قدس آنلاین: انتظار داری با گنجینهای بدیع از لهجه یا زبانی متفاوت و شیرین روبهرو شوی و خودت را دور از کلیشهها و بیدقتیهای زبانی ببینی. عنوانبندی آغازین فیلم «تومان»، این حس را در تماشاگر زباندوست تقویت میکند: فونتی شبیه خط نسخ که یادآور فونت برگههای شرطبندی در بندر ترکمن و گنبد کاووس است. لباس و چهره و آواز ترکمنیِ بازیگر زن فیلم هم نوید میدهد که قرار است فارسی را با لهجۀ ترکمنی بشنوی. اما این همان حلقۀ گمشدۀ «تومان» است: زبان ترکمنی یا فارسی با لهجۀ ترکمنی. شاید در تمام فیلم، دوسه جملۀ کوتاه به زبان ترکمنی میشنویم که آن هم بر زبان شخصیتهای فرعی فیلم جاری میشود.
البته داوود، نقش اول فیلم، در لحظاتی که گزارش مسابقات سوارکاری را تقلید میکند، اندکی به فارسی با لهجۀ ترکمنی نزدیک میشود؛ اما در یونس، چابکسوار فیلم که اتفاقاً چهرهای چشمبادامی و ترکمنوار هم دارد، نشانی از این لهجه نیست. عزیز، دیگر شخصیت مکمل، هم با لهجۀ پایتخت صحبت میکند. اما در سرتاسر «تومان»، جای لهجهای هویتبخش، مانند لهجۀ سردار آزمون، خالی است.
این جای خالی آنجا بیشتر به چشم میآید که در عنوانبندی پایانی فیلم، از دو تن با عنوان «مشاور لهجۀ ترکمنی» یاد میشود. اصل بهکارگیری مشاور لهجه بسیار ستودنی است؛ اما حاصل کار این دو مشاور در فیلم اصلاً رخ نمینماید.
نکتۀ دیگر زبانیِ فیلم در سایۀ ریتم تندی است که در بخش اعظم فیلم دیده میشود. این ریتم گفتارهای پرسرعت و پرهیجان را میطلبد؛ اما بسیاری از گفتارهای «تومان» در این بخشها جملههایی بریده است که بیننده را از گوشهای به گوشۀ دیگر پرتاب میکند و روند منطقی روایت را بر هم میزند.
اما فیلم در گفتگوهای مربوط به موضوع اصلیاش، یعنی شرطبندی، اصطلاحات خاصی مانند «برگهزدن» را بجا و باآگاهی به کار برده است. از این نکتۀ مثبت زبانی نباید گذشت.
درمجموع، جا داشت که «تومان» از داوریِ جایزۀ «فارسینما؛ زبان فارسی در سینما» نمرۀ بیشتری بگیرد.
انتهای پیام/
نظر شما