قدس آنلاین: از یک قرن پیشتر و حتی قبل از آن، نیروهای مهاجم در هر کجای جهان که خیال شیطنت داشتند، نخست لشکر رسانهای خود را فعال کرده و بیشتر در همین مرحله طعم پیروزی را میچشیدند و اگر نه دستکم همپای قوای نظامی، دستگاه رسانهای خویش را در نبردهای پنهان و پیدا به کار میگرفتند. نقل میکنند یکی از علل پیروزیهای عجیب و برق آسای اپراتوری عثمانی که آن را در اندک مدتی به ابرقدرتی بلامنازع در عصر خویش بدل کرد، آن بود که آنها برخلاف مهاجمان سنتی عصر خود که نخست سرزمینی را به زور تفنگ و شمشیر تصرف و سپس برای تغییر عقاید آنان برنامهریزی میکردند، نخست چاووشان و مبلغان و مبشران خود را به بلادی که قصد هجوم به آنجا را داشتند گسیل داده و منتقدان و معترضان و خلاصه غالب مردم آن خطه را با آمال خویش همسو کرده، آنگاه قشون میکشیدند و با حداقل تلفات، متصرفاتی عظیم را صاحب میشدند.
بگذریم، اگر بخواهم در تاریخ از این دست شاهد و مثالها را تا امروز برایتان ردیف کنم، مثنوی هفتاد من خواهد شد و بنابراین به همین مقدمه کوتاهی که آمد بسنده میکنم. امروز هم قدرتهای جهانی همانهایند که در کنار ارتش و فناوری برتر نظامی، پرنفوذترین و حرفهایترین رسانهها را در اختیار دارند. به همین دلیل است که سرمایهگذاری برای داشتن رسانهای حرفهای، هزینه محسوب نمیشود، بلکه تجربه نشان داد، این بهترین دوراندیشی برای کسب بیشترین سود در تمام زمانهاست. حال آنچه آمد را مقایسه کنید با چیزی که ما در چهار دهه اخیر به عنوان رسانه ملی و هسته اصلی تبلیغ نیات و آمال و آرمانهای خویش ساختهایم! رسانهای که دوست و دشمن، از بام تا شام، دهههاست عوارض آن را گوشزد میکنند و حیرتا که هر چه پیشتر میرویم، حتی در تصحیح بدیهیترین موارد هم سوسوی امیدی نمیبینیم.
یک روز با یک اشتباه کودکانه رسانهای در اوج تحریم و جنگ اقتصادی میلیاردها به صنایع لبنی صدمه میزنیم و در ثانیهای دریایی از تولیدکنندگان را در داخل و خارج مملکت به خاک سیاه مینشانیم. روز دیگر برای پخش فلان اعترافات چنان تاوانی میدهیم که همه ملت انگشت به دهان میماند. روزی دیگر دعوای کپی خبری ساده که نوشتنش ۱۰دقیقه طول میکشد از کانال فلان فعال خبری همه را مبهوت میکند. روزی دیگر کشمکشهای درونی خود این رسانه از زبان مسئولان سابق ولاحق همه را حیران میکند... برادران من! سرورانم! میدان اصلی جنگ نرم و تهاجم فرهنگی که ما در وسط حلقه آتش آن هستیم، همین رسانه است.
در اینجا خطابم دیگر تنها رسانه ملی نیست. چرا که ما به سبب بیتوجهی به این عرصه، دیگر رسانههای مکتوب و سمعی و بصری و حتی مجازیمان نیز کوتاه قد و کال ماندهاند، آنهم در دنیایی که اینها افسران اصلی همین جنگ نرم ما محسوب میشوند؛ جنگی که بیتردید نتیجه آن، سرنوشت همه دیگر نبردها را معین خواهد ساخت. به خاطر خدا، نظیر دیگر حوزهها که به واسطه حرکتهای جهادی، پیشرفتهایی غیرقابل انکار داشتهایم، در این عرصه، به حرکتی جهادی و مردان و مدیرانی مجاهد بیندیشید و میدان بدهید تا توان رویارویی با غولهای رسانهای رقیب را داشته باشند و نه آنکه در آستانه هزاره سوم میلادی تازه به این فکر بیفتیم که برنامههای زنده شنیداری را به زنده نمایی تغییر وضعیت دهیم!
نظر شما