اکرم صاحبعلم/
دور و بر سالن عریض و طویل پر است از موتور یخچال سوخته، تلفن خراب، سماور و جاروبرقی سوخته، صندلی شکسته، زائربرهای از کار افتاده و البته صدای گوشخراش جوشکاری، چکش نجاری، فرز برقی و... که به گوش میرسد.
نه جایی برای سوزن انداختن است و نه هوایی برای تنفس! در و دیوار پر است از انواع آچار و جعبه ابزار؛ حضور در این کارگاه غبارگرفته علتی دارد که شعاعش در گوشه گوشه کارگاه ریشه دوانده و دلهای عاشق بسیاری را وابسته خود کرده است.
ساعت 10 صبح است. وارد پارکینگ شماره یک حرم مطهر رضوی میشوم، در بخشی از این پارکینگ درب کرم رنگ بزرگی است، تابلویی بالای این در خودنمایی میکند که روی آن نوشته «مجموعه کارگاههای اداره خدمات فنی». وارد سالن که میشوم بعد از تابلوهای هشداردهنده ایمنی چشمم به جمله نصب شده بر دیوار میافتد: «اینجا که آمدی چترت را ببند، در ایوان این خانه جز مهربانی نمیبارد».
کار زائر لنگ نمیماند
سیدعلی موسوی، سرپرست مجموعه کارگاههای فنی حرم مطهر است. مردی 54 ساله با موها و محاسنی سفید که هشت سال از عمرش را در بخش صندلی چرخدار و سپس در بخش خدمات فنی به عنوان خادم سپری کرده است. سرش حسابی شلوغ است و تلفن محل کارش دائم در حال زنگ خوردن است اما با خوشرویی و حوصله به تشریح خدماتی که در این کارگاه انجام میشود میپردازد. میگوید: در این سالن بزرگ حدود 20 کارگاه وجود دارد که بسته به شیفتبندی نیروها، از یک تا 10 نفر در هر کارگاه مشغول به کارند و در مجموع بیش از یک هزار نیروی فنی که در مقاطع مختلف تحصیلی از دکتر و مهندس، استادکار گرفته تا کارگر و نظافتچی؛ در تخصصهای مختلف و در قالب نیروهای افتخاری انجام وظیفه میکنند و این نیروها هر هفته پس از آموزشهای فنی اختصاصی و ایمنی، به مدت 9 ساعت در زمینههای مختلف مشغول به کار میشوند.
موسوی میافزاید: بعضی از این نیروها از شهرهای دور همچون تهران، شاهرود، سمنان و زاهدان ماهی یک یا دو روز به این کارگاه میآیند و بر اساس تخصصی که دارند در کارگاههایی همچون مکانیک، تراشکاری، جوشکاری، خیاطی، نقاشی، نجاری، کارواش، الکترونیک، تابلوسازی، باتریسازی، تعمیر لوازم برقی، سیمپیچی و سیمکشی، تعمیر صندلی چرخدار و زائربر و... مشغول خدمت میشوند. کم سن و سالترین آنها 22 ساله و مسنترینشان 65 ساله است که بسته به تخصصشان از آنان در قسمتهای مختلف بهره گرفته میشود.
سرپرست مجموعه کارگاههای فنی حرم مطهر همان طور که پاسخگوی تلفنهاست، آدرس یکی از رواقها را روی کاغذ مینویسد و به یکی از نیروها میدهد تا صندلی شکسته را تحویل بگیرد. تلفنش که تمام میشود میگوید: در برخی موارد چند نفر از نیروها برای سرکشی لوازمهایی همچون سماور برقی، یخچال و جاروبرقی به ادارات مراجعه میکنند تا اگر نیاز به تعمیر جزئی داشت در محل، رفع عیب کنند و اگر تعمیر وسیله زمانبر و یا قطعه آن سوخته بود، وسیله به کارگاه منتقل شود.
کارگاه جوشکاری، نقاشی، نجاری و تراشکاری از دیگر بخشهای این مجموعه است، در این کارگاهها خادمان بیادعا با لباسهایی سورمهای مشغول به کارند. در کارگاه لوازم برقی انواع سماور برقی و گازی، چایساز، پنکه، موتور یخچال، دسته جاروبرقی و... در قفسههایی منظم چیده شدهاند و شماره تلفن اداره مربوط نیز روی آن چسبانده شده تا در بین حجم انبوهی از وسایل خراب گم نشوند.
موسوی میگوید: کارگاه لوازم برقی یکی از کارگاههای نسبتاً شلوغ است و غالباً از تمام ادارات حرم مطهر لوازمهای معیوب خود را برای ما میآورند تا رفع عیب شود. با توجه به اینکه این لوازمها اموال موقوفه هستند تلاش میکنیم تا آنها را تعمیر و دوباره احیا کنیم، در صورتی که قابل تعمیر نباشند از قطعات آنها برای سایر لوازم استفاده میشود.
او ادامه میدهد: اینجا همه دوست دارند به حرفه و تخصص خودشان، کار حرم را راه بیندازند. گاهی فقط معجزه میشود... بعضی روزها کار خاصی پیش میآید که امکان انجام آن فقط در توان افراد متخصص است و آن شخص نیز آن لحظه در کارگاه حضور ندارد؛ اما درست همان زمان یکی از همین افراد به صورت اتفاقی مراجعه میکند و کار را انجام میدهد؛ در واقع کسی پشت این موضوع هست که افراد را به هم وصل میکند تا کار زائرش لنگ نماند.
سختیهایی که آسان میشود
علی نامدار یکی از نیروهای قدیمی مجموعه خدمات فنی است. کسی که سابقه حضورش به سالهای 74 و 75 برمیگردد. خدمت در بخش شستوشو و برفروبی مجموعه اماکن متبرکه و رانندگی وسایل سنگین را در کارنامه کاریاش دارد و هماکنون به عنوان مسئول نصب تابلوها مشغول به خدمت است و هنوز همان ذوق و شوق 24 سال گذشته را دارد. گرم و پرحرارت میگوید: کار کردن در این مجموعه همیشه همراه با سختی است از گرما و سرما بگیر تا آلودگی هوا و... اما از ته قلبم میگویم، کارم همیشه همراه با عشق و علاقه است و از جان و دل برایش مایه میگذارم.
از خاطرات دوران خدمتش میگوید، از خطراتی که از بیخ گوشش رد شده: کار ما نصب تابلوها در ارتفاع است و طبیعتاً مخاطرات زیادی دارد. به واسطه باد شدیدی که در ارتفاع میوزد و سنگینی تابلوها، چندین بار نیروها از بالا سقوط کردهاند و لطف امام رضا(ع) شامل حالشان شده که آسیب جدی ندیدهاند. خود من، به خاطر حمل تابلوهای سنگین چند بار تحت عمل جراحی قرار گرفتهام اما با وجود تمام سختیها تحمل همه آنها به عشق صاحب همین مضجع مطهر برایمان آسان شده. اینجا همه به عشق حضرت کار میکنند.
نامدار تأکید میکند: با وجود اینکه محیط کاری این افراد در بیرون از حرم بسیار متفاوت با اینجاست اما وقتی پا به این محیط میگذارند همه روحیه کاری خارج از اینجا را کنار میگذارند و امام رضایی میشوند.
مهدی نظری هم 37 ساله است و از سال 82 وارد مجموعه حرم شده است. او به قول خودش آچار فرانسه مجموعه بوده و کار در تمام بخشها از جمله تأسیسات، برفروبی، خاکبرداری، ماشینهای برقی حمل بار و... را تجربه کرده است.
میگوید: این صندلیها را که میبینید یا نذر مردم است و یا توسط خود آستان قدس خریداری شده است.
نظری که دل پُری از صندلیهای کماستقامت دارد، میگوید: عمر مفید صندلی بستگی به کیفیت و نحوه استفاده از آن دارد. برخی از صندلیها به دلیل کیفیت پایین و آلیاژ ضعیف بیشتر از دو تا سه ماه کار نمیکند، اما جنس مرغوب آن استقامت زیادی دارد و گاهی تا چهار سال هم دوام میآورد.
صدای پیرغلامی که دارد اشعاری را زمزمه میکند بلند میشود: «در آستانه شاهی غلام حلقه به گوشم/ غلامی درِ او را به سلطنت نفروشم/ به شکر اینکه قبولم نمودهاند و به خدمت/ دمی ز زمزمه عشق او ز دل نخموشم»... .
نظری لحظهای سکوت میکند و سپس میگوید: از تمام این حرفها و سختیها گذشته، هر چه دارم از امام رضا(ع) است. صدای مؤذن که از فراز گلدستهها تا پایینترین نقطه حرم به گوش میرسد همه آستینهایشان را بالا میزنند تا خود را برای اقامه نماز جماعت آماده کنند و من مجبورم خادمان گمنام حرم مطهر را ترک کنم تا دلهای پر از عشقشان را با رنگی الهی نقش زنند. خادمانی که با هر شرایطی پای کار ایستادهاند تا ذرهای از مال موقوفه از بین نرود؛ موقوفهای که حفظ و حراست از آن وظیفهای شرعی است و میطلبد تا همگان در استفاده صحیح از آن نهایت دقت و حساسیت را به خرج دهند.
نظر شما