه 598 سازمان ملل برای پایان دادن به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سال 1367 است. در این سال و بعد از 8 سال همکاریهای چند کشور عربی با رژیم بعث حاکم بر عراق و البته به پشتوانه حمایتهای کشورهای فرا منطقه ای علیه جمهوری اسلامی ایران، برنامه ریزیهای متوهمانه برای شکست ایران و ساقط کردن نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران به جایی نرسید و گفت و گو زیر نظر سازمان ملل در نهایت منجر به پایان جنگ شد. با این حال قطعنامه 598 اگر چه معطوف به دو کشور ایران و عراق بود اما بند 8 آن ناظر بر یافتن سازوکارهایی برای افزایش امنیت در منطقه بود. در این بند آمده است:« همچنین از دبیر کل ( سازمان ملل) درخواست میکند که با مشورت با ایران و عراق و دیگر کشورهای منطقه، راه های افزایش امنیت و ثبات منطقه را مورد مداقّه قرار دهد.» به نظر میرسد افزودن این بند در قطعنامه مذکور اتفاقاً ناظر بر همان اختلافات و تفاوت دیدگاه های موجود در خاورمیانه و پیش بینیها درباره بروز درگیریها و ناامنیها در این منطقه بوده است. پیش بینیای که چندان هم بیراه نبوده است.
بر این اساس قطعنامه 598 و بند 8 آن حاصل تجربیات طولانی و خسارتبار ناشی از منازعات منطقهای و با هدف پایان دادن به جنگی طولانی شکل گرفت و یکی از اهداف آن فراهم شدن بستر قانونی و مورد اجماع برای ایجاد ترتیبات امنیتی پایدار در منطقه بوده است. پیشنهاد و ابتکار ایران در سالروز دفاع مقدس بازخوانی تجربیات تلخ و خسارت بار گذشته و تأکید بر ضرورت جلوگیری از شکلگیری شرایط مشابه از طریق همکاری و مشارکت همه کشورهای منطقه است. این طرح ضمن آنکه محملی قانونی و مورد اجماع بینالمللی برای پایان دادن به شرارتهای مستمر کشورهای بیگانه و بویژه امریکا در منطقه است آغازی برای رفع تنشها و سوءتفاهمهای موجود و استقرار امنیت و ثبات پایدار در خلیج فارس است.
این در حالی است که امریکاییها تاکنون با سوءاستفاده از فقدان سازوکار بومی برای برقراری امنیت در منطقه با تمرکز بر ایجاد اختلاف میان کشورهای این حوزه و هراس افکنی، حضور نظامی خود را با هزینه کشورهای منطقه بهصورت روز افزون توسعه دادهاند و با ایجاد بحرانهای تصنعی از شکلگیری امنیت و ثبات پایدار در حوزه خلیج فارس جلوگیری نمودهاند. در حالی که طرح ایران ضامن امنیت همه کشورهای منطقه است.
با این وصف میتوان تأکید کرد که تمرکز اصلی طرح ایران آنگونه که پیش از این هم در قالب پیشنهادهای مختلفی همچون «منطقه قوی به جای کشور قوی»، «تشکیل مجمع گفت و گوهای منطقه ای» و «آمادگی برای امضای پیمان عدم تعرض با کشورهای منطقه» اعلام کرده، بر تدوین و تعریف سازوکارها و ائتلافهای منطقه ای برای پایان تنشها و تقویت امنیت و همکاریهای دو یا چند جانبه است. روی دیگر این گزاره آن است که کشورهای فرا منطقه ای برای خاورمیانه هر چه به ارمغان بیاورند،امنیت ایجاد نمی کنند.
ترامپ منتظر رونمایی از پیشنهاد ایران
این مهم البته با توجه به اتفاقات و اختلاف نظرهای دولتهای منطقه شاید در بدو امر چندان ساده و قابل تحقق نباشد اما واقعیتهای دیگری هم حکمفرماست که گریزی از آنها نیست از جمله اینکه دود این اختلاف نظرها و تنشها قبل از هر کس به چشم ملتهای منطقه میرود و در خلال آن فرصتها و ظرفیتهای زیاد موجود برای همکاریها در راستای تامین منافع بیشتر برای دولت ها و ملتهای منطقه از بین میرود. بیراه هم نیست که گفته شود آنکه از این آشفته بازار سودی میبرد همان کشورهای فرا منطقه ای هستند که به تعبیر رئیس جمهوری ایران خودشان عامل تنش در اینجا هستند. در کنار امریکا، رژیم اسرائیل هم در طول چند دهه همه تلاش خود را به کار بسته تا در راستای آنچه امنیت خود میداند، ناامنیها در منطقه را گسترش داده و در برابر هر طرح و ابتکاری برای حل و فصل اختلافات همسایگان در خاورمیانه سنگ اندازی کند.
بنابراین از هم اکنون روشن است که تل آویو مخالف ابتکار جدید تهران خواهد بود. امریکا اما هنوز منتظر است تا جزئیات طرح ایرانی را بشنود. آنچنانکه دونالد ترامپ در گفت وگو با خبرنگاران و در واکنش به طرح ایران گفته است: «من همیشه آماده شنیدن طرح صلحی از سوی ایرانیها هستم. ایران ظرفیت و مردم فوق العاده ای دارد. امیدوارم ایران به کشوری بزرگ و ثروتمند تبدیل شود.» به هر روی ابتکار ایران شاید طرحی جامع و مانع نباشد اما میتواند هم در حکم اعلام چند باره حسن نیت تهران باشد و هم مبنایی برای چاره جویی جدی درباره سامان بخشیدن به اوضاع آشفته منطقه.
الزامات پیوست طرح صلح هرمز
حسن بهشتی پور مینویسد: پیشنهاد «صلح هرمز» میتواند آغازگر تحولات جدید و مثبتی در منطقه خاورمیانه باشد به شرط آنکه این پیشنهاد تنها در متن سخنرانی رئیسجمهوری در سازمان ملل به پایان نرسد. آقای روحانی سه سال پیش پیشنهاد دیگری با عنوان «جهان عاری از خشونت» مطرح کرده بود که آن هم ایده بسیار سازندهای بود اما در ادامه هیچ پیوست عملی مشخصی نداشت. این اتفاق نباید درخصوص پیشنهاد جدید رئیسجمهوری تکرار شود. به عبارتی سخنرانی آقای روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل صرفاً باید به عنوان نقطه آغاز و گام اول عملی یک فکر خوب دیده شود، نه بیشتر. عملی شدن این فکر خوب نیازمند تحقق پیشنیازهایی است. یک فرآیند صلح و یا تأمین امنیت همواره دارای دو یا چند طرف مشترک است که همکاریهای متقابل آنها را میطلبد. مسأله اول این است که چنین طرحی باید فراتر از سخنرانی چند دقیقهای رئیسجمهوری در سازمان ملل، طی تماسهای دیپلماتیک و فنی مفصلتری برای طرفهای مقابل تشریح شود تا تصویری نسبتاً مشترک از آن در ذهنیت طرفین ماجرا شکل بگیرد. مسأله دوم لزوم توجه به منافع اطراف چنین طرحی است. در واقع هیچ توافقی بدون توجه به منافع همه شرکای حاضر در توافق پایدار نخواهد ماند و این واقعیت برای طرح صلح جدید ایران هم صدق میکند. اما مسأله سوم که به مراتب پیچیدهتر و حساستر است، به این موضوع برمیگردد که چنین طرحی در تضاد، تقابل و تعارض با منافع قدرتها و بازیگران شریک در این مسأله نباشد. رسیدن به این نقطه در توافقات چندجانبه بسیار سختتر از رسیدن به نقطه تأمین منافع طرفین است و مذاکراتی دقیق و با لحاظ کردن صبر و حوصله کافی را میطلبد.
پیشنهاد صلح هرمز درست در راستای دکترین امنیتی ایران در خلیجفارس است که بر چند نکته تأکید دارد؛ اول اینکه این امنیت باید توسط خود کشورهای منطقه تأمین شود و دوم هم این است که تأمین چنین شکلی از امنیت جز با همکاری متقابل و با حسننیت کشورهای حاشیه خلیجفارس امکانپذیر نیست و به عبارتی آنچه که این امنیت را تضمین میکند، خود این کشورها و رابطه دوستانه آنها با یکدیگر است. بنابراین اولین پیشنیاز اجرای این دکترین امنیتی در خلیجفارس این موضوع است که اختلافات پیشآمده میان کشورهای ساحلی خلیجفارس باید حل وفصل شود. هم اکنون خلیجفارس در شرایطی است که تنشها در آن به اوج خود رسیده و همین طور ما شاهد کمسابقهترین حضور نیروهای فرامنطقهای در اینجا هستیم. این شرایطی پیچیده و سخت است که اتفاقاً لزوم رسیدن به توافق صلح را جدیتر میکند. اما علیرغم همه اختلافات و تنشهای موجود باید به این نکته توجه شود که رفع این اختلافات همچنان دارای راهحلهایی قطعی است، هر چند شاید شرایط نسبت به گذشته سختتر شده باشد. اما در صورت عدم توجه به ضرورت حل این اختلافات شکی نیست که شرایط آینده نیز نسبت به امروز سختتر خواهد شد.
در یک ارزیابی واقعبینانه تقریباً مشخص است که بازیگران اصلی خلیجفارس و در رأس آنها عربستان سعودی بلافاصله و در کوتاهمدت واکنشی جدی به پیشنهاد رئیسجمهوری در سازمان ملل نشان نخواهند داد. این قابل درک است که آنها برای اطمینان پیدا کردن از این طرح منتظر سیگنالهای قویتر و همین طور برداشتن گامهایی عملی خواهند بود. اما حداقل تأثیر مثبت سخنرانی رئیسجمهوری این است که تبلیغات صورت گرفته علیه کشورمان در دنیا برای معرفی ایران به عنوان بازیگری جنگطلب را خنثی میکند اما این تأثیر کاملاً موقتی خواهد بود و استمرار آن بستگی به گامهای بعدی ما خواهد داشت. اتفاقاً مسأله مهم این است که ما اگر گامهای عملی برای اجرای این پیشنهاد مثبت از خود بروز ندهیم، این موضوع خیلی زود میتواند به نفع تبلیغات ضدایرانی در دنیا باشد به این معنا که ایران را کشوری ترسیم کند که تنها و تنها در حد حرف حاضر است برای صلح اقدام کند. عربستان سعودی به عنوان مهمترین طرف مقابل ایران در خاورمیانه و اصلیترین بازیگری که نقش او در کنار ایران تعیین کننده صلح در منطقه است، هم اکنون بسیار به اسرائیل نزدیک شده و همزمان به عنوان یک همپیمان استراتژیک امریکا ایفای نقش میکند. این موقعیت برای ایران که خواهان صلحی با مختصات یاد شده است، میتواند ناامیدکننده باشد اما باید به یاد داشت موقعیت فعلی عربستان الزاماً موقعیت ذاتی آنها نیست. به عبارتی این نزدیکیها تاکتیکی هستند برای تقویت موضع عربستان در ضدیت با ایران، ضدیتی که میتواند با ابتکار عمل کشورمان بتدریج جای خود را به وضعیتی دیگر دهد که اتفاقاً بیشتر به نفع منطقه و جهان اسلام خواهد بود. این هنر دیپلماتیک ایران است که بتواند در آینده عربستان را از بازیگرانی چون اسرائیل و امریکا دور کند.
نظر شما