مجید تربت زاده/
این بار شاید نشود همه ماجرا را انداخت گردن فضای مجازی و برخی کاربران عجول یا عشق شایعهاش. البته این را هم نمیشود انکار کرد که روشنکنندگان چراغ اول شایعه درباره بوئینگ ۷۳۷، این بار هم همه توان رسانهای، خبری و غیرهایشان را پای کار آوردهاند تا هرجور هست از سانحه سقوط هواپیمای اوکراینی در ایران، ماهی خودشان را بگیرند. یعنی چه آغازکننده ماجرا را دونالد ترمپ بدانیم و چه کس دیگر، به هر حال برای خیلی از ما که این روزها دستکم چند ساعت از روزمان را مشغول گشت و گذار در اخبار راست و دروغ فضای مجازی هستیم، همه زمزمهها در همین فضا شروع شد. زمزمههایی از قبیل اینکه یک مسئول اوکراینی اعلام کرده ما برای بررسی همه گزینههای ممکن درباره سقوط هواپیما از جمله نقص فنی، اصابت موشک و یا خرابکاری و عملیات ترویستی آمادهایم!
کار روسهاست!
حسابش را بکنید، ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی، تشییع و عزاداریهای باشکوه ملت، چند روز پرالتهاب و ماتم و سوگ، خشم مقدس مردم و حس انتقام، تهدیدهای توخالی ترامپ، افتادن سایه جنگ روی منطقه، شلیک موشکهای ایرانی به پایگاه نظامی عینالاسد، مردمی که انگار پس از این چند روز نفس راحتی کشیده و غمهایشان تسلی پیدا کرده، ... بعد ناگهان خبر سقوط هواپیمای اوکراینی و کشته شدن همه سرنشینان آن! معلوم است که چنین فضایی از نگاه متخصصان جنگ روانی بهترین زمان و مکان برای رها کردن تیرهای شایعه است. برای همین هم شما اگر به چند روز گذشته و فعالیتهای مجازیتان فکر کنید، به خاطر میآورید که نخستین اخبار غیررسمی و تأیید نشده که به شایعه میزدند، نصف روز پس از سانحه، سرو کلهشان در پستهای تلگرامی، توییتری و... پیدا شد و پای موشکهای ضدهوایی روسی و یا خرابکاران این کشور را وسط کشید. لابد روسها که هنوز سنگهایشان را با اوکراینیها حق نکردهاند، عامل سقوط هواپیما بودهاند!
کلاهک موشک
فقط یکی دو روز لازم بود که شایعه، جای خودش را میان کانالها، گروهها و صفحات شخصی فضای مجازی باز کند. حالا کار به جایی رسیده بود که تصویر شئ غیرمرتبط با هواپیما، بدنه و موتور آن نیز در میان بقایای سقوط پیدا شده بود! کاربران تصویری را دست به دست میکردند که شیئی شبیه به کلاهک موشکهای ضدهوایی و پرههای اطراف آن را در کنار اصل موشکهای «تور» روسی به مقایسه گذاشته و مدعی شده بود این عکس از اشیا و تجهیزات باقی مانده از محل سقوط هواپیما گرفته شده است. البته دقیقاً به اندازه همین شایعات، فیلمهای موبایلی نیز در فضای مجازی منتشر شد و نقطه آتشین متحرکی را در آسمان نشان میداد که آرام آرام ارتفاع کم میکند، میچرخد و در نهایت به زمین خورده و منفجر میشود. همین فیلمها کافی بود که فرضیه شلیک موشک روسی را باطل کند، اما عشق شایعهها انگار دوست نداشتند به این آسانی از سوژه جذابی به نام موشک ضدهوایی بگذرند. کار به جایی رسید که کاپیتان «شهبازی» با اشاره به فیلم لحظه سقوط، در این باره گفت: «بنده ۳۵ سال سابقه پرواز دارم، چنانچه به این هواپیما موشک میزدند همان بالا در آسمان پخش میشد و قطعات آن در زمین کیلومترها از همدیگر فاصله داشتند». رئیس کمیسیون بررسی سانحه سازمان هواپیمایی کشوری هم اعلام کرد تصاویر منتشر شده درباره یافتن کلاهک موشک در میان قطعات باقی مانده از سانحه، دروغ است و اصلاً چنین قطعهای پیدا نشده است. با چند دقیقه فکر کردن به تصویر مذکور حتی نیازی به سخنان کاپیتان شهبازی یا یک مقام مسئول احساس نمیشد، چون اگر موشکی به هواپیما برخورد کند نخستین قسمت آن کلاهک است که هم خودش منفجر شده و هم هواپیما را منفجر میکند!
حالا نوبت کاناداست
توضیحات کارشناسان مختلف، مشاهدات خیلی از مردم درباره نحوه سقوط هواپیما و شایعاتی که به صورت اخبار کاملاً غیرحرفهای تنظیم شده و دروغ از سر و روی آنها میبارید، سبب شد برای مدت کمی امیدوار شویم که شایعه اصابت موشک به فراموشی سپرده شود. حتی خبرگزاری رویترز از قول منابع امنیتی آمریکایی، اروپایی و کانادایی اعلام کرد اطلاعات آژانسهای اطلاعاتی نشان میدهد این هواپیما دچار نقص فنی شده است... شواهدی وجود دارد که یکی از موتورهای جت این هواپیما بیش از حد گرم شده بوده است. اما ماجرا قرار نبود به همین سادگی تمام شود. جرقه اول زده شده بود و حالا نوبت این بود که برخی شخصیتهای سیاسی مطرح وارد میدان شوند و با کمی دستکاری در شایعه نخست، آن را از حالت گمانهزنی به تحلیل و بعد خبر تبدیل کنند. تلویزیون سیبیاس آمریکا مدعی شد: «دستگاههای اطلاعاتی آمریکا سیگنالهای راداری که روشن میشده را جمعآوری کرده و ماهوارهها هم روی صفحه رادار، امواج مادون قرمز شلیک دو موشک را ردیابی کردند و پس از امواج یک انفجار را روی رادار دیدند». خبرگزاری رویترز هم گزارش داده: دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، به خبرنگاران در کاخ سفید گفته سقوط هواپیمای اوکراینی مشکوک است و ممکن است توسط کسی به اشتباه ساقط شده باشد. شاید کسی در آنجا اشتباه کرده باشد... ایدهآل این است که جعبه سیاه را به بوئینگ یا حتی به کشوری مثل فرانسه بدهند تا بررسی شود». جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا هم انگار قرار بود در این سناریو نقش خودش را بازی کند، چون مدعی شد: «ما اطلاعاتی داریم از منابع متعدد، از جمله از همپیمانانمان و از اطلاعات خودمان، که شواهد نشان میدهد این هواپیما با یک موشک زمین به هوای ایران ساقط شده. این میتواند غیرعمدی هم بوده باشد».
جعبه سیاه
اگر خیلی هم اهل تحلیل و یا آدم رسانهای نبودید با همان دو مورد بالا میتوانستید حدس بزنید ماجرا قرار است از حالا به بعد چطور ادامه پیدا کند. بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس هم به بهانه بیانیهای که قرار بود درباره مرگ چهار انگلیسی در این حادثه منتشر کند، مدعی شد: «ممکن است این هواپیما به شکل تصادفی مورد هدف قرار گرفته شده باشد». چاشنی این ادعاها هم تحلیل و گمانهزنیها شبکههای خبری غربی و البته شبکههای ایرانی آنطرفآبی بود که حالا بر طبل شایعه میکوبیدند. در کنار اینها اخباری هم به گوش میرسید که ایران اجازه خروج جعبه سیاه هواپیما از کشور و بررسی اطلاعات آن را نمیدهد. علی عابدزاده، رئیس سازمان هواپیمایی کشوری اما به خبرگزاری «فارس» گفت: «در خصوص بازخوانی و پردازش اطلاعات جعبه سیاه شامل FDR&CVR در حال حاضر متخصصان کمیسیون بررسی سانحه و سازمان هواپیمایی اوکراین در ایران هستند تا با همکاری کمیسیون بررسی سانحه ایران، اطلاعات جعبه سیاه بوئینگ ۷۳۷ را بازخوانی و پردازش کنند... اگر امکان خواندن جعبه سیاه با توجه به امکانات دو کشور نبود، تصمیم دیگری اتخاذ خواهد شد تا اطلاعات این جعبه سیاه در جای دیگری خوانده شود».
بوئینگ در دادگاه جنایی
با این وضعیت معلوم بود که چه فعالان رسانهای کشور و چه بسیاری از کاربران فضای مجازی که در این سالها یاد گرفتهاند نه با غوره یک شایعه، سردیشان کند و نه با مویز یک خبر، گرمیشان بشود، وارد این بازی رسانهای شده و به عملیات جنگ روانی آمریکاییها واکنش نشان دهند. بخش کوچکی از پستهای آنها را که به نظر میرسد به اندازه یک تحلیل مختصر و مفید کاربرد داشته باشد در ادامه میآوریم: «مسعود بهنود: هنوز هیچ یقینی وجود ندارد. حتی موطلایی هم با کرشمه و تردید خبر را داد... در عجبم این «فعالان سیاسی» و «ایراندوستان» و «آزادیخواهان» از کجا هم علت حادثه، هم مسئولان آن را شناسایی کردن... علی علیزاده: از ۸۵۷ قربانی سوانح هوایی ۱۵ ماه گذشته ۶۰۰ نفر توسط خانواده بوئینگ ۷۳۷ کشته شدند. قاعدتاً باید بوئینگ به جرم قتل ۶۰۰ نفر به دادگاه جنایی بینالمللی احضار شود اما به جایش ایران متهم به شلیک موشک میشود... یک کاربر هم در توییترش نوشت: جعبه سیاه ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی را نه در پرند بلکه در عینالاسد باید جستوجو کرد... طراحی جنگ روانی جدید برای تبدیل مغلوب به غالب با همراهی کانادا و پیاده نظام توییتری...».
بلوغ تحلیلی
این اتفاق که در کنار شایعات سطح پایین منتشر شده در فضای مجازی، حالا بسیاری از کاربران این فضا به بلوغ تحلیلی و خبری رسیده و از نخستین ساعات شکلگیری شایعات و دروغها، پابهپای جبهه مقابل، پای کار آمده و به صورت انبوه تحلیلهای مختصر و دقیق از سناریو ساخته آمریکا را تکثیر و منتشر میکنند جای خوشحالی دارد. خدا وکیلی، اینکه شما بتوانید در این فضا به جز اخبار جعلی و شایعات گاه مسخره، تحلیلهای چند سطری را پیدا کنید که بهخوبی پشت پرده سناریو جدید کاخ سفید را رونمایی میکنند یا از رابطه این سناریو با سیلی اولی که ایران در «عین الاسد» به آمریکا زد مینویسند و از نقش ورشکستگی شرکت بوئینگ در ماجرا میگویند خوشحالکننده نیست؟
نظر شما