جان کری وزیر خارجه دولت اوباما، به تازگی مقالهای را در روزنامه نیویورک تایمز که گویا روابط بدی را هم با ترامپ دارد منتشر کرده که در ظاهر به دفاع از برجام پرداخته و سیاستهای ترامپ بعد از دولت دموکراتها را زیر سوال برده است اما توجه به آن میتواند خواننده را به نکته ظریفی آگاه کند و آن نکته چیزی نیست جز محتوای ذهنی مذاکره کنندگان آمریکایی برای آینده برجام و جمهوری اسلامی ایران.
کری دراین مقاله ضمن حمله به سیاستهای ترامپ در قبال ایران و برجام نوشته است: باید با حفظ توافق برجام و باز نگهداشتن درب دیپلماسی، فشار تحریمی را علیه ایران حفظ میکردیم تا به اهدافمان برسیم.
او ادامه داده است: هیچ کدام از متحدانمان بعد از برجام فکر نمیکردند با به سرانجام رسیدن توافق، کار تمام است اما [این توافق] بنیان دیپلماسیای را بنا گذاشت که میتوانست به دیگر مسائل نیز بپردازد.
در حقیقت کری صراحتاً اعلام کرده است که آمریکا برای بعد از برجام هم برنامههای زیادی داشته و منتظر بوده است تا آرام آرام ایران را وارد بازیهای تازهای در حوزههای مختلف مانند موشکی و منطقهای کند. هرچند وزیرخارجه اسبق آمریکا مستقیم به این مسایل اشاره نکرده است اما آنجا که می گوید دیپلماسی بنایی را گذاشت که میتوانست به دیگر مسایل نیز بپردازد، مشخص است آنها به دنبال موضوعات دیگری نیز بودند که امیدوار بودند به مرور بتوانند به آن دست پیدا کنند به خصوص آن که دموکراتها به شدت معتقد بودند بعد از اوباما دولتی شبیه قبل بر سر کار آمد و بسیار به روی کار آمدن هیلاری کلینتون چشم داشتند.
کری در در بخش دیگری از مقاله خود نوشته است: "بهخاطر دخالت ایران در یمن، انتقال سلاح به حزبالله و اقداماتش در سوریه، نقض حقوق بشر، تهدید علیه اسرائیل و برنامه موشکی بالستیک، با متحدانمان بر روی تعمیق تحریمها کار میکردیم. اگر برجام نمیتوانست کاری جز جلوگیری از ساخت بمب توسط ایران انجام دهد میتوانستیم آن را اصلاح کنیم و فرصتهایی را برای آمریکا بهوجود آورد که فشارهای بیشتری را بر سر مسائل دیگر بر ایران وارد کند."
توجه به این جملات که اینروزها از سر ناچاری و برای پیروزی در انتخابات بعدی بر زبان دموکراتها جاری میشود، نشان میدهد که طرف مذاکره کننده ایرانی چندان هم بی برنامه وارد معرکه گفتوگو نشده بود و بی دلیل نبود که همین آقای جان کری چندین روز با پای شکسته در محل مذاکرات ماند تا به هر ترتیب ایران را به امضای توافقی وادار کند که در نهایت برنامههای دیگری بر سر راه آن چیده شده بود و به خصوص قرار هم نبود تحریمها خیلی جدی هم کنار بروند.
حال باید از کسانی که در آن مقطع بسیار امیدوارانه به مذاکرات چشم دوخته بودند سوال کرد آیا این شرایط را هم در نظر گرفته بودند؟ آیا میدانستند قرار است چه برنامههایی در انتظارشان باشد؟
نظر شما