محبوبه علیپور/
زمان ملاقات بیماران رسیده و از فرصت استفاده میکنیم و وارد بخشهای بیمارستان قائم(عج) میشویم. بیشک از چهار سال پیش و ماجرای بازدید ناتمام دکتر قاضیزادههاشمی؛ وزیر بهداشت وقت در واکنش به اوضاع نابسامان این بیمارستان، شرایط به طور محسوس در اغلب بخشها فرق کرده و رو به بهبود رفته است.
*فاصله خدمترسانی؛ از هتلینگ تا موتورخانه
راهرویی را پشت سر میگذاریم که روی دیواری نوشته: «بخش هتلینگ». منتظر میمانیم که آسانسور برسد. مردی میگوید: اگر خودتان چند پله را بروید زودتر میرسید، آسانسورها کند هستند. قبول میکنیم و به طبقه منهای دو میرویم. جایی که به وضوح نشانههایی از موتورخانه و تأسیسات دارد. ردیف لولههای قطور تمام سقف را پوشانده و هوا دمکرده و سنگین است. با گذر از راهرویی نیمهتاریک از پرده مشمایی و آبی رنگ میگذریم و به بخشهای بیماریهای عروقی مغز و اعصاب حاد میرسیم که روبهروی هم قرار گرفتهاند. راهرویی که این دو را در خود جا داده سقفش فرو ریخته و ردیفهای آرماتور از کنار پردههای مشمایی آبی رنگ دیده میشود.
سری به اتاقهای بخشهای یاد شده میزنیم که تمام تختهایشان پر شده و حدود هشت بیمار در راهرو در شرایط موقت مراقبت میشوند. همچنین در بخش بیماریهای عروقی مغز هیچ نشانهای که وضعیت بیماران بستری شده در راهرو را نشان دهد، دیده نمیشود اما در بخش حاد اعصاب روی برگههایی تنها نام یک پزشک و اکسترا (استقرار موقت به دلیل فزونی بیمار) قید شده است. در واقع از شرح حال مختصر بیمار و مواردی از این گونه خبری نیست.
*خطر در کمین کادر درمان
زمان ملاقات است اما پرستاران و دیگر اعضای کادر درمانی در راهروها میچرخند و وضعیت درمان بیماران را بررسی میکنند. بنا بر گفتهها در این بیمارستان به ازای ۶ بیمار یک پرستار وجود دارد که بنا بر استانداردهای جهانی این رقم باید به ازای چهار پرستار برای یک بیمار در نظر گرفته شود. همچنین بنا بر شواهد در این بیمارستان نیز همانند دیگر مراکز درمانی کشور، نسبت پزشکان و کادر درمانی چندان متوازن نیست. به هر روی کارکنان این بخشها نیز در شرایط ایمن و مناسبی قرار ندارند. چنان که در یکی از راهروهای مجاور این بخشها که به بایگانی ختم میشود روی دیواری نوشته خطر آتشسوزی. این در حالی است که در چند قدمی همین منطقه، ردیف کپسولهای اکسیژن خودنمایی میکند.
*دردسرهای کمبود بودجه
در طبقات بالاتر همین ساختمان که بخش اورژانس و طب هستهای قرار دارد، میتوان بیمارانی را از کشورهای همجوار دید که برای درمان آمدهاند. بیتردید امروزه گردشگری سلامت از بسترهای ارزشمندی است که میتواند نقش مؤثری در تقویت اقتصاد سلامت در کشور ما داشته باشد البته به شرط اینکه فضا و امکانات درمانی در حد دانش متخصصان وطنی باشد. به هر روی زمانی که قصد خروج از این بیمارستان را داریم، با ساختمان شکیل بخش جدید اورژانس مواجه میشویم که با وجود اتمام این پروژه همچنان درهایش به روی بیماران بسته است؛ چراکه بنا بر شنیدهها، دانشگاه علوم پزشکی مشهد به دلیل مشکلات اقتصادی قادر به جذب نیروی انسانی تازهنفس و پرداخت هزینهها نیست. حال آنکه مدیران نظام سلامت استان و مشهد میتوانند با فعال ساختن این بخش؛ تخت و امکانات بخشهای یاد شده را به دیگر ساختمانها و بخشها انتقال داده و قدری فضای بیمارستانی را گسترش دهند. به این ترتیب شرایط امنتری را برای بیماران و کارکنان فراهم سازند.
*هیچ کس آژیر سلامت را نمیشنود
هنوز به غروب مانده اما ورودی بیمارستان قائم(عج) از خیابان کوهسنگی به دلیل تراکم و ترافیک سنگین به وضوح مسدود شده، تا جایی که خودروها فضای پیادهرو را نیز گرفتهاند. مأمور راهنمایی مشغول جریمه نوشتن است که مردی با عجله میرسد و میگوید: نوشتی؟ چه کار کنم جا نیست... مریض داریم ... مرد با مأمور همچنان چانه میزند و خودروها هر لحظه فشردهتر میایستند. مرد جوانی با لهجهای غریب نیز به رانندهای میگوید: کوچههای این محله را میشناسید؟ مسیری هست که ترافیک نداشته باشد؟ باید برویم مطب دکتر! راننده جواب میدهد: از چند کوچه بالاتر میرویم سمت محتشمی و عارف... سخت هست اما چاره نیست. همیشه همین طور است، شلوغ و پرترافیک!
زن عابری که چند لحظه پیش از بیمارستان خارج شده هم به طرف خط اتوبوس روبهروی زیست خاور میرود. اتوبوس حرکت میکند و زن نمیرسد. او ناامید به سمت ایستگاه میرود که خودرو سمند جلویش میپیچد؛ زن با فریاد اعتراض میکند و صدایش در طنین مکرر بوقها گم میشود. آمبولانسی وارد خیابان کوهسنگی میشود اما در ازدحام خودروها میماند. هیچ آژیری شنیده نمیشود و فقط بوق و فریاد است که همچنان ادامه دارد.
نظر شما