اعظم طیرانی/
نخستین قانون نظام پزشکی ایران در سال ۱۳۳۹ به تصویب رسید؛ اکنون ۵۹ سال از آن زمان میگذرد و در این سالها نظام پزشکی ایران با فراز و فرودهای متعددی همراه بوده است.
برمبنای قانون اولیه «نظام پزشکی سازمانی است مستقل و دارای شخصیت حقوقی و مرجع صلاحیتدار برای حفظ شئون و پیشرفت امور پزشکی و تنظیم روابط حرفهای بین پزشکان و حفظ حقوق مردم و مؤسسات ملی دولتی در برابر صاحبان فنون پزشکی و بالعکس در سراسر کشور» اما در طول این سالها تغییرات فراوانی در آن رخ داد تا اینکه امروز این مجموعه در قانون سازمان نظام پزشکی دو رسالت مهم دارد؛ نخست دفاع از حقوق بیماران و دیگر دفاع از حقوق منفی پزشکان. البته نظام پزشکی در کنار این وظایف موضوعات دیگری را همچون تعیین تعرفه خدمات تشخیصی و درمانی در بخش خصوصی، صدور پروانه مطب برای شاغلان در بخش خصوصی و تمدید آن، نحوه تبلیغات حوزه پزشکی، پذیرش اعضای جدید در سازمان و ارائه برخی خدمات رفاهی به شاغلان عرصه سلامت عهدهدار است. با این حال این پرسش مطرح میشود که آیا این سازمان توانسته به وظایف اصلی خود عمل کند؟
سازمان نتوانسته از جامعه پزشکی حمایت کند
فرهاد تیمورزاده، بنیانگذار یک انتشارات معتبر و شناخته شده پزشکی و عضو شورای عالی فرهنگی و اجتماعی دوره نهم سازمان نظام پزشکی کشور در پاسخ به این پرسش میگوید: در واقع این پرسش باید از سوی مسئولان سازمان نظام پزشکی پاسخ داده شود. ؛ اما به نظر من دفاع از حقوق بیماران در راستای عملکرد انتظامی سازمان است. در این بخش مردم شکایات خود را مطرح میکنند و از بخشهای انتظامی و قضایی سازمان نظام پزشکی انتظار دارند به دعاوی آنها رسیدگی کنند که خوشبختانه سازمان در این زمینه خوب عمل کرده است. یکی از وظایف سازمان رسیدگی به شکایتها و دعاوی بیماران است. اما آنچه لازم است در اینجا بدان تأکید کنم این است که سازمان در بستر دفاع از حقوق صاحبان حرفههای پزشکی است که میتواند از حقوق بیماران نیز دفاع کند. پزشک با آرامش و آسودهخاطر میتواند بیمار و شرایط وی را درک کند.
پزشک و بیمار حرف یکدیگر را بفهمند
وی ادامه میدهد: آنچه در این زمینه حائز اهمیت است این است که باید شرایطی در جامعه فراهم شود که ارتباط بین مردم و پزشکان در سطحی از تفاهم و درک متقابل قرار گیرد که نیازی به شکایت نباشد. یعنی پزشک و بیمار حرف هم را بفهمند. متأسفانه اکنون از سویی مردم شناخت کافی از مهارتها، امکانات و محدودیتهای علم پزشکی و همچنین اتفاقاتی که ممکن است بهطور ناخواسته در روند درمان آنها بیفتد ندارند و اطلاعات و انتظاراتشان بر مبنای آنچه در فیلمها و سریالهای تلویزیونی میبینند تنظیم میشود. به همین دلیل در برخی مواقع با قضاوت نادرست، انتظارات غیرممکن و یا غیرمنطقی از پزشک دارند. از سوی دیگر در مواردی همکاران من نیز در برقراری ارتباط با بیماران یا خانوادههای آنها ضعیف عمل میکنند. معتقدم بسیاری از شکایتها بهدنبال نبود فرهنگ مناسب گفتوگو پیش میآید و البته این ضعف بزرگ جامعه ایرانی است.
دکتر تیمورزاده با بیان اینکه سازمان نظام پزشکی هم نتوانسته از جامعه پزشکی حمایت و در مقابل تهدیدهایی که جامعه پزشکان را تهدید میکند از آنها محافظت کند، میگوید: این وظیفه ذاتی تمام سازمانهای صنفی است که از منافع اعضای خود حمایت کنند، نه به این مفهوم که عدالت را نادیده بگیرند؛ بلکه به ایجاد درک متقابل بین اعضای خود و مخاطبانشان کمک کنند؛ اما آنچه در سالهای اخیر با آن روبهرو بودهایم، تخریب جایگاه پزشکی و پزشکان در کشور بوده. جامعه پزشکی باید تلاش کند با ایجاد ارتباط بیشتر با مردم و درک عمیقتر شرایط روحی-روانی بیمار و همراهانش این جایگاه آسیبدیده را ترمیم کند.
وی با انتقاد از عملکرد صدا و سیما بهدلیل ساخت سریالهایی که موجب تخریب جایگاه پزشکان در جامعه شده است و نیز رفتار اشتباه بعضی مجریان که تصور میکنند با تاختن به پزشکان میتوانند برای خود محبوبیت و مخاطب کسب کنند، میافزاید: متأسفانه سالهاست صدا و سیما با پخش سریالهای غیرمستند و یا رفتارهای غیراصولی و اتهامآمیز بعضی از مجریان و برنامهسازان خود، وجهه پزشکان را در بین مردم خدشهدار کرده و دیوار بیاعتمادی بین مردم و پزشکان بنا کردهاند که موجب شده بیشتر مردم هنگام مراجعه به مراکز درمانی با ذهنیتهای منفی و پیشداوری وارد این مراکز شوند. تصوراتی از جمله اینکه پزشکان فقط برای پول کار میکنند، درآمدهای میلیونی دارند، مهارت کافی برای تشخیص و درمان بیماری ندارند و یا بدون دلیل برای بیمار هزینهتراشی میکنند و... که همین مسئله موجب میشود با نگرانی و بیاعتمادی اولیه به پزشک مراجعه و با همین بیاعتمادی مسیر درمان را طی کرده و نسبت به هر اتفاق طبیعی و یا مشکلات احتمالی در روند درمان، واکنش تندی نشان دهند.
به گفته وی متأسفانه در برخی بیماران و اطرافیان آنها کمتر به این نکته ساده توجه میشود که پزشک هم یک انسان است و نیازهایی دارد، بلکه معتقدند همیشه و در هر حال باید بهعنوان یک «درمانگر صبور و پرحوصله» کار کنند، غافل از اینکه کادر درمان بهویژه پزشکان عمومی و رزیدنتهایی که در بیمارستانهای دولتی و آموزشی خدمت میکنند، گاهی ساعتهای طولانی حتی بیش از ۴۰-۳۰ بیدار بوده و یا تحت استرسهای مختلف محیط کار قرار دارند و در عینحال برخلاف تصور عامه مردم درآمدی در حد یک فرد عادی جامعه دارند.
آسیبهای لابیگریهای سیاسی
دکتر تیمورزاده با بیان اینکه بهتازگی از طریق معاونت آموزشی وزارت بهداشت، بخشنامهای ارائه شده که نباید کشیکهای شبانه و رزیدنتها بیش از ۱۲ شب در ماه باشد، میافزاید: این بخشنامه گواه سختی و دشواری کار رزیدنتها در بیمارستانهای آموزشی است. ببینید تا به حال چه بوده که اکنون در راستای اصلاحات، به ۱۲ شب کاهش یافته است! توجه به این نکته حائز اهمیت است که کشیک رزیدنت با حالت شبکاری معمول صنایع متفاوت است. او پس از یک شب سخت دوباره باید در فعالیتهای معمول مرکز درمانی مشارکت کند! آیا چنین شرایطی حتی به مدت یک ماه برای مردم قابل تحمل است؟ با اینحال وقتی مردم ما وارد مراکز درمانی میشوند انتظار رفتارها و برخوردهایی را دارند که در تلویزیون مشاهده میکنند، درحالیکه واقعیت عینی و ملموس با آنچه در فیلمها مشاهده میکنند بسیار متفاوت است. از یک رزیدنت خسته، با کمبود خواب و با استراحت ناکافی که استرسهای فراوان دیگری را نیز تحمل کرده است، چه انتظاری میتوان داشت؟ معتقدم سازمان نظام پزشکی در آشنا کردن مردم با شرایط واقعی جامعه پزشکی کمکاری کرده است و پیشگیری مؤثری در مقابل برنامههای تهاجمی صدا و سیما علیه پزشکان، انجام نداده است.
وی با انتقاد از «بیگاری» و درآمدهای بسیار پایین پزشکان عمومی و رزیدنتها، ادامه میدهد: انصاف این است که جامعه باید برای این گروه از پزشکان حق یک زندگی عادی را قائل شود تا آنان نیز بتوانند یک زندگی معمولی و نه لاکچری داشته باشند. حرفه پزشکی از جمله مشاغلی است که شاغلان آن بهدلیل اینکه با سلامت و زندگی انسانها سر و کار دارند، بهطور طبیعی استرس بالایی را تجربه میکنند، حالا اگر قرار باشد این همه مسائل حاشیهای نظیر شایعههای درآمدهای میلیاردی و زندگیهای لاکچری پزشکان و فرار مالیاتی و پولهای زیرمیزی و... هم به آن افزوده شود بهطور حتم از آستانه تحمل پزشک که یک انسان است خارج میشود. چگونه میتوان انتظار داشت این قشر از رفاه و آسایش خود کوتاه بیاید و مدام او را در جایگاه متهم نیز قرار دهیم؟
وی با انتقاد از عملکرد سازمان نظام پزشکی کشور خاطرنشان میکند: مسئولان فعلی سازمان نظام پزشکی با هدف ساماندهی خدمات پزشکی در کشور تلاش میکنند ارتباط خود را با پزشکان افزایش دهند، اما به اعتقاد من این مهم در صورتی محقق خواهد شد که این سازمان سمت و سوی سیاسی نداشته باشد. این در حالی است که اکنون چهرههای اصلی سازمان نظام پزشکی کشور و تصمیمسازان و گردانندگان پس پرده یا در سایه، جزو چهرههای سیاسی هستند و همین موضوع موجب شده افرادی را دعوت به همکاری کنند که همراستای سیاستهای جناحی آنها باشند و نتیجه آن است که بهجای شایستهسالاری در سازمانها و انجمنهای صنفی، لابیگریهای سیاسی مطرح شود که حتی اگر تعدادی از این افراد، شایسته هم باشند باز بهدلیل دیدگاههای سیاسی آنان، عملکرد مجموع سازمان تحت تأثیر قرار خواهد گرفت؛ این سیاستزدگیها، آفت بزرگی برای فعالیتهای صنفی محسوب میشود. این افراد در رفتارهای خود بیشتر نگران تأثیر و مقبولیت خود در جناح و گروه وابستهشان هستند نه مصالح پزشکان که برای دفاع از حقوق حقه آنان انتخاب شدهاند.
این طبیب عمومی تصریح میکند: اینکه میگویم لابیگریهای سیاسی جای شایستهسالاریها را گرفته به این معنا نیست که در سازمان افراد شایسته حضور ندارند، بلکه منظورم این است که مسئولان هیئت مدیره در سازمانها و در شورای عالی نظام پزشکی با لابیگری بهصورت گروهی و تیمی انتخاب میشوند که ممکن است برخی از آنها شایسته این جایگاه نبوده و امتیاز اصلیشان، وابستگی به یک جناح یا گروه باشد. در هر حال تا زمانیکه این گونه انتخاباتها بر مبنای گرایشهای سیاسی پیش رود، کمتر شاهد حضور افراد شایسته و کارآمد در این حوزهها خواهیم بود.
• فرار مالیاتی کدام پزشکان؟
دکتر تیمورزاده در پاسخ به این پرسش که چرا برخی از پزشکان بر این باورند که سازمان نظام پزشکی بهعنوان یک سازمان صنفی مدافع حقوق آنها نیست، میگوید: اکنون شرایط سختی بر زندگی بیشتر پزشکان حاکم است و از سوی سازمان نظام پزشکی دفاع مؤثری برای احقاق حقوق آنان در جامعه صورت نمیگیرد؛ در واقع به این دلیل که سازمان نظام پزشکی هیچ تلاش مؤثری برای خارج کردن دست دولت از جیب پزشکان نمیکند، این ذهنیت به وجود آمده است.
وی با بیان اینکه افزایش تعرفههای پزشکی نباید از جیب مردم، بلکه باید از بودجه عمومی دولت و با تقویت بیمهها تأمین شود، میافزاید: اکنون درصد بسیار اندکی از پزشکان درآمدهای قابل توجهی دارند و هستند بسیاری از پزشکانی که برای تأمین هزینههای مطب خود دچار مشکل هستند و متأسفانه در بعضی تریبونهای رسمی نظیر سازمان امور مالیاتی، صدا و سیما، مجلس و... با فرار به جلو از فرار مالیاتی پزشکان گفته میشود. کدام فرار مالیاتی!؟ پزشکانی که در مراکز دولتی مشغول به کار هستند که بهطور خودکار مالیات از حقوق آنها کسر میشود. بسیاری از پزشکانی که درآمدشان از فعالیت در مطب خصوصی میگذرد نیز به سختی قادر به اداره مطب و حتی کسب یک درآمد معمولی هستند. حالا چرا باید یک حرفه مهم و پرخطر را بهدلیل نپرداختن مالیات توسط تعداد اندکی از شاغلان آن زیر سؤال برد؟ این حقی است که باید سازمان نظام پزشکی از آن دفاع کند تا همکاران پزشک تصور نکنند سازمان متولی امور حرفهای آنان، مدافع حقوقشان نیست. در واقع عملکرد ضعیف سازمان موجب ایجاد این ذهنیت شده است. نمایندگان جامعه پزشکی در سازمان را باید افراد آگاه و شجاع بدون وابستگی حزبی و جناحی تشکیل دهند تا بتوانند از حقوق آنها دفاع کنند.
نظر شما