تحولات لبنان و فلسطین

شهید سلیمانی در مبارزه با تروریسم نقش محوری داشت، چنان که در افغانستان در کنار ملت و رهبر آن‌ها هجوم طالبان را کنترل کرد؛ در سوریه و عراق فتنه داعش را نقش بر آب کرد و به عنوان یک استاد موفق در نبرد نامتقارن با کمترین امکانات بیشترین بازدهی را داشت.

دکتر محمد اخباری- عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد

شهید سلیمانی در مبارزه با تروریسم نقش محوری داشت، چنان که در افغانستان در کنار ملت و رهبر آن‌ها هجوم طالبان را کنترل کرد؛ در سوریه و عراق فتنه داعش را نقش بر آب کرد و به عنوان یک استاد موفق در نبرد نامتقارن با کمترین امکانات بیشترین بازدهی را داشت. سردار سلیمانی تأثیری راهبردی و تعیین‌کننده در منطقه داشت و توانست به‌ عنوان یک دولتمرد و سرباز در شکل‌گیری نظم نوین خاورمیانه به نفع ایران و برای تثبیت امنیت درازمدت منطقه تأثیرگذار بوده و ریشه تروریسم سازمان‌یافته بین‌المللی را تضعیف کند.

رویداد مهم بعدی آن است که به همت شهید سلیمانی و سردارانی چون او امروز نفوذ ایران از منظر ژئوپلتیک از مدیترانه تا هندوکش گسترش ‌یافته و ایران از کشور ضعیف پس از جنگ جهانی دوم و نیمه مستعمره به کشوری مستقل و قدرتمند تبدیل شده است که برای صلح و توسعه منطقه نقش کلیدی بازی می‌کند.

امروز دیگر نمی‌توان ایران را به‌عنوان کنشگری راهبردی نادیده گرفت لذا هدف آمریکا از ترور شهید سلیمانی انتقام از مردی بود که برنامه‌های راهبردی پنتاگون و دولت آمریکا را خنثی کرده بود.

ترور سردار سلیمانی به دست آمریکا پیامدهای بسیاری بر جای گذاشت که مهم‌ترین آن تقویت ژئوپلتیک محور مقاومت بود. شهادت سردار سلیمانی کاری کرد که آمریکا بازنده اصلی جنگ اراده‌ها در منطقه شود و آمریکا نتیجه عکس بگیرد یعنی هم جبهه مقاومت لبنان (حزب‌الله) و هم نیروهای مقاومت و حشدالشعبی در عراق تقویت شدند.

به برکت خون حاج قاسم توطئه آمریکا برای ایجاد شکاف بین ایران و عراق منجر به شکست شد و اتحاد دو کشور برخلاف تصور آمریکا بیشتر افزایش یافت.

از طرفی ترور و به شهادت رساندن حاج قاسم سلیمانی جبهه ضد مقاومت را در منطقه تضعیف و زمینه‌های عقب‌نشینی آمریکا از منطقه را فراهم کرد؛ چراکه ترامپ به دلیل اتفاق‌های روی داده و حمله موشکی ایران به پایگاه عین‌الاسد از داخل آمریکا برای خارج کردن نیروهای آمریکایی از عراق و سوریه به‌ شدت تحت فشار است.

با این اتفاق وزن ژئوپلتیکی دولت آمریکا در برابر قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران به ‌شدت کاهش یافت و صف‌بندی و مرزبندی‌های دوگانه در زمان شکل‌گیری محور مقاومت را هم تثبیت و هم شفاف کرد.

اما امروز مسئله معامله قرن مطرح است، مسئله‌ای که با وجود فرمانده‌ای چون حاج قاسم سلیمانی هم به نتیجه نمی‌رسید. معامله قرن یک راهبرد است؛ ایالات‌ متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی با همراهی عربستان و امارات به دنبال این هستند که بتوانند منطقه را برای تحمیل اراده خود در راستای امنیت پایدار رژیم صهیونیستی تلطیف کنند؛ این اساس معامله قرن است که در آن ابعاد اقتصادی، سیاسی و امنیتی در نظر گرفته‌اند.

مشخصاً در این راستا هر چقدر در منطقه خلأ قدرت وجود داشته باشد، معامله قرن می‌تواند زودتر و راحت‌تر به نتیجه برسد و به نظر می‌رسد شهادت حاج قاسم سلیمانی خود یک خلأ قدرت برای منطقه و محور مقاومت است که آمریکا و رژیم صهیونیستی می‌توانند از این خلأ بهره‌برداری لازم را در راستای اهداف خود انجام دهند.

از سوی دیگر به نظر می‌رسد با اتفاق‌ها و تنش‌هایی که اکنون در منطقه رخ می‌دهد ایالات‌ متحده آمریکا به دنبال بالا بردن هزینه‌ها برای ایران است؛ مانند هواپیمای آمریکایی که در افغانستان سقوط کرد و آمریکایی‌ها به دنبال مقصر جلوه دادن ایران در آن و مرتبط دانستن ایران با گروهی بودند که مسئولیت آن را بر عهده گرفتند. این موارد حاکی از آن است که رویکرد آمریکا برای بالا بردن هزینه‌های محور مقاومت است؛ چراکه می‌گویند با این فشارهای حداکثری و تحریم‌هایی که روی ایران است، ایران توانایی پرداخت این هزینه‌ها را نخواهد داشت و مجبور است کوتاه بیاید و از آن طرف ما می‌توانیم معامله قرن را در نبود سردار سلیمانی در منطقه پیش ببریم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.