غرب و ترامپ جامعه ایران را خوب نمی‌شناسند و شرایط ایران را درک نمی‌کنند. آنچه این اواخر اتفاق افتاد و اعتراضات بنزینی آمریکایی‌ها را وسوسه کرد و احتمال دادند که جمهوری اسلامی پایگاه داخلی و اجتماعی خود را از دست داده است.

آمریکایی‌ها با این سنجش اشتباه وارد این ماجرا شدند. اظهارات و توییت‌های ترامپ نیز نشان می‌دهد که او هیچ شناختی از ایران و ایرانیان ندارد.

توییتی که در خصوص حمله به مراکز فرهنگی زده بود، حاکی از آن است که وی فردی غیرفرهنگی است و شاید به‌مراتب از داعش داعشی‌تر.

مقوله فرهنگ در همه جای دنیا با اهمیت است و همه جای دنیا از فرهنگ کهن و میراث فرهنگی استقبال و از آن حمایت می‌کنند و به‌واسطه آن یونسکو که سازمان عریض و طویلی است، از این مهم حمایت و برای حفظ و پایداری آن هزینه می‌کند؛ چراکه فرهنگ خاص یک کشور نیست و متعلق به‌کل بشریت است، ولی ترامپ این‌ها را نمی‌داند.

شاید این جهل نشانگر این است که مشاوران اطراف وی با این سوء برداشت‌ها وی را تحریک کردند که دست به جنایت بزند. حتی اگر تاکنون متوجه اشتباه خود نشده باشد، به‌زودی متوجه این اشتباه خواهد شد.

همیشه بحث ما با غرب به خصوص آمریکا این بوده که شناخت عمیقی از جامعه و رفتار ایرانی ندارید. به همین دلیل تصمیماتی که تابع این نگاه‌های اشتباه و برداشت‌های اشتباه است، آن‌ها را دچار مخاطره می‌کند. آن‌ها فکر کرده‌اند که ایران دچار ضعف شده، هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ اجتماعی، اما واقعیت چیز دیگری است.

مسئله بعدی انتقامی است که از آن صحبت می‌شود و من فکر می‌کنم ما می‌توانیم در چند حوزه انتقام خود را داشته باشیم، البته این نیازمند دقت، توجه، شناخت و شجاعت خاص خود است.

می‌توان از برخوردهای نیابتی این را شروع کرد تا رویارویی‌های مستقیم. البته به نظر به‌صورت غیرمستقیم خیلی بهتر می‌توان وارد این پروسه شد و حرکت درستی انجام داد. همین حرکت در مجلس عراق که منجر به اعلام لزوم اخراج آمریکایی‌ها از عراق شد، ضربه حیثیتی بزرگی برای آن‌ها و امتیاز بزرگی برای ایران است.

ما نباید این انتقام را صرفاً سخت و خشن و نظامی ببینیم، تصور کنید امروز آمریکا پس از سال‌ها حضور در عراق از سوی سیاسیون عراقی مجبور به ترک این کشور شود و این پیروزی بزرگی برای ایران است و قطعاً در این ساحات پیروزی‌های بزرگی در آینده خواهیم داشت.