تحولات منطقه

۴ آبان ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۶
کد خبر: ۶۷۵۷۵۳

یادداشت/

چاره درد اقتصاد امروز کشور وقف است

سعید اکبریان/کارشناس ارشد مهندسی شهرسازی

برای تعالی اقتصادی، الگوهای مختلفی در جهان تجربه و پیاده‌سازی شده‌اند که همگی از مبانی نظری خاصی پیروی می‌کنند.

زمان مطالعه: ۴ دقیقه

قدس آنلاین: برای تعالی اقتصادی، الگوهای مختلفی در جهان تجربه و پیاده‌سازی شده‌اند که همگی از مبانی نظری خاصی پیروی می‌کنند. به طور نمونه نوع نگاهی که در کشورهای لیبرالیستی وجود دارد، مبتنی بر اقتصاد لیبرالیستی است و فردگرایی در آن محوریت داشته و اصالت سرمایه و منفعت سود اهمیت دارد. روشی که هر چند توانست سبب رشد صنعتی در برخی کشورها شود اما نتیجه آن بی‌عدالتی، تسلط استعمار و عدم مشارکت واقعی مردم بود.

یا مدل‌هایی که در کشورهای مبتنی بر اقتصاد سوسیالیستی مطرح بود. کشورهایی مانند شوروی، چین و کشورهای آمریکای جنوبی همه از این مدل اقتصاد پیروی کردند که آن هم به دلیل اینکه اقتصاد انحصارگرایانه، بدون رقابت‌پذیری و عدم مشارکت واقعی مردم در برنامه‌ریزی اقتصادی بود، کم‌کم به حدی رفت که برخی کشورها حتی از نظر سیاسی هم به فروپاشی رسیدند و به نظر می‌رسید گونه‌ای از دیکتاتوری در این کشورها وجود داشت.

اعتقاد داریم در کشور اسلامی ما، اقتصاد هم باید اسلامی باشد. این اقتصاد چند مؤلفه دارد. اقتصاد اسلامی باید مبتنی بر اصالت نیروی انسانی باشد نه اصالت سرمایه. حتماً باید آبادانی دنیا و بهبود معیشت و بهتر شدن زندگی مردم در آن دیده شود. تمام فعالیت‌های اقتصادی ما که تبلور دنیوی دارد هم در زندگی امروز و هم آخرت ما دارای بازتاب و آثار معنوی باشد. دیگر اینکه روحیه جمعی و وحدت که مهم‌ترین اصل فلسفه اسلامی است پیاده‌سازی شود. تبلور وحدت در فعالیت اقتصادی، مشارکت اقتصادی و همگرایی اقتصادی است.

با کنار هم گذاشتن این ویژگی‌ها باید مدلی را پیاده کنیم. در ۴۰ سال پس از انقلاب بسیاری از نظریه‌پردازان یا مقامات اجرایی کشور تابع یکی از گرایش‌های اقتصاد لیبرالیستی یا سوسیالیستی بودند. در این مدت غافل بوده‌ایم که درون نظام اسلامی که ریشه‌ای هزار و ۴۰۰ ساله دارد گونه‌ای مدیریت وجود دارد که توانسته به بهترین شکل اداره اقتصادی جوامع محلی را در دست بگیرد و آن هم مدیریت وقفی است.

مهم‌ترین برجستگی مدیریت وقفی این است که توانسته‌ایم در طول هزار و ۴۰۰ سال با فراز و نشیب‌هایی آن را حفظ کنیم، اما حکومت‌ها چون ناشی از گرایش‌های شخصی بوده نتوانسته‌اند دوام داشته باشند. پس از انقلاب، وقف اهمیت ویژه‌ای پیدا کرد؛ غیر از اینکه در فقه شیعه هم به آن توجه شده بود در قوانین هم ساختار پیدا کرد و با حساسیت‌ علمای شیعه به آن، توسعه زیادی یافت.

امروز هم در شرایط اقتصاد مقاومتی قرار گرفته‌ایم. در سیاست‌های ابلاغی توسط رهبر معظم انقلاب چند مؤلفه محوری دیده می‌شود. این اقتصاد باید مردم‌پذیر، درون‌زا و برون‌گرا بوده و با مدیریت جهادی اتفاق بیفتد. یعنی چابک، صرفه‌جو و قناعت‌پذیر باشد. اگر تمام این مؤلفه‌ها را کنار هم بگذاریم به این نتیجه می‌رسیم مدیریت وقفی بهترین نوع مدیریت است.

واقف به معنای سرمایه‌دار نیست. او فردی است که توان مالی یا غیرمادی خود را با هر بضاعتی برای انجام امر خداپسندانه مصرف می‌کند و تا ابدالدهر آثار فعالیت او باقی می‌ماند. می‌بینیم اصالت با فرد و نیروی انسانی است و با سرمایه نیست. ممکن است یک واقف توان فکری یا هنری خود را برای بهره دیگران به اشتراک بگذارد. وقتی صحبت از جاودانگی می‌شود باید حتماً دنبال فعالیت‌های وقفی برویم. در وقف بر اساس نیتی که خداپسندانه است مال، ملک یا خدمتی در اختیار مجموعه‌ای قرار داده می‌شود.

یکی از ارکان وقف این است که باید نیت داشته باشد و طبق آنچه در وقف‌نامه آمده به آن عمل شود. مجری پیاده‌سازی این کارها نیز تولیت است. از مهم‌ترین ویژگی‌های مدیریت وقفی، مردم‌پذیر بودن آن است، زیرا تمام منافع و سرمایه‌های وقفی از توان مالی مردم است و با اطمینان می‌توان گفت که یچ مدلی در اقتصاد تا این حد مردمی نیست.

وقف از نظر ساختاری بسیار چابک است. در سیستم‌های بروکراسی مدیریت درآمد، مدیریت هزینه، سلسله مراتب افقی و عمودی و... داریم در حالی‌که در مدیریت وقفی مانند آستان قدس رضوی شخصی به نام تولیت در بالاترین رتبه وجود دارد و راحت و چابک برای استفاده از دارایی‌ها و سرمایه‌ها تصمیم‌گیری می‌شود.

دیگر اینکه این نوع مدیریت نتیجه‌گراست. یعنی اگر به نتیجه نرسد اساس وقف یا موقوفه از حیز انتفاع خارج شده است، در حالی‌که در سیستم‌های دولتی این‌طور نیست. ویژگی دیگر این نوع مدیریت خدامحور بودن آن است. تمام اعمال یا این هدف است که باقیات‌الصالحات و خداپسندانه باشد.

چاره درد اقتصاد امروز کشور وقف است. باید هر کدام از روستاها تبدیل به مدیریت وقفی شده و هر کدام از محلات در شهرها با مدیریت وقفی مدیریت شود. یعنی برای اداره روستا تولیت انتخاب کنیم. به حدی آگاهی مردم را افزایش دهیم که بخشی از سرمایه را در صندوقی به نام صندوق وقف نذر و هدیه کنند و تمام عوایدی که آن صندوق دارد در راستای آبادانی و عمران روستا یا محله استفاده شود و بخشی از آن درآمدها هم برای ریسک‌هایی که ممکن است در آن مدت روستا را تهدید کند مانند بیکاری، خشکسالی، زلزله و... صرف شود. در روستاها افراد توانمندتر هستند یا توان فیزیکی و مهارتی زیادی دارند که می‌توانند کمک کنند.

یکی از مهم‌ترین مزیت‌های مدیریت وقفی، ملموس بودن نتیجه است. وقتی در ضریح پول انداخته می‌شود یا ملک و مالی وقف می‌شود و بعد دیده می‌شود صحن و سرای امام رضا(ع) توسعه پیدا می‌کند، افراد مستحق و مستضعف از خوان نعمت برخوردار می‌شوند، این پول‌ها در کشور اشتغال ایجاد کرده و... با میل و رغبت بیشتری وقف می‌شود. امروزه مردم به دستگاه‌های دولتی و شبه‌دولتی بی‌اعتماد شده‌اند تا اعانه خیرخواهانه پرداخت کنند در حالی‌که در دستگاه علی بن موسی الرضا(ع) هر روز این موقوفات با قدرت و توسعه بیشتری صورت می‌گیرد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.