هر کشــوری در این منطقــه به منظور تأمین و ارتقــای مؤلفههای امنیت ملــی خود، باید راهبردی چندلایه در حوزههای مختلف امنیتی طراحی کرده و بر حســن اجــرای آن، نظارت دقیق داشته باشد.
سرعت بالای روند تحولات اساســی در غرب آســیا، بر ضرورت طراحی و تداوم راهبردهای منطقهای افزوده است. جمهوری اســلامی ایــران به عنــوان یکی از قدرتهای بزرگ غرب آســیا همواره از جهات مختلفی مورد تهدید قرارگرفته که یکی از آنها، تولید امواج ناامنی اجتماعی در کشورهای متحد و همسو اســت.
روند اعتراضات در کشورهایی نظیر سوریه، عراق و لبنان، نشاندهنده آن است که دشــمنان محور مقاومت، همواره درصدد بهرهبرداری از ضعفهای عمده ســاختاری و داخلی این کشورها به منظور ضربه زدن به نفوذ ایران در این کشورها هستند.
وقتــی روند اعتراضات شــهریور ۹۷ عراق و حمله به کنســولگری ایران در بصره را مرور میکنیم، بــه ضعفی جدی در امری مهم در رویکرد منطقهای کشورمان پی میبریم و آن هم توجه به الزامات رسانهای است.
ابتدا بهتر اســت مروری به سیر تحولالتی که درنهایت، منجر به هتک حرمت کنســولگری ایران در بصره شد، داشته باشیم. در نیمه اول سال ۹۷، حجم نزولات آسمانی در عراق و جنوب ایران کاهش چشمگیری یافته بود.
مردم بصره که بیشتر آنها در مشاغل مربوط به کشاورزی و باغداری فعالیت دارند، با کمآبی گستردهای روبهرو شــدند. در این میــان، تصاویری در شــبکههای اجتماعی دستبهدست میشد که مدعی بســتن رودخانههای مرزی که به سمت عراق سرازیر میشــدند، توسط ایران بود.
تــداوم ایــن اقدامات و دشــواریهای کمآبی، مردم بصره را خشــمگین ساخت و همزمان، موضعگیری اشتباه سخنگوی وقت وزارت امــور خارجه عراق که بر ادعای غالب در شــبکههای اجتماعی صحه میگذاشت، مردم را به خیابانها کشــاند.
در همین اثنا، سفارت کشورمان در عراق که با تهران تبادل اطلاعات شــبانهروزی داشــت، موضعگیری ســخنگوی وزارت خارجه عراق را گزارش و پیشــنهاد میکند تا از سوی ایران، موضعی رســمی در مقابل این ادعای ناصحیح اتخاذ و نســبت بــه واقعیت موضوع، روشــنگری شــود، اما اقدام کافی صــورت نمیگیرد.
در نهایــت، در روز جمعه ۱۶ شــهریور، عدهای با سوءاســتفاده از خشم مردم، به نمایندگی جمهوری اســلامی ایران حمله و آن را آتش زدند. راهبرد منطقهای جمهوری اســلامی ایــران در حوزههــای امنیتــی و نظامی با حداکثر موفقیت ممکن پیش رفته و این مایه مباهات اســت؛ اما به نظر میرسد که باید به منظور تکمیل دیگر قطعات پازل این راهبرد اقدامــات جدی انجام داد. یکــی از مواردی که در آن ضعف جدی مشــاهده میشــود، مدیریــت ادراک نخبــه و تــوده در راهبرد منطقهای ماســت.
ایران در کشورهایی نظیر عراق و ســوریه، سرمایهگذاریهای سنگینی در حوزههای مختلفی انجام میدهد که از هر جهت، تداوم آن بهمنظور تأمین امنیت ملی ضروری به نظر میرسد، اما همواره عدهای از طیفهــای مردمی و نخبگان، ایران را حامی اصلی خود نمیدانند.
این امر بدان معناست که جمهوری اسلامی در فرایند اقناع و کنترل ادراک بخشــی از مردم منطقه -بهخصوص مردم محــور مقاومت- بهانــدازه کافی قوی عملنکرده است. اغنای مردم امری ضروری است، کمکهای نظامی و امنیتی نیز درواقع و درنهایت، کار ویژهای ادراکی دارند؛ چرا که بستر را برای گسترش نفوذ فراهم میکنند.
نفوذ نیز به معنای توانایی تأثیرگذاری است. در تأثیرگذاری نیز تا وقتیکه توانایی مدیریت و کنترل ادراک - به معنای چه طور فهمیدن سوژهها و چه طور فهماندن آن- باشد، فرقی بین توده و نخبه نیست.
وقتیکه قســمتی از مردم به نشانه اعتراض نسبت به وضع موجود به خیابانها میآیند، یعنــی اینطور فکر میکننــد که راهی جز تظاهرات برای اصلاح وضــع موجود وجود نــدارد، این نوعی فکر اســت. اگر کســی بتواند ایــن طرز فکر را تغییر دهد، میتواند آتش اعتراضــات را خاموش کنــد؛ چراکه در آن صــورت، مردم فکــر میکنند که راه اعتراض نســبت به وضع موجود، آتش زدن اماکــن عمومی نیســت.
اگر مــردم بر این عقیده باشــند که حضــور ایالاتمتحده در کشورشــان، مولد ناامنی اســت، خود با آن مقابلــه خواهند کرد. در نتیجــه، مدیریت افکار چگونگــی فهم عمومی، مهمترین نیاز امروز راهبرد منطقهای ماســت و مهمترین ابــزار آن نیــز، رســانه و اجــزای آن نظیر شــبکههای خبری، محتوای ســینمایی و شبکههای اجتماعی است؛ بنابراین، تقویت توان رسانهای در حوزه شبکههای منطقهای خبری، ســینمایی و اجتماعی از اصلیترین اولویتهای جمهوری اسلامی ایران در زمانه کنونی است.
نظر شما