تحولات منطقه

دقیقاً ۱۶ دی‌ ۹۸ بود؛ یعنی سه روز پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی که فیلمی با عنوان «حقیقت از زبان یک ایرانی» و با هشتگ «ایرانی‌ها از سلیمانی متنفرند» در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. البته از آنجایی که ایرانی‌ها بیشتر از اینستاگرام و توییتر استفاده می‌کنند و این فیلم بیشتر در فیس‌بوک و یوتیوب منتشر شده بود، کاربران ایرانی آنچنان که باید و شاید با این فیلم جنجالی برخورد نداشتند. اما بد نیست بدانید که این فیلم حدود ۶ میلیون بار در یوتیوب و ۴ میلیون بار در فیس‌بوک، توسط کاربران آمریکایی دیده شد.

بهایی ایران ستیز
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

قدس آنلاین: همه چیز عادی به نظر می‌رسد. یک دختر ایرانی-آمریکایی در نشیمن خانه شخصی‌اش نشسته و با یک دوربین بی‌کیفیت از خودش فیلم می‌گیرد. «ساغر اریکا کسرایی» در میان صحبت‌هایش چندباری تپق می‌زند و حتی برای بیان احساساتش کلمه کم می‌آورد. کسرایی آن‌قدر صمیمانه و با احساس صحبت می‌کند که مخاطب عادی در نگاه اول، هیچ‌جوره نمی‌تواند حرف‌هایش را باور نکند. لابد به همین خاطر است که فیلم پنج دقیقه‌ای صحبت‌های کسرایی در مدت کوتاهی، بیش از ۱۰ میلیون بار بازنشر شده و تبدیل به پربازدیدترین فیلم در شبکه‌های اجتماعی آمریکا می‌شود. هیچ‌کدام از تحسین‌کنندگان مجازی این فیلم کوتاه اما احتمالاً نمی‌دانند که در پشت پرده سخنرانی احساسی اریکا کسرایی چه می‌گذرد و این دختر ایرانی-آمریکایی که خودش را یک فعال حقوق بشری ساده معرفی می‌کند، سابقه فعالیت در چه ارگان‌هایی را در کارنامه دارد.

شخص محترمی مثل ترامپ!

دقیقاً ۱۶ دی‌ ۹۸ بود؛ یعنی سه روز پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی که فیلمی با عنوان «حقیقت از زبان یک ایرانی» و با هشتگ «ایرانی‌ها از سلیمانی متنفرند» در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. البته از آنجایی که ایرانی‌ها بیشتر از اینستاگرام و توییتر استفاده می‌کنند و این فیلم بیشتر در فیس‌بوک و یوتیوب منتشر شده بود، کاربران ایرانی آنچنان که باید و شاید با این فیلم جنجالی برخورد نداشتند. اما بد نیست بدانید که این فیلم حدود ۶ میلیون بار در یوتیوب و ۴ میلیون بار در فیس‌بوک، توسط کاربران آمریکایی دیده شد.

چند صباح بعد، پای فیلم صحبت‌های ساغر کسرایی حتی به رسانه‌های معتبر آمریکایی و عربی و حتی شبکه‌های تلویزیونی هم باز شد و کار به جایی رسید که بسیاری از رسانه‌ها، از ساغر کسرایی به عنوان کارشناس مسائل خاورمیانه دعوت کردند تا در برنامه‌های تحلیلی‌ آن‌ها حضور پیدا کند! البته خود کسرایی در همان فیلم جنجالی ادعا کرده بود کارشناس مسائل عراق، ایران، سوریه و به طور کلی خاورمیانه است و از مخاطبانش خواسته بود اگر مثل او از شرایط داخلی این کشورها اطلاعی ندارند، نظراتشان را برای خودشان نگاه دارند و علیه شخص محترمی به نام «دونالد ترامپ» نفرت‌پراکنی نکنند!

سفر به سرزمین‌های اشغالی

ساغر کسرایی که این‌روزها حسابی در شبکه‌های اجتماعی مطرح شده، ۴۲ سال دارد و در ایران و در یک خانواده بهایی به دنیا آمده است. هنوز دو سالش نشده بود که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و پدرش هم همزمان با انقلاب، بند و بساطش را جمع کرده و همراه با خانواده‌اش راهی ایتالیا شد. اریکا تا پنج سال بعد در ایتالیا ماند و پس از آن راهی آمریکا شد. از سابقه تحصیلی او اطلاعات خاصی در دست نیست و فقط همین‌قدر می‌دانیم که از دوران جوانی، به نهادهای مختلف سیاسی آمریکا مثل مجلس نمایندگان و اف. بی. آی راه پیدا کرد و همانجا مشغول به کار شد. اریکا در فیلم معروفش، خودش را یک تحلیلگر سیاسی و فعال حقوق بشری با بیش از یک دهه سابقه معرفی می‌کند اما فعالیت‌هایی که در کارنامه بلند بالای سیاسی‌اش دارد، نشان می‌دهد خانم کسرایی به همه چیز شبیه است جز یک فعال حقوق بشری!

بر اساس مدارکی که سایت «مشرق» منتشر کرده، کسرایی یکی از صمیمی‌ترین دوستان «امیرعباس فخرآور» است. اگر از اهالی توییتر باشید احتمالاً فخرآور را که یکی از مدعیان براندازی درجه یک توییتری است، به خوبی می‌شناسید. اگر هم تابه‌حال نام فخرآور را نشنیده‌اید، بد نیست بدانید آقای برانداز، رئیس سنای «کنگره ملی ایرانیان» است که توسط ربع پهلوی بنیان‌گذاری شده است! حالا اگر نام ساغر کسرایی را به صورت انگلیسی در گوگل جست‌وجو کنید، می‌توانید گزارش‌های مربوط به سفر ۱۰ سال پیش او به سرزمین‌های اشغالی را پیدا کنید. در این گزارش‌ها توضیح داده شده که کسرایی همراه با فخرآور، برای دیدار با «زیپی لیونی» وزیر خارجه سابق رژیم صهیونیستی و «نچمن شای» نماینده وقت پارلمان رژیم صهیونیستی راهی سرزمین‌های اشغالی شده‌اند. حتی تصاویر دیدار خصوصی کسرایی و فخرآور با سیاسیونِ اسرائیلی و اهدای نمادین دستبندهای سبزِ مربوط به اغتشاش‌های سال ۸۸ به آن‌ها هم، ضمیمه این گزارش‌ها شده است.

روزهای داغ ۸۸

البته فقط سفر مشکوک به سرزمین‌های اشغالی نیست که موجب می‌شود بگوییم اریکا برخلاف ادعایش یک فعال حقوق بشری ساده نیست. اگر نگاهی به کارنامه سیاسی خانم کسرایی بیندازید، متوجه خواهید شد که او مدت زمان زیادی، دستیار شخصی «ترنت فرانکس» نماینده جمهوری‌خواه سابق ایالت آریزونا در مجلس نمایندگان آمریکا بوده و مدتی هم در اداره تحقیقات فدرال آمریکا یا همان اف. بی. آی خدمت کرده است.

علاوه بر این، بارها با «ک‌کین» سناتور جمهوری‌خواه ایالت آریزونا که به ایران‌ستیزی معروف است، ملاقات کرده و حتی مدتی لابیگر سیاسی دفتر او بوده است. کسرایی در روزهایی که اغتشاش‌های ۸۸ در ایران بالا گرفته بود هم چپ و راست با مقام‌های سیاسی آمریکا دیدار می‌کرد و در مراسمی نمادین به دستشان دستبند سبز می‌بست.

عمده فعالیت‌های او اما برمی‌گردد به روزهایی که مذاکرات ایران با گروه پنج به علاوه یک در جریان بود. کسرایی به عنوان یکی از منتقدان سیاست‌های باراک اوباما در قبال ایران، ده‌ها جنبش دانشجویی در دل آمریکا به راه انداخت تا از امضای توافق هسته‌ای میان ایران و آمریکا جلوگیری کند. کسرایی در اظهارات آن روزهایش درباره توافق هسته‌ای، اعلام کرده سیاست‌های دولت اوباما در قبال ایران، بیش از اندازه سازشکارانه است و از دولتمردان آمریکا خواسته ایران را تاجایی که می‌توانند زیرفشار قرار دهند!

آتش بیارِ جنگ داخلی در لیبی

عجیب‌ترین قسمت پرونده سیاسی ساغر کسرایی اما برمی‌گردد به همکاری‌اش با ارتش آزاد لیبی! این موضوع را پایگاه خبری «بازفیدنیوز» فاش کرده است؛ یعنی همان وبگاهی که ارتباط ترامپ با روسیه را در جریان انتخابات این کشور افشا کرده بود. در گزارشی که بازفیدنیوز درباره ساغر کسرایی منتشر کرده، آمده است: «یک فیلم پربازدید با عنوان «حقیقت از زبان یک ایرانی» که بیش از ۱۰ میلیون بار در فیس‌بوک، توییتر و یوتیوب مشاهده شده، توسط یک لابیگر ثبت‌نام‌شده نزد دولت آمریکا ساخته شده که قبلاً برای یک گروه شبه‌نظامی درگیر در جنگ داخلی تلخ در لیبی کار می‌کرده است. ساغر اریکا کسرایی در هیچ کجا از ویدئوی پنج دقیقه‌ای‌ خود که در آن از کشتن ژنرال قاسم سلیمانی تشکر می‌کند، اشاره نمی‌کند که سال ۲۰۱۹ برای «لیندن گاورنمنت سولوشنز» کمپانی لابیگری مستقر در تگزاس کار می‌کرده است. لیندن در آمریکا رسماً استخدام شده است تا به نیابت از «ارتش ملی لیبی» لابی کند. ارتش ملی لیبی یک گروه شبه‌نظامی در این کشور آفریقای شمالی است که فرماندهی آن را ارتشبد «خلیفه حفتر» افسر سابق ارتش معمر قذافی [و کودتاچی پساانقلابی لیبی] به عهده دارد. حفتر که بخش اعظم دو دهه گذشته را در ویرجینیای آمریکا زندگی کرده و شهروند دوتابعیتی لیبیایی-آمریکایی است، در همین مدت با سی‌آی‌ای نیز همکاری داشته است تا جایی که او را «آدم سی‌آی‌ای در لیبی» هم توصیف کرده‌اند».

ادعاهای پیش پا افتاده

اگر فیلم سخنرانی پنج دقیقه ساغر کسرایی را دیده باشید، در جریانید که او از ترامپ برای رهبری عملیات ترور سردار سلیمانی تشکر می‌کند و به عنوان کسی که از اوضاع داخلی ایران مطلع است، مدعی می‌شود: «ایرانی‌ها درگذشت ژنرال سلیمانی را جشن گرفته‌اند، از ترامپ قدردانی کرده‌اند و در خیابان به نشانه شادی شیرینی پخش کرده‌اند. ماشین پروپاگاندایی که اسمش رسانه است، دارد قاسم سلیمانی را ستایش می‌کند و نشان می‌دهد مردم ایران برای تشییع او به خیابان آمده‌اند. درحالی که آن‌ها بسیجی‌اند و برای این کار پول گرفته‌اند!» این یعنی ادعای کسرایی آن‌قدر پیش پا افتاده است که حتی نیاز به تکذیب هم ندارد؛ اما سؤال اینجاست که چرا فیلم صحبت‌های او بیش از ۱۰ میلیون بار در فضای مجازی دیده می‌شود؟ پایگاه بازفیدنیوز ماجرای بازنشر گسترده فیلم او در فضای مجازی را این‌طور توضیح می‌دهد: «این ویدئو پس از آن پربازدید شد که در صفحه فیس‌بوک «بیکرزفیلدتاف» [مجله سبک زندگی آمریکایی با گرایش‌های جناح راستی] منتشر شد. این صفحه فیس‌بوکی در توضیح ویدئوی کسرایی می‌نویسد: «نگاهی به داخل ایران از طرف یک ایرانی. دیدگاه این شخص منطقی و آرام‌بخش است». ویدئوی کسرایی علاوه بر صفحه بیکرزفیلدتاف در سایر صفحه‌های مطرح و جناح راستی آمریکایی در فیس‌بوک از جمله «امریکن پرپرز نت‌ورک» با بیش از ۲۳۰ هزار دنبال‌کننده و «دختران جناح راست» با بیش از یک میلیون و ۱۷۵ هزار دنبال‌کننده هم به اشتراک گذاشته شد. علاوه بر ظاهر طبیعی و باورپذیر، یکی دیگر از دلایل انتشار گسترده این ویدئو، مصاحبه‌هایی بود که برخی شبکه‌های تلویزیونی آمریکایی مانند سی‌بی‌ان و فاکس‌نیوز با او انجام دادند.

پروژه لیبی‌سازی

آن‌طور که کارشناس‌های سیاسی می‌گویند، وصل کردن نقاط مبهم ماجرای وایرال شدن فیلم صحبت‌های ساغر کسرایی آن‌قدرها هم دشوار نیست. به‌خصوص از زمانی که وبگاه اینترنتی بازفیدنیوز، سابقه خوش خدمتی او برای لابی رسمی ارتش آزاد لیبی را فاش کرده است. ارتش آزاد لیبی همان گروه مسلحی است که جنگ داخلی در این کشور را آغاز کرده و به قول علی‌علیزاده، لیبی را تبدیل به جهنم کرده است. اصلاً به عنوان حسن ختام، تحلیل علیزاده از داغ شدن این فیلم جنجالی در فضای مجازی را بخوانید: «متن ویدئوی ساغر کسرایی بسیار روان و ساده نوشته شده. ولی وقتی متن را تحلیل می‌کنی می‌فهمی حرفه‌ای است و هر کلمه‌اش احساسات مخاطب را هدف می‌گیرد. حنجره‌ای ایرانی اجاره شده تا به نمایندگی از کل ایرانیان حرف بزند و البته بازیگری «زن» انتخاب شده تا ایجاد صمیمیت کند. جنگ رسانه‌ای این‌گونه از سد شکاکیت و نگاه انتقادی ما عبور می‌کند. مراقب باشید. به‌ویژه در شبکه‌های اجتماعی. طبیعی‌ترین چیزهایی که می‌بینید احتمالاً ساخته حرفه‌ای‌ترین گروه‌های متخصص جنگ روانی و جنگ رسانه‌ای هستند. پروژه‌شان همان پروژه لیبی کردن ایران است. لعنتی‌ها حتی بازیگران و کارمندان پروژه‌شان را عوض نکرده‌اند».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.