قدس آنلاین: سال ۹۲ و سپس ۹۶ با فراخوانهای تکراری، اصلاح طلبان تلاش کردند تا بدنه خود را به انتخابات هدایت کنند و نشان دهند بههیچ عنوان مکانیسم دیگری بهجز صندوق انتخابات برای مطالبه اجتماعی و سیاسیشان ندارند.
بزرگان جریان اصلاحات به این جمعبندی رسیدند که ۸۸ موجب شد تا بسیاری از چهرههای اصلاحطلب همانند مجلس ششم خود را از دایره نظام خارج کنند و این به ضرر جریان سیاسی است که آنها خود را در درونش تعریف میکنند.
با این حال کارنامه ضعیف دولتهای یازدهم و دوازدهم و برائتهای پشت سر هم سران اصلاحات از روحانی موجب شد تا حلقههای سیاسی اصلاح طلبان امید چندانی به انتخابات مجلس سال ۹۸ و سپس ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ نداشته باشند! عمده دلیل این برائتها جداسازی سبد بزرگان اصلاحات از نتایج و حوادث رخ داده برای تیم دولت حسن روحانی است.
دولتی که به گواه بسیاری از کارشناسان سیاسی، امنیتیترین دولت تاریخ یک صد سال اخیر کشور است اما از ابتدای ۹۲ تا به امروز بدون توجه به موضوعات اجتماعی و معیشتی، زمینه دو ناامنی بزرگ ظرف دو سال را فراهم کرد.
در چنین شرایطی که مجلس و لیست امید با بیتفاوتی و منفعل بودن عارف به یک گروه بیخاصیت به گفته اصلاحطلبان تبدیل شده، حزب منحله مشارکت برای جذب این سرمایهها و رادیکالیست شدن فضای سیاسی، طرحی ارائه داد که به جنجال «سامانه رأی سنجی اصلاحطلبان» به اختصار «سرا» تبدیل شد.
حزب مشارکت با دو جمع بندی برآن شد این پروژه را در شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاحات مطرح سازد و با کسب اکثریت اعضا تصویب کند. در این طرح حزب مشارکت به دنبال کنار زدن بدنه قدرتمند کارگزاران و حزب اعتماد ملی است و جداسازی کارنامه روحانی با اصلاح طلبان و مقصر دانستن این دو حزب به عنوان بانیان روی کارآمدن عارف و روحانی، افکار عمومی اصلاح طلبان را در یک سبد فراگیر جمع کنند.
سرا ابتکار حمیدرضا جلاییپور و پسرش محمدرضا جلایی پور طراح کمپینهای حمایتی از میرحسین موسوی، خاتمی و روحانی است. در این طرح آمده شورای ۴۰ نفره اصلاحطلبان معروف به شعسا، هر یک ۲۰ نفر را در حلقه اولیه معرفی کرده و سپس این ۲۰ نفر با معرفی ۲۰ نفر و در نهایت تکمیل شدن مرحله پنجم این شبکه به ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر سامانهای از افراد بالای ۱۸ سال را تأسیس میکنند تا لیست نهایی اصلاح طلبان در مجلس را به جای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان معرفی کنند.
با اعلام این خبر در جلسه ۱۲ آبان سال ۹۸ شورای عالی سیاستگذاری، این شورا طرح حزب مشارکت را پذیرفت و عملاً این طراح را بهعنوان مکانیسم اصلاحطلبان برای انتخابات دور دهم مجلس شورای اسلامی تبدیل ساخت. واکنشها پس از اعلام رسمی این طرح زلزله جدیدی بود که در درون جریان اصلاحات رخ داد.
افرادی چون غلامحسین کرباسچی، الیاس حضرتی، عبدالله مومنی، اسماعیل گرامی مقدم، محمد عطریانفر، محمد قوچانی و حسین کمالی به مخالفت با این طرح برخاستند و آن را دور زدن قانونی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات دانستند.
کرباسچی بلافاصله پس از تصویب این طرح روز ۱۴ آبان بلافاصله با روزنامه کارگزاران ارکان حزب خود مصاحبه کرد و با تیتر «سرا، دمکراسی وارونه است» به استقبال تصمیم شعسا رفت. در این مصاحبه کرباسچی عملاً این طرح را دست پرورده حزب مشارکت برای احیای مجدد آن در قالب اتحاد ملت دانست. وی معتقد است این طرح برای کنار زدن احزاب بزرگ اصلاحطلبان با استفاده از احزاب اقماری و خانوادگی مشارکتیهاست.
کرباسچی برای کنار زدن این طرح حتی مجبور شد به قوانین شورای نگهبان ارجاع دهد که این فعالیت میتواند موجب حذف بخشی از بدنه اصلاح طلبان با عنوان تبلیغات زودهنگام شود! مخالفان دیگر در کنار کرباسچی قرار گرفتند و مدعی شدند این طرح برای حمایتهای خانوادگی حزب اتحاد ملت یا همان مشارکتیهای سابق است. نبود سرلیست و کرختی اعضای ثبت نامی و حتی رادیکالیست شدن انتخابها نگرانی اصلاح طلبان از نتایج این سامانه است.
محمد قوچانی سردبیر روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلبان نیز در یادداشتی طولانی به موافقان این طرح پاسخ میدهد و مدعی میشود که نه تنها این طرح خلاف رفتار دمکراسی و جبهه واحد اصلاحطلبان است بلکه هدفش دورسازی از تحزب سیاسی است. البته مخالفان و موافقان بهطور جدی معتقدند در این طرح و فرصت کم شبکهسازی برای ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر امری محال است و اگر بتوان فقط ۱۶ هزار نفر را در این شبکه سازماندهی کرد، اصلاح طلبان پیروزی بزرگی خواهند داشت.
در کنار موافقت ها و مخالفتها چند نکته بسیار مهم وجود دارد:
اول) این طرح در زمانی منتشر شد که بسیاری از کارشناسان معتقدند درگیری داخلی در اصلاحات جدی است و کنار کشیدن عارف موجب شد تا اصلاح طلبان سرلیست مشخصی برای لیست اصلاحات نداشته باشند. از سوی دیگر حمایت های خاتمی و میرحسین موسوی از روحانی و حتی حضور سلبریتیها نیز توانایی جذب افکار عمومی به اصلاح طلبان را ندارد و مردم از این جریان عبور کردند. کنار کشیدن عارف نیز به همین سبب است.
در چنین شرایطی حزب اتحاد ملت یا مشارکتیهای سابق به دنبال آن هستند جریان اصلاحات را از درون احزاب دیگر ربوده و با احیای شاخصه حزب واحد، حزب جدیدی به نام حزب فراگیر اصلاحطلبان تشکیل دهند. طرحی که میتواند با تشکیل ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در یک قالب شبکه دستاورد بزرگی برای اصلاح طلبان محسوب شود. با این حال اصلاحطلبان میدانند چنین شبکه سیاسی برای این جریان امری محال است و تبدیل شدن چنین حزب بزرگی نمیتواند جز حذف پدرخواندههای سیاسی اصلاح طلبان نتیجهای به دنبال داشته باشد!
دوم) سال ۸۸ کمیته صیانت از آرا طرحی بود که با حمایت عمده حزب مشارکت تشکیل شد و اعضای مهمی از جریانات اصلاح طلب عضو آن شدند. کمیتهای که بیشترین تأثیر در حوادث پس از انتخابات را داشت و موجب شد تا فتنه سراسر کشور را گرفته و در نهایت تحریمهای سخت علیه ایران وضع شود.
دستاوردی که میتواند انتخابات و همچنین اجرایی شدن این طرح برای اصلاحطلبان داشته باشد، شبکهسازی جوانانی است که علاقه به منظومه گفتمانی اصلاحات داشته و از سوی دیگر برای بحرانها و فشار از پایین به شورای نگهبان و نهادهای حاکمیتی و احراز صلاحیت ثبت نامهای فلهای موثر واقع شود.
سیاست فشار از پایین و چانه زنی از بالا رویکرد اصلی این طرح است و جلاییپور میداند با استفاده از این طرح میتوانند با تشکیل شبکهای منسجمی از افراد جدید، قدرت بسیج نیروهای خود در کف خیابان برای روز مبادا را بدست آورد.
به نظر میرسد احیای کمیتهای صیانت از انتخابات کمی پیش از برگزاری انتخابات مجلس، نگرانی جدی اصلاحطلبان از شکست احتمالی و سنگین در سراسر کشور است تا به بهانهای جدید در بعضی از شهرها و مناطق همچون سال ۸۸، نتایج انتخابات را انکار کرده یا با فشار برای تأیید صلاحیت افراد و نفوذ عناصر مشارکتی، لیست امید دو را به مجلس بفرستند!
انتهای پیام/
منبع :آنا
نظر شما