قدس آنلاین: در جامعه اسلامی که با اعتقاد به معاد و معنویت همراه بوده و نوع زندگی دنیوی در انتخاب این راه اثرگذار است، انتظار میرود فرد مسلمان به گونهای زندگی کند که همزمان با بهرهبرداری از دنیا، زندگیاش آمیخته به تشریفات و تجملات نشده و از مسیر اصلی زندگی معنوی و رو به کمال دور نشود. سبکی از زندگی که به نظر میرسد این روزها دستخوش تغییراتی شده و بین سبک زندگی اسلامی و غربی سردرگم مانده است.
حجتالاسلام دکتر عباس نصیریفرد، استاد حوزه و دانشگاه و عضو کمیسیون سبک زندگی شورای عالی انقلاب فرهنگی در این خصوص حرفها و راهکارهایی شنیدنی دارد.
مهمترین دستاورد تغییر سبک زندگی بیهویتی است
دکتر عباس نصیریفرد با بیان اینکه مهمترین مشکل در تغییر سبک زندگی مسئله بیهویتی است، میگوید: وقتی مدل و سبک زندگی جامعهای با مؤلفههای محتوایی و مفهومی آن جامعه از نظر باورها، ارزشها و اعتقادات متفاوت باشد جامعه دچار بیهویتی میشود. این همان مشکلی است که در جامعه ایرانی وجود دارد، زیرا جامعه ایرانی یک جامعه اسلامی است و پایه و اساس زندگی آن بر اعتقادات دینی و مذهبی است پس سبک و مدل زندگی در آن هم باید بر مبنای معیارهای ارزشی باشد؛ اما متأسفانه در جامعه اعتقادی و دینی، مؤلفههای محتوایی زندگی تغییر پیدا کرده و تحت تأثیر تمدن غرب و زندگی غربی قرار گرفته است.
او اضافه میکند: وقتی مبانی فکری جامعهای تغییر پیدا کند، مدل و سبک زندگی آن هم تغییر پیدا میکند. جامعه اسلامی با سبک زندگی غربی در تناقض است زیرا مبانی و مؤلفههای محتوایی و مبنایی با این روش زندگی سازگاری ندارد. در زندگی که بر پایه دین و مذهب و اعتقادات است مهمترین شاخصه زندگی، مباحث اخلاقی و معنوی است؛ یعنی در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی رویکرد مردم بر پایه اخلاق و معنویات است اما وقتی مبانی فکری غربی و تفکر مبتنی بر نهیلیسم و پوچگرایی که اساس سبک زندگی غربی است را به عنوان شاخصههای زندگی قرار میدهیم دیگر نمیتوانیم از معیارهای اخلاقی در زندگی صحبت کرده و از آن استفاده کنیم.
سبک زندگی غربی مبتنی بر غریزه است
عضو کمیسیون سبک زندگی شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه میگوید: استفاده از سبک زندگی غربی در زندگی اسلامی تناقض بین افکار و رفتار و بینش و منش است که نتیجهای جز بیهویتی ندارد. انسان بیهویت برای خود خط قرمز، باور، اعتقاد، ارزش و هنجاری نمیبیند و سبک زندگی را به دلخواه خود انتخاب میکند؛ در آن صورت اساس زندگی انسان بر غرایز است نه عقلانیت.
دکتر نصیریفرد یادآور میشود: باورها و اعتقادات مبتنی بر دینگرایی و مذهبگرایی میتواند ما را بر عقلانیت زندگی مدیریت کند. اگر باورها و اعتقادات نباشد و تنها بر پایه غرایز زندگی کنیم یعنی به زندگی حیوانی رسیدهایم.
او در پاسخ به این پرسش که سبک زندگی غربی چه ایرادی دارد و چرا باید همه چیز ایرانی اسلامی باشد هم توضیح میدهد: در سبک زندگی غربی محتوا از تمدن غرب گرفته میشود؛ تمدن غرب بر پایه عقل خود بنیاد است؛ عقلانیتی که بتواند بشر را در فضای پرتنش و پرچالش زندگی امروزی مدیریت کند وجود ندارد. سبک زندگی غربی فقط بر پایه غرایز است و آنچه انسان از آن لذت میبرد میشود اساس زندگی. در این زندگی وقتی عقلانیت وجود نداشته باشد، انسان دست به هر کاری میزند. انسان با دست خود برای خود چاهی حفر میکند، زیرا رویکرد زندگی بر منافع فردی و لذتگرایی است؛ آن هم لذتی که حرام و حلال بودن آن مهم نیست.
تبلیغ سبک زندگی غربی برای جامعه دینی مشکلآفرین است
این استاد حوزه و دانشگاه میافزاید: در سبک زندگی غربی حتی سبک زندگی هم مهم نیست زیرا سبکی وجود ندارد و افراد آزاد هستند هر طور میخواهند زندگی کنند. البته اگر میبینیم زندگی غربیها مقداری کنترل شده است به دلیل نظم اجتماعی جامعه، بازرسیها و نظارتهاست. اگر نظارتهای حاکمیتی از کشورهای غربی برداشته شود سبک زندگیای وجود ندارد و افراد هر که هر طور میخواهند زندگی میکنند. در این شرایط انسانها دچار سردرگمی میشوند.
دکتر نصیریفرد بیان میکند: این سردرگمی را در سبک زندگی مردم ایران در چند سال اخیر میبینیم. بسیاری از مردم در انتخاب پوشاک، تغذیه، رفتارهای فردی و اجتماعی و... دچار تناقضات هستند. بسیاری از آنها گفتارهای اخلاقی زیبایی دارند اما رفتار اخلاقی زیبایی ندارند، زیرا بیهویت شدهاند. سبک زندگی غربی، آنها را بیهویت کرده است. آنها سرگردان هستند چه بپوشند، چطور آرایش کنند و... طراحی مدلها و سبکهای زندگی همه مبتنی بر پوچگرایی است.
او عنوان میکند: در این شیوه زندگی میبینیم مردم مشکلات اقتصادی زیادی دارند اما به سمت زندگی لاکچری و تشریفاتی میروند. در رفتارهای اجتماعی و ویترین زندگی شخصی و خانوادگیشان به دنبال تشریفات هستند، زیرا خلأ معنویت دارند. بزرگترین آسیبی که سبک زندگی غربی برای جامعه ما به وجود آورده بیهویتی و خلأ معنویت است. دشمن هم به خوبی از این مسئله استفاده میکند.
عضو کمیسیون سبک زندگی شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید میکند: مهمترین مشکل در کشور ما تبلیغ سبک زندگی غربی برای جامعه دینی است. یکی از مجموعه و نهادهای مقصر، صدا و سیماست که با تغییر مدل و تغییر سبک زندگی معمولی به سمت لاکچری در این زمینه اثرگذار بوده است. نشان دادن ماشینهای گرانقیمت، منازل چند هزار متری و... نمونهای از این تغییر سبک زندگی است. آن هم در جامعهای که نمیتواند به حداقل نیازهای اقتصادیاش پاسخ دهد. با این کار حرص، ولع و دنیاگرایی را در آنها تقویت میکنیم.
از سبک زندگی اسلامی دم میزنیم اما به آن عمل نمیکنیم
او تصریح میکند: در مدارس، دانشگاهها و... رویکرد اساتید سوق دادن به سمت زندگی غربی است. وقتی معلم به دلیل تأمین نشدن نیازهای مالی خود بر این باور است که ثروت از علم برتر است و ضدارزشها به جای ارزش تبلیغ میشود، نمیتوان امیدی به بهبود شرایط داشت.
حجتالاسلام نصیری برای نهادینه کردن فرهنگ اسلامی در جامعه میگوید: باید از پایه و از مراکز آموزشی مانند آموزش و پرورش، دانشگاهها و حوزههای علمیه بین مبانی و مدلهای محتوایی سبک زندگی با ساختارهای زندگی تطبیقی ایجاد کنیم. یعنی مدلهای زندگی در پوشش، مسکن، ارتباطات و... و پایه اعتقادات مردم را طراحی کنیم. در جامعه دیندار و مذهبی مانند ایران باید مدلهای زندگی و سبک زندگی مبتنی بر اعتقادات مردم طراحی شود. ما از سبک زندگی ایرانی اسلامی دم میزنیم اما هنوز هم یک خانم برای تهیه پوشش اسلامی با مشکل روبهرو است. مبانی سبک زندگی با مدلهای آن سازگاری ندارد، زیرا نخبگان و فرهیختگان، حوزههای علمیه و دانشگاهها در این زمینه کم کاری کردهاند.
او در پایان نیاز اساسی جامعه را نیاز مردم به شادابی و نشاط میداند و میگوید: خلأ بزرگ سبک زندگی اسلامی کمبود شادابی و نشاط است. از نظر نیازهای معنوی در حوزه هیجانات سوگوارانه و غمناک که نشاط معنوی به همراه دارد و نتیجه آن شادابی روحی است به لطف مذهب کم نداریم اما مردم نشاط و شادابی جسمی و روانی هم نیاز دارند. اسلام غم را ترویج نمیکند. اما کسی نیست از نظر محتوایی تبیین کند که شادی و نشاط در اسلام چیست و چطور میتوان شادی کرد و مردم چطور باید در قالب دین هیجانات شادمانه خود را بروز دهند.
نظر شما