قدس آنلاین: دو هفته پرماجرا و اســتثنایی بر ما گذشــت. حاج قاسم را کشــتند. نه در یک مصاف جوانمردانه، بلکه در یک عملیات بزدلانه. اما بیشتر از آنکه خشمگین باشیم، غمگینیم. انتقام گرفتیم. نه یک انتقام ساده؛ چشمِ شیرشان را کور کردیم. اما پیش از آنکه دلهایمان خنک شود، یخزده و افسردهاند و میلیونی در خیابانهای تهران و بغداد و کشمیر و دمشق و بیروت و... فریاد همدلی ســردادیم.
اما بیشتر نگرانیم تا دلگرم. ماجراهای گران شدن بنزین، فوت هموطنان عزیزمان در تشییع جنازه و سقوط هواپیما، کوچک کردن حمله موشکی به عینالاسد، سیل سیستان، ناهماهنگی نظامیان با رسانه انقلاب و اعلام اشتباه ســپاه توسط همان سرداری که دو روز قبل، خبر انتقام را داده بود.
در نهایت هم ماهی گرفتن از آب گلآلوده فضای مجازی توسط عدهای از کاسبان هنر و جوانانی از همهجا بیخبر. شاید موارد دیگری هم باشد که روحمان را لگدمال کرده باشد.
هیچ واقعهای در طول تاریخ، حالمان را وصف نمیکند. ترکیبی شــدهایم از آیات جنگ تبوک، نامه حضرت علی(ع) به مالک اشتر، مستندهای روایت فتح، سریال زیر تیغ، رمان بینایی، فیلم به نام پدر، انیمیشن پت و مت و ترانه نبستهام به کس دل. همه ما مریض شدهایم. میخواهیم گریه کنیم، فریاد بزنیم و التماس کنیم از خدای بزرگ که همه اینها خواب باشد، اما نیست.
شاید قبولش سخت باشد، اما همه این حوادث در فاصله چند روز یک نهیب بزرگ به ملت ایران است؛ ملتی که به واسطه انتخاب خود و پدرانش، طلایهدار دوران جدید شده است. چه بخواهید و چه نخواهید این اتفاقات، شروع یک عصر جدید است.
دورانی که نخواهد آمد؛ بلکه ما آن را به وجود خواهیم آورد. همه چیز به من و شما بستگی دارد. همه چیز. حاج قاسم مظهر معدود افرادی در طول تاریخ بود که آنگونه که دوست داشت، زیست و آنگونه که آرزو میکرد، مُرد و دنیا را همانگونه که میپسندید تغییر داد. جهان را به سوی بهشتی که میدید، چرخ داد و هیچ خط و حد و مرزی جلو او را نتوانست بگیرد.
او هم بلد نبود بدون نگاه به دنیا زندگی خودش را شکل دهد. دلش برای دختران ایزدی و نوباوگان کرد نگران بود. عاشق جوانان عرب بود و تعدی دشمن به مرزهای کشور، خط قرمزش بود. از فلسطین تا کشمیر، از آفریقای شمالی تا آمریکای جنوبی، همه در دنیای او جا داشتند.
حتی فراتر از این، همه غمدیدگان تاریخ از فرزندان شهدای دفاع مقدس و جنگ و انقلاب و... و طفلان مسلم تا بردگان سیاهپوست و مردگان سرخپوست. بله او هم بدون دنیا نمیتوانست کشور را اداره کند. اما چه دنیایی؟ او از دنیا تنها تعدادی دلقکِ جنتلمن را که با زر و زور و تزویر بر گرده مردمان سوار و با دستهای چدنی به چپاول ملتهای جهان مشغولند، نمیدید.
شــهادت حاج قاســم، جهان ما را عوض خواهد کرد. دنیا منتظر عظمت ماست. آینده پرشــوکت سلیمانیها، آینده کودکان ما را رقم خواهد زد، تنها اگر سلیمانی درونمان را دریابیم. اگر نتوانیم این غم را به خشم تبدیل کنیم، اگر نتوانیم این هوای جدیدی که به فضای کشور تزریق شده را تنفس کنیم و اگر ارادهای برای ادامه مبارزه با پلیدیها در خودمان ایجاد نکنیم، آینده آنچنان هم روشن نیست.
سلیمانی رفت تا صدها هزار سلیمانی از خواب برخیزند. باید خشم انقلابی را در قلبهای خود پرورش دهیم و با چشمان باز منتظر روزی باشیم که انتقام او و همه برادرانمان را از جنایتکاران جهان بازستانیم. از این به بعد اگر رفتگریم، محکمتر جارو خواهیم زد؛ اگر دانشآموز و دانشجوییم، بیشتر درس خواهیم خواند. و ســرانجام اگر کارمند و کارگر و مدیر و بنا و نقاش و... هســتیم، به اوامر ســلیمانی درونمان بیشتر گوش خواهیم سپرد.
در این راه باید تا حد جان مایه گذاشت. چه اینکه حاج قاسم شــهید، آمریکا را بیشتر عصبانی کرد. این را از جسارت بیشرمانه ترامپ به او میشود فهمید که البته کی شود دریا به پوز سگ نجس. واقعیت این است. ما باید اراده محکم خود را برای ساختن آیندهای روشن استوار گردانیم و در این راه نباید بگذاریم خرمگسهای غیرواقعی روی شــیرینی و حلاوت این خشم بنشینند.
نباید بگذاریم افرادی که هیچ فهمی از منافع ملی ندارند و تنها به دنبال ویزای شنگن و گرین کارت خود هستند و ابایی ندارند از اینکه به تولد فرزندشان در خارج از کشور افتخار کنند و حتی اخم بچههایشان را با همه مردم ایران عوض نمیکنند، در اراده ما تزلزلی ایجاد کنند. چه اینکه در سرتاسر جهان هنرمندان در این شرایط به پا میخیزند و اگر ذرهای نسبت به مردم خود احساس دین میکنند، آنها را بیدار و حرکت ملی را به سوی آیندهای مملو از قهرمانان جدید سوق میدهند.
انتهای پیام/
نظر شما