انســان ها در مواجهههــای حســاس و سرنوشت ساز، بر اساس محاسبه و برآورد از ذی نفعان، وارد میدان میشوند؛ چرا که بی گدار به آب زدن و ورود بیحســاب و کتاب میتواند خســارتهای جبران ناپذیر داشته باشد. یکی از این عرصههای حساس، عرصه تعاملات و روابط بینالملل است.
دولتهــا در این عرصه باید بســیار دقیق و حساب شــده عمل کنند، تا بتوانند منافع و امنیت ملی خود را تأمین نمایند. طبیعتاً این محاسبه برای کشورهایی که دشمنان عنود و بزرگ دارند، اهمیت و حساســیتی به مراتب بیش از کشورهای دیگر دارد.
این محاسبهها و برآوردها در یک نظام فکری و ذهنی شکل میگیرد که اصطلاحاً «دستگاه محاسباتی» میگوییم. دستگاه محاسباتی همان مغزافزاری است که کار تجزیه و تحلیل دادهها را انجام میدهد و تصمیمات، محصول این دستگاه است.
حال این پرســش مطرح میشــود که این «دستگاه محاسباتی» دارای چه ارکانی است؟ یا دستگاه محاسباتی هر فرد، مبتنی بر چه پایههایی عمل می کند؟ اگر بخواهیم به اختصار پاسخ این پرسش را بدهیم، باید بگوییم: مبانی اعتقادی و فکری یا جهان بینی فرد، تجارب، دانش، اطلاعات تاریخی، بــرآورد از تــوان و ظرفیت خود و بــرآورد از توان و ظرفیت طرف یا طرفهای مقابل، اصلی ترین مبانی تشکیل دهنده این دستگاه محاسباتی هستند.
اینجا مجال شــرح و توضیح نقش و کارکرد هریک از این ارکان نیست، ولی اجمالاً بدانیم نتیجه دستگاه محاسباتی یک انسان موحد، متوکل و باورمند به وعدههای الهی حتماً با دستگاه محاسباتی انسان مادی و فاقد چنین باور و توکلی بسیار متفاوت است.
همینطور است خروجی دستگاه محاسباتی سیاستمدار مطلع از ظرفیتهای داخلی و معتقد به توان داخلی با سیاستمداری که چنین باوری ندارد و چشم امیدش به کمک دیگر کشورهاست و برون داد دستگاه محاسباتی فردی که برآورد دقیق و واقعی از توان و امکانات دشمن دارد و فریــب هیاهو و تصویرپردازی دشــمن از خودش را نمیخورد، اختلاف معناداری دارد با فردی که تحت تأثیر عملیات روانی و ابهت ساختگی دشمن قرار میگیرد.
بنابراین دســتگاه محاســباتی دولتمردان، سیاستمداران، چهرههای بانفوذ، تصمیم سازان و سپس عموم مردم تأثیر بسیار مستقیم و مؤثری در کم و کیف مواجهه با دشــمن و تصمیمات آنها در صحنههای مهم دارد.
با توجه به همین اهمیت و اثربخشی است که بخش قابل توجهی از تلاشهای برنامهریزی شده سیاســتمداران و رســانهها در جهت تخریب این دســتگاه و دســتکاری مغزافزار طرف مقابل میشــود. غــرب و به خصوص آمریکاییهــا در ایــن تخریب یــد طولایی دارند و تاکنــون منافع بســیاری را از قِبَل ترفندهایشان در این زمینه بردهاند.
دولتمردان، سیاستمداران، چهرههای مؤثر و آحاد مردم ما در معرض که نــه، بلکه آماج این تخریب قرار دارند و با تأســف باید بگویم در مواردی هم موفق شدهاند! تخریب دستگاه محاسباتی دولتمردان بسیار پرخسارت است؛ چرا که از سویی سد راه دســتیابی کشور به منافعش میشــود و از سوی دیگر منافع بسیاری را با هزینه کم برای دشمن رقم میزند.
دولتمردی که ظرفیتها و توانمندیهای داخلی را باور نداشته باشد و حل مشکلات کشور را در گرو تسلیم در برابر دشمن بداند، معلوم است چه خسارتی به بار خواهد آورد.
دولتمرد یک کشور اسلامی که به وعدههای الهی اعتماد نکند و در عوض وعده دشــمن را مورد اعتنا قرار دهد، زیانش بینیاز از توضیح است.
کارگــزار نظــام اســلامی کــه مرعوب بزرگنمایی دشــمن از خودش بشــود و داشتههای خود را به واسطه کوچکسازی دشــمن ناچیز بشــمارد، معلوم است که نمیتواند از موضع عزت برخورد کند، هر چند شعار عزت بدهد!
تخریب روحیه و خلل در روحیه دوســتان برای مقاومت و تقویت روحیه و اراده دشمن برای فشــار، از جمله پیامدهای منفی این تخریب محاسباتی است.
علاج این مشــکل بزرگ یک چیز است و آن تشخیص صحیح یا به عبارت دیگر «بصیرت «است. همین اهمیت و حساسیت موجب شده که رهبر حکیم انقلاب اسلامی بارها در این باره تذکر و هشدار بدهند.
ایشــان در ســخنرانی ۸/۸/۹۸ یکبــار دیگــر در این باره چنیــن فرمودند: «اگر یک ملّتی توانســت این تشخیص درست را بدهــد و تصمیم بگیــرد و تحت تأثیر تخریب محاســباتی دشمن قرار نگیرد، به نتایج خوبی دســت خواهد یافت... یکی از کارهای دشمن این اســت که محاسبات مسئولان کشــور و مؤثّران فکری کشور و در درجه بعــد آحاد ملّت را تغییر بدهد و در محاسبات اینها اثر بگذارد؛ یک ملّت آزاد آن ملّتی است که این تأثیر را نپذیرد، به معنای واقعی کلمه آزادانه بیندیشــد، آزادانه فکر کند و با شــجاعت عمل کند و دنبال منافع ملّی خودش برود «.
نظر شما