عبدالرضا فرجی راد استاد ژئوپلیتیک و سفیر پیشین ایران در نروژ و مجارستان و استاد حقوق بین الملل در گفت وگو با قدس آنلاین حقوق ایران را از منظر بین الملل در خونخواهی سردار سلیمانی مورد بحث و نظر قرار داده که در ادامه می خوانیم
با توجه به اینکه واکنشهای مختلفی در سطح سران و مسؤولان بینالمللی در ترور سردار سلیمانی دیده شده مسؤولان جمهوری اسلامی چه اقداماتی را باید به عنوان راهکارهای بینالمللی پیگیری ابعاد حقوقی ترور سردار مورد نظر قرار دهند؟
می دانیم که وزیر امور خارجه دراین باره نامه ای به دبیر کل سازمان ملل نوشته است اما درباره اینکه به رئیس شورای امنیت نامهای نوشته هنوز خبری مطرح نشده است. انتظار میرود سفیر جمهوری اسلامی در مقر سازمان ملل نامه ای به رئیس شورای امنیت بنویسد و مساله ترور سردار سلیمانی به طور مستمر پیگیری شود؛ اگر نامهای نوشته شود و پیگیریهای مداومی بر آن صورت نگیرد در لابه لای اسناد میماند و با رها شدن به حال خود اصل موضوع به دست فراموشی سپرده میشود لذا پیگیری مستمر شکایت ایران به سازمان حقوق بشر بسیار الزامی است. اگر جواب دبیر کل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت قانع کننده باشد و آمریکا به دلیل این ترور محکوم شود جای خود؛ چرا که سازمان ملل بیش از این کارایی دیگری ندارد، اما اگر جواب قانع کننده نباشد و ترور سردار سلیمانی از نظر سازمان ملل و شورای امنیت عملیات تروریستی محسوب نشود رویکرد ایران باید به گونهای دیگری باشد.
با توجه به اینکه سردار سلیمانی از سوی مسوولان سایر کشورها نفر دوم جمهوری اسلامی ایران عنوان شده براین اساس اهمیت موضوع چند برابر می شود؛ نظرتان در خصوص تبیین بزرگی این فاجعه وهشدار به سایر روسای کشورها در عمومیت یافتن ترور دولتی چیست؟
هر چند که در روزهای اخیرمسؤولین بسیاری از کشورها از جمله کشورهای غربی و آمریکا سردار سلیمانی را به عنوان نفر دوم کشور یاد کرده اند؛ در حالی که نفر دوم کشور ما رئیس جمهور است؛ بنابراین خطاب نفر دوم کشور به سردار شهید قاسم سلیمانی ناشی از تواناییهای ایشان است که نفر دوم ایران خطاب می شود. بنابراین پاسخ ترور چنین شخصیتی در چنین جایگاه رفیعی در نظام جمهوری اسلامی ایران باید قانع کننده و سخت باشد؛ طبیعی است اگر سازمان ملل از زیر بار این مسأله دررود؛ از نظر تعاریف بینالمللی ترور شخصیتهای بزرگ دنیا عادی می شود بنحوی که همه می توانند رقبای سیاسی خود را در کشور ثالث یا در کشور خود از بین ببرند. از این نظر این برهم ریختگی قانون بینالملل و تعمیم یافتن ترور دولتی باید به شکل احسن در سازمانهای بینالمللی دنبالش شود، از سوی دیگر مسأله مهمی که باید به صورت دائم و مستمر به رخ دنیا کشیده شود؛ تظاهرات وتشییع عظیم سردار سلیمانی است که همه مات و مبهوت آن شدهاند. تظاهراتی که نشان دهنده عصبانیت مردم ایران در ترور این شخصیت برجسته نظامی کشور است؛ نشان دهنده بغض مردم در از دست دادن عزیزی است که میلیونها انسان به وی ارادت دارند لذا لازم است تا جمهوری اسلامی ایران ضمن برجسته کردن این موضوع وسایر موضوعات حقوق و امنیت بین الملل به سران همه کشورها نامه بنویسد؛ قطعا این مساله مهم نباید از نظر تبلیغاتی رها شود؛ یادآوری عمل زشت آمریکا باید به صورت مستمر دنبال شود و مسأله تبلیغات آقای ترامپ با بزرگ نمایی ودروغگوییهایی که درتوئیت زدن هایش بدان می پردازد و سردار سلیمانی را متهم به خطر انداختن جان مردم از هند تا آمریکای لاتین می کند باید برای همه عالم تبیین شود تا ترامپ و خزعبلاتش رسوا شود. قطعا کسانی که ذره ای سیاست بلد باشند جز سخره گرفتن سخنان ترامپ کاری نمیکنند. با توجه به اینکه مردم آمریکا سیاسی نیستند تبلیغات ترامپ و دستگاه های صهیونیستی بر آن هستند تا مردم را علیه ایران تحریک کند و روی آنها علیه ایران تأثیر منفی بگذارند؛ از این جهت ما باید با مسائل حقوقی و تبلیغاتی و اقدامات متقابل به موقع و به جا سران و مردم کشورهای دنیا را متوجه خطای بزرگ آمریکا کنیم. قطعاً آمریکا باید پاسخگوی توطئه ها وخیانت ها و دسیسه هایش در دنیا باشد؛ جمهوری اسلامی ایران موضوع نامه نوشتن ها به دبیر کل؛ رئیس شورای امنیت، رؤسای سازمانهای بین المللی، سازمانهای سیاسی و روسای کشورهای منطقه را به صورت دائمی پیگیری کند.
بنابراین معتقد هستید تبیین ترویج چنین خطری از سوی مسؤولان جمهوری اسلامی برای سران دنیا در حال حاضر بسیار مهم است؟
ضمن اینکه لازم است نامه نگاریهایی به شخصیتهای برجسته دنیا در رابطه با این ترورداشته باشیم؛ تمام کشورهایی که به نوعی یا از سیاستهای ترور آمریکا حمایت کردند یا باسکوت و طعنهها حمایتهای دیگری از آمریکا به عمل آوردند را بایدهشدار دهیم تا به این موضوع واقف شوند که ترویج چنین رفتارهایی در منطقه ودر سطح جهان تنها ایران را تهدید نمیکند بلکه دیر یا زود چنین خطراتی سران و شخصیت برجسته سایر کشورها را نیز تهدید می کند و می تواند برای آنها نیز اتفاق بیفتد؛ فرض کنیم دو کشور عربی در منطقه با هم اختلاف داشته باشند؛ یا یک کشور عربی با غیر عربی اختلاف شدیدی داشته باشد مثلاً قطر و عربستان؛ این رفتار ترامپ اجازه میدهد که یکی از کشورها شبانه امیری را که در کاخش خوابیده موشک باران کند! یا در کشور دیگری به خاک و خون بکشاند. رواج چنین حرکتهایی موجب افزایش هرج و مرج میشود لذا عدم تعمیم این موضوع به سطح بین الملل باید در پیگیریها ومحکوم کردن آمریکا توسط همه کشورهای دنیا دنبال شود؛ در نامهای که به سران دنیا میزنیم باید با اشاره به چنین نمونههایی آنها را متوجه بی توجهی یا حمایت از آمریکا کنیم ، لذا عدم محکوم کردن آمریکا از سوی کشورها به معنای موافقت با رفتارهای تروریستی است و طبیعتا همه باید پیامدهای چنین رفتارهایی را بپذیرند.
آقای ترامپ برای سرپوش گذاشتن بر جنایت خود عنوان کرده که ترور سردار سلیمانی در راستای جلوگیری از اقدامات سردار سلیمانی برای کشتار امریکایی ها در آینده ای نه چندان دور بوده است؛ آیا قبل از وقوع هر حادثه ای می توان با چنین ادعاهایی دست به ترور و جنایت زد؟
بهتر است بگوییم آقای ترامپ زیادی دری وری می گوید؛ وی متوجه اشتباه بزرگ خود در ترور سردار سلیمانی شد لذا برای اینکه در داخل امریکا و در مقابل دموکراتها و رسانههای آمریکایی کم نیاورد و تظاهراتی که مردم آمریکا علیه سیاستهای ترامپ به راه انداختند چنین دری وری هایی را سرهم بندی کرد؛ ترامپ و اعوان و انصارش در برابر این بی خردی حرفی برای گفتن نداشتند و چون توجیه و توضیح قانع کنندهای برای افکار عمومی نداشتند دست به این چرت گوییها زدند. محکوم کردن ترور شهید سلیمانی از سوی بسیاری از کشورهای منطقه و محکومیت در داخل آمریکا نیز منجر به ایجاد مشکلاتی برای آمریکا شد بنابراین با این توجیه که اگر سردار سیلمانی را ترور نمی کردیم خطرات بیشتری متوجه امریکا میشد؛ به دنبال توجیه خود در افکار عمومی هستند. نخست وزیر عراق ورود حاج قاسم سلیمانی را به عنوان یک مقام رسمی برای ترویج صلح در منطقه عنوان کرده است؛ همانگونه که نخست وزیر عراق اعلام نمود حاج قاسم حامل پیامی بود که ناشی از تلاشهای نخست وزیر عراق در سفر به تهران و عربستان بود؛ به نظر میرسد نامه حاج قاسم خطاب به سعودیها مثبت بوده از این جهت آمریکا مانع از رساندن این نامه و پایان کار شده است. آمریکایی ها به این پیام مطلع بودند. درواقع آنها نگران نزدیک شدن کشورهای منطقه به یکدیگر به ویژه ایران و عربستان بودند چرا که سعودیها بعد از آن حادثه آرامکو سرعقل آمدند و با کاهش تبلیغات علیه یمنیها و جمهوری اسلامی انتظار دوران آرامی را در روابط منطقهای خود داشتند که نگرانی آمریکا از این موضوع به زدن جرقه ترور حاج قاسم سلیمانی شد. آقای ترامپ نگران رویکرد گاو شیرده خود یعنی سعودی ها به ایران است از این جهت هیچ کس در دنیا تحلیل وی را مبنی بر برنامه ریزی سردار سلیمانی برای کشتار آمریکاییها در آینده جدی نگرفته و رسانههای آمریکایی با سخره کردن وی از کنار این موضوع عبور کردند.
انتهای پیام/
نظر شما